روز انتخابات ۲۸ خرداد بود که اشرار وابسته به گروهک منافقین در بیرمنگام انگلیس به یکی از خانوادههای ایرانی که در انتخابات شرکت شرکت کرده بودند، حمله و آنان را ضرب و شتم کردند که جزییات آن در یک گفتگو تشریح شده است.
روز انتخابات ۲۸ خردادماه بود که عدهای از اشرار وابسته به گروهک منافقین در بیرمنگام انگلیس به یکی از خانوادههای ایرانی که برای رایدهی به مرکز اسلامی امام رضا (ع) مراجعه کرده بودند حمله ور شدند.
متن گفتوگوی فارس با این آقا و خانم به شرح ذیل است:
فارس: خانم هموطن! میزان جراحات وارده بر اثر حمله اشرار در روز رایگیری چقدر است و آیا الان حالتان بهتر هست؟
خانم: شکر خدا بهترم و جراحات جزئی کنار چشمم بود که با چوب خورده بود، ولی الان شکر خدا بهترم و خدا خیلی به چشمانم رحم کرد.
آقا: اگر فیلم را دیده باشید، کسی که پیراهن زرد دارد من خودم هستم.
فارس: اتفاق رخ داده برایتان را توضیح میدهید؟
خانم: من به همراه پسر و شوهر و یکی از دوستان پسرم به مرکز اسلامی امام رضا در بیرمنگام برای رایگیری رفته بودیم و عدهای آنجا علیه رژیم شعار میدادند و به هرکس که بالا میرفت ناسزا میگفتند. ما در ماشین بودیم، ولی صدایشان را میشنیدیم که هرکس میخواست بالا برود با بلندگو حرفهای زشت میزدند و تروریست و مزدور بی شرف میگفتند. هرکس که میآمد از دور برایش فحشهای رکیک میدادند و مخصوصا به خانمهایی که تنها بودند و مرد همراهشان نبود خیلی فحشهای رکیک میدادند.
بعد شوهرم به پسرم تاکید کرد که مواظب باش و خودت را با اینها درگیر نکن. ما سمت مرکز که رفتیم، یکی نفرشان در گوشهای ایستاده بود و با گوشی موبایل از صورت همه فیلم میگرفت و تهدید میکرد که فیلمتان را پخش میکنیم و به حسابتان میرسیم و پدرتان را در میآوریم. من به آنها تذکر دادیم که فیلم نگیرید و پسرم هم دوبار تذکر داد و شروع به بد و بیراه گفتن به ما کردند. یکی از آنها هم با گوشی به صورت پسرم زد که یعنی دخالت نکن و حرف نزن که پسرم عصبانی شد و زیر گوشی او زد و در اینجا با هم درگیر شدند.
فارس: شما اصلا چرا میخواستید رای دهید؟ شما که ایران نیستند؟
خانم: من ایران نیستم، ولی ایرانی که هستم. وطن من ایران است و سرنوشت و اقتدار کشورم مسلما برایم مهم است. اگر کشورمان دست یک آدم مطمئن باشد هم مردم و هم کشورمان در امنیت است و دست بیگانگان میافتد و کمسی نمیتواند به آنها زور بگوید.
فارس: از نظر روحی به حالت قبل برگشته اید؟
خانم: حقیقتا نه. خیلی استرس و تپش قلب دارم و نگران هستم، چون بالاخره ما را تهدید کردند.
فارس: ظاهرا پسرتان را هم نگذاشتید به مدرسه برود.
خانم: بله. دیروز خیلی استرس داشتم و میترسیدم به مدرسه برود و امروز هم خیلی با ترسو اضطراب به مدرسه بردم و خیلی سفارش کردم که با کسی نرود و مواظب باشد. به خاطر فیلمهایی که آنها از صورت ما دارند و تهدیدمان کرده اند آدم مقداری نگران میشود.
فارس: از سمت سفارت ایران کسی پیگیر حالتان نیست؟
خانم: چرا؟ شکر خدا همه پیگیر هستند. آن روز با سفیر انگلیس در تهران در مورد این مسائل صحبت شده و اینجا هم پیگیر هستند و پلیس اینجا تا الان سه نفرشان را دستگیر کرده اند.
فارس: میتوانید آن حادثه که برایتان رخ داد را با جزئیات بیشتری شرح دهید؟
خانم: جزئیاتش همین بود. با همان درگیری که شروع شد و یقه پسر من را گرفتند و دوستش که آمد کمک کند. آن یک نفر بقیه را صدا زد و از آن طرف خیابان آمدند و با چوب پرچمشان به سر و صورت ما زدند و به سر پسرم زیاد مشت زدند و الان پسرم به همین خاطر سردرد دارد. زیاد دوست ندارم در این مورد حرف بزنم، چون وقتی حرف میزنم حالم بد میشود.
فارس: متوجه هستم که اذیت میشوید، ولی برای منافع خودمان و برای تکمیل این کار این سوالات پریده میشود و مردم ایران هم از شما متشکر هستند و این مسئله بازخورد زیادی داشته است.
خانم: خیلی ممنون. ولی به آنهایی که نیامدند رای بدهند میگویم که میدانم به خاطر کرونا یا فشارهای اقتصادی یا هردلیلی رای ندادی، ولی ما خارج نشینان در غرب حامیان و مدافعین حریم وطنمان هستیم.
سوال: قبلش هم تهدید میکردند یا نه؟
آقا: بله
سوال: با وجود این تهدیدات رفتید؟
آقا: بله. برای ما مهم نبود.
سوال: خود شما در آن فضا میدانستید که ممکن است اینها حمله کنند. انگیزه تان چه بود که تصمیم به رای دادن گرفتید؟
خانم: من یک ایرانی هستم و وظیفه من است و اقتدار و سرنوشت کشورم برایم مهم بود و هرطور که بود باید میرفتم و اصلا برایم مهم نبود که آنها آنجا بودند یا نه. باید در سرنوشت کشورم شرکت میکردم.
آقا: مردمی که در داخل رای ندادند بدانند اگر منتظر چنین اشخاصی هستید که بیایند ایران را درست کنند حال، سلطنت طلب باشند یا مجاهد، سخت در اشتباه هستید. با رای ندادن چیزی عوض نمیشود و فقط جبهه دشمنانمان تقویت میشود.
خانم: مردم ایران نباید کشور و دولت را تنها بگذارند و نگذارند بیگانگان هر تصمیمی دوست داشتند برای کشور ما بگیرند. آنها هیچکسی نیستند و هر کاری نمیتوانند بکنند.
آقا: به رسانهها گفته ام و تا آخرش میروم و پای اقامتم هم میایستم. حقوق بشر را هم میخواهند بکشانند وسط و هر اتفاق کوچکی میافتد دائما دم از حقوق بشر میزنند. آیا این حقوق و بشر است و دموکراسی هست در کشوری که ادعای دموکراسی میکند؟
خانم: آزادی بیان و دموکراسی این نیست که به یک زن حمله کنند و ۱۰ نفر وحشیانه به خانوادهای که آمده اند تا رای دهند حمله ور شوند و این در حالی است که این حق طبیعی ما هست.
آقا: شاید بگویید شما در آن طرف دنیا نشسته اید و میگویید لنگش کن، ولی نه! ما اگر تیم طرف باشیم دلمان با ایران است. یکی هم اینکه اگر حساب کنیم، گاهی مینشینم و با خودم حساب میکنم و میگویم خیلی از چیزهایی که سر مردم میآید فقط بابت ناشکری هست. ناشکری این است که ما در منطقه کشوری هستیم که امنیت و قدرت نظامی مان از همه کشورهای منطقه بالاتر است و باید شکر کنیم، ولی وقتی عدهای ناشکری کنند خدا هزار بلا سر آدم میآورد.
قسمت ما بوده که اینجا باشیم، ولی اینجا هم ما با مخالفان میجنگیم. خدا خواست اینها یک خطایی بکنند تا دوستان ما در ایران هم بفهمند که ما با چه کسانی طرف هستیم. دوست دارم از طرف وزارت امور خارجه رسیدگی کنند تا چنین اشخاصی نتوانند به مردمی که اینجا زندگی میکنند آسیب برسانند. فرق داعش با اینها هیچ چیز نیست و نباید توانند چنین حرکتهایی انجام دهند و نتوانند به ایران بروند، چون خیلی از اینها به ایران هم میروند و کسی با آنها کاری هم ندارد.
سوال: وزارت خارجه برای برخورد با اینها کاری میکند؟
خانم: بله. از سفارت پیگیری کردند و از مرکز امور فرهنگی امام رضا وکیل گرفتند و ما خودمان وکیل گرفتیم.
فارس: راهی برای ارتباط مردم ایران با شما هست؟
خانم: من اکثرا پیامها را میبینم و کامنتها را میخوانم.
منبع خبر "پارسینه" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.