به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، انتشارات پراکنده در سال ۱۳۹۴ با توجه به خلأهایی که در بخش فرهنگ و هنر استان لرستان وجود داشت، تأسیس شد. فعالیت این انتشارات در راستای لشکرنویسی، خاطرهنویسی، تاریخ شفاهی و ادبیات کودک جنگ آغاز شده است.
محمدتقی عزیزیان، مدیر انتشارات پراکنده، از فضای فعالیتش در استان و سختیهایش میگوید، فضایی که انس با کتاب در آن کم است و خیلی از بسترها در آنجا مهیا نیست. البته او کتاب را دغدغه خود میداند برای همین آستین بالا زد و انتشارات پراکنده را تأسیس کرد و تمرکز کار را روی دفاع مقدس لرستان گذاشت و ناشر برگزیده هم شد.
مدیر انتشارات پراکنده پیش از تاسیس هشت سال در بنیاد حفظ آثار مسئول ادبیات و انتشارات بود. در حوزه دفاع مقدس داشت از این رو با توجه به خلأهای استان و پاسخگو نبودن بنیاد و ادارات فرهنگی در حوزه دفاع مقدس انتشارات را در ۱۵ بهمن ۱۳۹۴ تأسیس کرد و با دامنه بیشتری به حوزه دفاع مقدس پرداخت. در راستای لشکرنویسی، خاطرهنویسی، تاریخ شفاهی و ادبیات کودک جنگ فعالیت دارد و سعی کرد از افرادی که در این زمینه فعالیت دارند، استفاده کرده و مشاوره بگیرد.
به بهانه برگزیده شدن این نشر در هجدهمین جشنواره کتاب سال دفاع مقدس، با عزیزیان به گفتوگو نشستهایم.
* به غیر از حوزه دفاع مقدس، در حوزههای دیگر هم فعالیت دارید؟
بله، در حوزه ادبیات بومی هم کارهایی را آماده کردهایم. اینجا انجمنی داریم با عنوان «انجمن قلم ایران». ما تنها شعبه استانی این انجمن را در لرستان داریم. در این انجمن ما نیروهایی را پرورش میدهیم و مؤلف تربیت میکنیم. در انتشارات هم بازخورد همان تولیداتی را که به صورت کارگاهی تولید میشود، منتشر کرده و از آثار حمایت میکنیم.
* چند اثر تاکنون منتشر کردهاید؟
از همین شاگردانی که در کارگاههای انجمن تعلیم دیدهاند، ۲۴ اثر منتشر کردهایم. ۱۳۰ اثر هم در حوزه دفاع مقدس منتشر کردهایم. به غیر از اینها، شصت اثر هم در موضوعات دیگر داشتهایم که روی هم، حدود ۲۰۰ عنوان میشود.
* آثار مهم و کارویژه انتشارات پراکنده در سال ۹۹ چیست؟
ویژهترین اثری که در انتشارات داشتیم، کارنامهای بود که برای لشکر ۸۴ انجام دادیم که با ۱۲۰ نفر از اُمرای ارتش مصاحبه کردیم. این اثر کار فاخری شد و جزو کتابهای مرجع جنگ بهحساب میآید؛ در واقع اگر کسی بخواهد درباره ارتش لرستان و نقش و حضورش در جبهههای دفاع مقدس تحقیق کرده و اطلاعاتی کسب کند، قطعاً به این کتاب نیاز دارد.
در حوزه ادبیات بومی هم یک فرهنگ لغات کار کردیم با عنوان «فرهنگ باساک». «باساک» در زبان لَکی به معنای «دودمان» است. به استناد همین فرهنگی که ما منتشر کردیم، زبان لَکی در زمره زبانهای رسمی کشور به ثبت رسید و اکنون جزو پنج زبان رسمی کشور است.
قبل از کرونا و حواشی آن، سلسله برنامههایی داشتیم که یکی از آنها «بررسی تطبیقی ادبیات جنگ ایران و آلمان» بود که تمرکزش روی آثار نویسندگان ایرانی و نویسندگان آلمانی بود. به طور شاخص، آقای «احمد دهقان» را با «اریش ماریا رماک» مقایسه کردیم و جالب اینکه کارهایشان وجوه تشابه زیادی داشتند. به عنوان نمونه، اثر «بازگشت» و «من قاتل پسرتان هستم» شباهتهای زیادی به هم داشتند و تقریباً هر دو فضای خاصی را به تصویر میکشیدند و از اِلمانهای شبیه به هم زیاد استفاده کرده بودند. مخاطبان هم از این روند استقبال و نظراتشان را بیان میکردند.
* آیا نمایشگاه مجازی میتواند خلأ نمایشگاه بینالمللی کتاب را پوشش دهد؟
هرچند هیچ فضای مجازی نمیتواند جایگزین فضای حقیقی شود. ما برای نمایشگاه مجازی هم ثبتنام کردیم. در نمایشگاههای مجازی اخیر مثل سوره مهر هم حضور داشتیم؛ اما مسئله اینجاست که مخاطبان نمایشگاه مجازی کسانی هستند که به صورت تفننی به آن سر میزنند و خیلی جنبه حقیقی ندارند؛ یعنی آن کتابخوان اصلی نمیآید، نویسنده حضور ندارد و جوّ فضای فرهنگی بر آن حاکم نیست. مخاطب در یک اقیانوس گم میشود.
* درباره جایزهای که دریافت کردید، توضیح بدهید.
انتشارات ما در هجدهمین جشنواره کتاب سال دفاع مقدس، جایزه بهترین ناشر خصوصی شهرستانی کشور را به خود اختصاص داد. دلیل این انتخاب علاوه بر تعداد آثار (ممکن است نشرهای دیگر، آثار بیشتری ارائه داده باشند)، کیفیت و مهندسی کتاب و اصالت متنها بوده است. اِلمانها و مؤلفههایی را که برای این جایزه در نظر داشتند، آثار ما دارا بود و خدا را شکر این جایزه نصیب انتشارات ما شد.
* حمایتهای دولت و ارشاد در دوره کرونا را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا توانسته است مشکلات بهوجودآمده را حل و فصل کند؟
با برنامهریزیهایی که در استان داشتیم و پیگیری، بالاخره توانستیم یک سری حمایتهای جزئی را دریافت کنیم. در مجموع، حمایتهای دولت در بحث کتاب خیلی ضعیف است. یکی از دلایلش هم این است که صدور مجوز انتشارات خیلی راحت شده است و هر کسی میتواند ناشر شود و کتاب بنویسد. اینها مدیریت نمیشوند و در دراز مدت تعدادشان زیاد میشود و کار مدیریت و نظارت را سخت میکند. زمانی که فضای نشر فربه میشود، دیگر قابلیت حمایت کردن را ندارد؛ مانند ادارهای که با وجود پنج کارمند، کار بهتری ارائه میدهد و مدیریت و نظارت بهتری روی آن صورت میگیرد تا زمانی که ده کارمند داشته باشد. نشر هم دچار چنین جریانی شده است. فربه شده و با وجود کتابسازیهایی که باب شده است، کتابهایی بیکیفیت به بازار ارائه میشود؛ اگر اینها مدیریت شود، هم به فضای تأمین کاغذ کمک میشود و هم کیفیت بالا میرود. به عقیده من تمرکز باید روی کیفیت کارها باشد، نه کمیت آن و از این آثار هم حمایت شود. ما همه در دیپلماسی گفتار استادیم! زمانی که به مرحله عمل میرسد، ضعیف میشویم.
دو نوبت کاغذ یارانهای دریافت کردیم. مجدد هم درخواست دادهایم که چهار بند را برایمان ثبت کردهاند؛ اما هنوز تحویل نگرفتهایم.
* شنیدم که در یکی از دیدارهای سالهای گذشته با رهبر انقلاب هم گفتوگو کردید.
ما در همه کارهای دفاع مقدسی که در استان انجام دادیم، اولین بودهایم: اولین سفرنامۀ راهیان نور، اولین لشکرنویسی استان لرستان، اولین کتاب شعر کودک. ما در سال ۹۳ جشنواره کتاب سال را برای اولین بار برگزار کردیم که بعد از آن هم دیگر تکرار نشد. فضایی که ما در استان لرستان کار کردیم، فضای بسیار سختی بود. ما با مردمی سروکار داریم که با کتاب مأنوس نبودهاند و خیلی از بسترها در آنجا مهیا نیست. من اگر در طی پنج سال در استان لرستان توانستهام این حجم از کتابها را تهیه کنم، در تهران میتوانستم چند برابر آن را تولید کنم، یا حتی در شهرهای دیگر که زمینههای فرهنگی در آن بستر بهتری دارد. ما در لرستان باید مراحل پیچیدهتری را پشت سر بگذاریم.
در دیداری که همراه با شاعران در سال ۹۲ با حضرت آقا داشتم، دو عنوان از کتابهایی که کار کرده بودم، تقدیم حضورشان کردم و از مظلومیت فضای فرهنگی دفاع مقدس در لرستان نزد ایشان گلایه کردم. حضرت آقا به کتابها اشاره کردند و فرمودند: «همین کار شما یک روزی مظلومیت فرهنگی را از چهره بچههای رزمنده لرستان میزداید. بروید کار کنید. انشاءالله که ثمر میدهد. خداوند شما را برای اسلام و انقلاب نگه دارد.» همین دلگرمی که حضرت آقا به حقیر دادند، دغدغهام شد و آستین بالا زدم و انتشارات پراکنده را تأسیس کردم و تمرکز کار را روی دفاع مقدس لرستان گذاشتم.
انتهای پیام/