خبرگزاری فارس یاسوج؛ قاسم خشتزر- داستان کارخانه قند یاسوج به قدری غم انگیز است که نمیدانیم از کجای آن شروع کنیم و از چه بگوییم که به دیگری اجحاف نکرده باشیم.
از نماد صنعت یک استان بگوییم که تنها دلخوشی مردم کهگیلویه و بویراحمد و مرکز آن شهر یاسوج به قدیمی ترین واحد صنعتی بود کارخانهای که برای مردم شهر یاسوج خاطره ها از گذشته به جای گذاشته و همه آن را به عنوان یک نماد و سمبل کار و تلاش و تولید میدانستند.
از کارگرانی بگوییم که سالها در این واحد صنعتی کار میکردند تا نانی برای فرزندان خود بیاورند و در کنار همکاران در راه تولید خستگی به تن راه نمیدادند اما به یکباره از کار و زندگی و نخوردن افتادند.
از خانه های کوچک و محقر اما باصفای کارخانه قند بگوییم که علیرغم تنگی و تاریکی برای کارگران قند یاسوج به مثابه خانه امید بود و روح زندگی در آنها جریان داشت که باز به یکباره از خانه و کاشانه خود آواره شدند.
از فضای سبز و زیبای کارخانه قند بگوییم که با کاجهای بلند و سر به فلک کشیده و درختان تنومند شوق کار و تولید را در کارگران ایجاد کرده بود و با نابود شدن تولید و اشتغال در کارخانه قند یاسوج و بخشیدن آن به ثمن بخس و بی تدبیری دولت به اصطلاح تدبیر و امید در به حراج گذاشتن نماد تولید یک استان اکنون رمقی هم برای فضای سبز کارخانه قند باقی نمانده است.
هر چند با درایت شخص آیت الله رئیسی و پیگیری کارگران و همت دادگستری و پای کاری رسانهها نماد صنعت استان دوباره با آغوش تولید بازگشت اما امید میرود که فضای سبز آن دوباره احیا شده و قبل از هر چیز فضای نشاط در قند یاسوج دوباره ایجاد شود.
اکنون به چشم خود می بینیم که درختان و فضای سبز این واحد صنعتی در حال از بین رفتن بوده و اگر تدبیری برای آن اندیشیده نشود کارخانه قند به برهوتی بینشاط برای کار و تولید تبدیل خواهد شد.
انتهای پیام/س