به گزارش اقتصادنیوز ، بنا به داده های منتشر شده توسط مرکز آمار ایران رشد اقتصادی ایران در سال 99، 0.7 درصد برآورد شده است. این درصد افزایش به ارزش 5 هزار میلیارد تومان است. این امر بدین معناست که کیک اقتصادی ایران در سال 99 نسبت به سال 98 تنها 5 هزار میلیارد تومان بزرگ تر شده است. در میان بخش های اصلی اقتصاد، بخش استخراج نفت و گاز در سال 99 بیشترین افزایش را نسبت به سال 98 داشته است، این موضوع نشانگر باز شدن گلوگاه های تجاری ایران در جهت افزایش صادرات نفت بوده است.
همچنین محاسبات انجام شده نشان می دهد که درآمد سرانه ناخالص در سال 99 نسبت به ابتدای دهه 90 کاهش پیدا کرده است. به بیان ساده تر با توجه به اینکه حجم اقتصاد ایران در طول ده سال افزایش بسیار ناچیزی داشته است، رشد جمعیت سریع تر از این افزایش ناچیز حجم اقتصاد بوده و همین امر باعث شده تا سهم هر ایرانی از کیک اقتصاد ایران به شکل محسوسی کاهش یابد. در این گزارش به بررسی تغییرات حجم حقیقی اقتصاد ایران در سال 99 و دهه 90 پرداخته شده است.
تولید ناخالص داخلی ایران در سال گذشته به بالغ بر 700 هزار میلیارد تومان رسیده است، به بیان دیگر حجم حقیقی اقتصاد ایران در پایان سال 99، 707 هزار میلیارد تومان برآورد می شود. این در حالیست که این رقم در سال 98 حدود 702 هزار میلیارد تومان بوده است، بنابراین رشد اقتصادی ایران در سال گذشته 0.7 درصد برآورد می شود که این افزایش به ارزش تنها 5 هزار میلیارد تومان است.
حجم تولید ناخلص داخلی بدون احتساب نفت نیز در سال 99، 611.7 هزار میلیارد تومان برآورد شده است. با توجه به اینکه همین شاخص در سال 98 حدود 611.8 هزار میلیارد تومان به ثبت رسیده، رشد اقتصادی بدون نفت کشور در سال گذشته در حدود رقم صفر درصد قرار میگیرد. حجم حقیقی اقتصاد بدین معناست که اثر تورم از افزایش ارزش تولید یک اقتصاد گرفته شده و مقدار افزوده شده به صورت خالص تولید کالا و خدمات محاسبه شده است.
حجم حقیقی اقتصاد ایران در سال 90 حدود 686 هزار میلیارد تومان بوده و اکنون این رقم به 707 هزار میلیارد تومان رسیده است. بر این اساس در طول یک دهه گذشته تنها 21 هزار میلیارد تومان به کیک اقتصادی ایران افزوده شده است که این افزایش حدود 3 درصد است. رشد سالانه اقتصادی 3 درصد،که عموما برای کشور های در حال توسعه هم رشد پایینی محسوب می شود، حال شاهد آن هستیم که اقتصاد ایران نه در یک سال بلکه در یک دهه تنها 3 درصد رشد اقتصادی را تجربه کرده است. به همین خاطر برخی دهه 90 را دهه از دست رفته ایران و اصطلاح یک دهه در جا زدن را برای نام دهه گذشته برگزیده اند.
البته تولید ناخالص داخلی ایران در سال های دهه 90 فراز و فرود زیادی را تجربه کرده است. حجم حقیقی اقتصاد کشور در سال 96 در بالاترین حد خود ایستاده بود، طوری که در سال 96 این شاخص در رقم 786 هزار میلیارد تومان قرار داشت. بنابرین تنها در عرض 3 سال(از سال 96 تا 99) حدود 79 هزار میلیارد تومان از حجم اقتصاد ایران کاسته شده است.
چنانچه تولید ناخالص داخلی کشور را بدون احتساب نفت بررسی شود، حجم غیر نفتی اقتصاد ایران در طول دهه 90 حدود 95 هزار میلیارد تومان افزایش داشته است. تولید ناخالص داخلی بدون نفت در ابتدای دهه 90 حدود 516 هزار میلیارد تومان بوده و اکنون نیز همانگونه که در سطور بالا نیز گفته شد به رقم 611 هزار میلیارد تومان رسیده است. بالاترین حجم اقتصادی بدون نفت کشور در سال 96 رخ داده است به طوری که تولید ناخالص داخلی ایران بدون احتساب نفت در این سال حدود 623 هزار میلیارد تومان برآورد می شود. از سال 91 تا 97 سهم نفت از اقتصاد ایران به طور میانگین 20 درصد بوده است، این درصد در سال 98 و 99 به دلیل افزایش فشار های تحریم و کاهش درامد نفتی به حدود 13 درصد رسیده است.
رشد اقتصادی ایران در دهه 90 از فراز و فرود بسیاری برخوردار بوده است، به بیان دیگر در دهه 90 اقتصاد ایران هم رشد مثبت 14 درصدی و هم رشد منفی 8 درصدی را تجربه کرده است. نوسان رشد اقتصادی برای هیچ اقتصاد یا کشور مناسب نیست علی الخصوص که آن کشور یک اقتصاد درحال توسعه باشد.
برخی اذعان دارند که نوسانات رشد اقتصادی در ایران تنها به علت نوسانات در میزان فروش نفت است. با توجه به این نظر بایستی رشد اقتصادی بدون نفت روندی بدون فراز و نشیب داشته باشد. با نگاهی اجمالی میتوان دریافت که روند رشد اقتصادی بدون نفت در دهه 90، کاملا از روند رشد اقتصادی با نفت تبعیت کرده است. به بیان ساده تر زمانی که رشد اقتصادی کلی منفی شده، رشد اقتصادی بدون نفت نیز منفی شده است و همین طور بالعکس. بایستی به این نکته نیز توجه کرد که رشد اقتصادی بدون نفت نسبت به رشد اقتصادی کل از نوسان کمتری برخوردار بوده است. اما به طور کلی نمی توان همه کاسه کوزه های نوسانات رشد اقتصادی کشور را بر سر نوسان فروش یا قیمت نفت شکست و نفت صرفا دلیل این فراز و فرود ها نیست، چراکه بدون رشد نفت هم اقصاد ایران ثباتی به خود ندیده است.
همانگونه که گفته شد تولید ناخالص داخلی ایران در سال گذشته 707 هزار میلیارد تومان ثبت شده است، جمعیت کشور نیز طبق برآورد مرکز آمار در سال 98 بالغ بر 84 میلیون و 620 هزار نفر است. با تقسیم تولید ناخلص داخلی بر جمعیت سرانه درآمد ناخالص هر ایرانی به دست می آید که بر این اساس سرانه درآمد ناخالص برابر با حدود 8میلیون و 360 هزار تومان است. به بیان دیگر سهم هر ایرانی از حجم حقیقی کیک اقتصاد ایران به 8 ونیم میلیون تومان هم نمی رسد.
همانگونه که گفته شد حجم حقیقی اقتصاد در سال 99 نسبت به سال 90 حدود 3 درصد افزایش پیدا کرده است. اما با توجه به رشد جمعیت در طول این یک دهه، آیا سهم هر ایرانی از اقتصاد هم همین رشد را تجربه کرده است؟
در پاسخ باید گفت خیر. جمعیت ایران ابتدای دهه گذشته 75 میلیون و 149 هزار نفر به ثبت رسیده است. بنابراین جمعیت کشور در طول یک دهه 12.6 درصد رشد داشته و این در حالیست که تنها 3 درصد به حجم اقتصادش افزوده شده است. بر اساس محاسبات صورت گرفته سهم هر ایرانی از حجم حقیقی اقتصاد ایران در سال 99 حدود 8 میلیون و 360 هزار تومان است که نسبت به شروع دهه 90 بالغ بر 8.4 درصد کاهش را تجربه کرده است. نکته مهم آنکه در طول یک دهه نه تنها قدرت اقتصادی ایرانیان افزایش نیافته بلکه به میزان قابل توجهی از قدرت اقتصادی آنان کاسته نیز شده است. بر این اساس حتی نمی توان گفت اقتصاد ایران یک دهه درجا زده است، بلکه واژه پس رفت برای توصیف دهه 90 مناسب تر به نظر می رسد.
بالاترین درصد رشد سال 99 در میان سه بخش اصلی اقتصاد، به گروه صنعت با رشدی معادل با 4.2 درصد تعلق دارد. در جایگاه دوم نیز گروه کشاورزی با رشد 3.5 درصدی قرار دارد. بالاخره پایین ترین رشد اقتصادی رقم خورده در سال 99 در کروه خدمات با رشد منفی 2 درصد رخ داده است. سوالی که مطرح می شود این است که چرا علی رغم رشد مناسب در بخش های صنعت و کشاورزی، رشد کلی تنها 0.7 درصد به ثبت رسیده است؟
پاسخ این سوال در میزان سهم هر بخش از حجم اقتصاد ایران است. بخش خدمات بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل می دهد، از همین رو میزان رشد بخش خدمات تأثیر بسیار بالایی در رقم رشد کل دارد. در سال گذشته بخش خدمات رشد منفی را تجربه کرده است و به همین علت رشد مناسب در بخش های صنعت و کشاورزی را خنثی کرده و رشد کل حتی به یک درصد هم نمی رسد.
گروه خدمات بیشترین سهم از حجم اقتصاد ایران را دارد. ارزش گروه خدمات در سال گذشته حدود 368 هزار میلیارد تومان برآورد شده است که بر این اساس سهم این بخش از کیک اقتصاد کشور در سال 99 برابر با 52 درصد است. این در حالیست که سهم بخش خدمات در سال 98 حدود 53.4 درصد بوده است. کاهش سهم بخش خدمات به طور کلی نمی تواند رویداد مناسبی باشد چراکه مؤلفه اصلی یک اقتصاد پیشرفته، بالا بودن سهم بخش خدمات از کل حجم اقتصاد آن کشور است.
البته با توجه به اینکه در سال 99 کشور با بحرانی به نام کرونا مواجه بود، می توان کاهش سهم بخش خدمات را طبیعی دانست. زمانی که بحران هایی مانند کرونا رخ می دهد، اولین و مهلک ترین ضربه که به اقتصاد وارد می شود به بخش خدمات است و به طور کلی در این بخش با کاهش سمت تقاضا مواجه می شویم که باعث ایجاد رکود در این بخش خواهد شد. امید است تا در سال 1400 با کم رنگ شدن اپیدمی کرونا در کشور، بخش خدمات بتواند از رکود خارج شده و رشد بالایی را تجربه کند.
گروه صنعت شامل بخش های صنعت، معدن(نفت، گاز و معادن)، ساختمان و تأمین آب و برق و گاز است. حجم کل بخش صنعت در سال 99 حدود 288 هزار میلیارد تومان بوده است، بنابراین سهم گروه صنعت از حجم اقتصاد ایران حدود 40.7 درصد برآورد می شود. این درحالیست که در سال 98 این سهم 39.3 درصد بوده است. افزایش سهم گروه صنعت از کیک اقتصاد ایران در سال 99 متآثر از کاهش سهم بخش خدمات در این سال است.
در میان گروه صنعت بیشترین سهم تعلق به بخش معدن با 106 هزار میلیارد تومان دارد که از همین مقدار 96 هزار میلیارد تومان به بخش نفت و گاز تعلق داشته و مابقی آن به معادن مربوط می شود. سهم خود بخش صنعت 91 هزار میلیارد تومان و بخش ساختمان نیز 30 هزار میلیارد تومان است.
افزایش ارزش حجم گروه صنعت در سال 99 نسبت به سال 98 حدود 11.6 هزار میلیارد تومان بوده که حدود 9 هزار میلیارد تومان آن متأثر از افزایش حجم استخراج نفت و گاز است. بررسی ها نشان می دهد که تولید نفت و گاز در نیمه دوم سال 99 نسبت به نیمه اول سال افزایش چشمگیری داشته است، به عنوان مثال ارزش استخراج نفت در فصل بهار حدود 21 هزار میلیارد تومان بوده که همین رقم در فصل زمستان به 27.5 هزار میلیارد تومان رسیده است.
افزایش استخراج نفت به معنی افزایش تقاضا برای این کالا است. به بیان دیگر زمانی تولید نفت و گاز افزایش پیدا می کند که امکان افزایش صادرات نفت وجود داشته باشد. پس در نتیجه صادرات نفت و گاز در نیمه دوم سال افزایش پیدا کرده است. تا حد زیادی تغییر معادلات بین المللی را می توان علت افزایش صادرات نفت ایران دانست.
در نیمه دوم سال گمان بسیاری از کشور ها بر این بود که جو بایدن رئیس جمهور بعدی آمریکا خواهد بود که در نتیجه این امر فشار های تحریمی از ایران برداشته می شود. این گمانه زنی ها درست از آب درآمده و نام نامزد دموکرات از صتدوق های رای درآمد. افزایش محسوس صادرات نفت در نیمه دوم سال و همچنین رشد بالغ بر 35 درصدی استخراج نفت در زمستان 99 نسبت به زمستان 98، شاهدی بر باز شدن گلوگاه های تجاری ایران برای فروش نفت در چند ماه پایانی سال 99 است.
ارزش حجم تولید گروه صنعت در ابتدای دهه 90 حدود 344 هزار میلارد تومان بوده است. همانگونه که گفته شد این رقم در سال 99 به حدود 288 هزار میلیارد تومان رسیده است. به بیان دیگر در طول یک دهه گذشته ارزش تولید گروه صنعت 56 هزار میلیارد تومان کاهش یافته است.
علت اصلی این کاهش را باید در کاهش ارزش استخراج نفت در دهه 90 جست و جو کرد. ارزش تولید نفت و گاز در سال 90، 170 هزار میلیارد تومان بوده که در سال گذشته به 96 هزار میلیارد تومان رسیده است. به بیان دیگر استخراج نفت و به طبع آن صادرات نفت در انتهای دهه 90 نسبت به ابتدای آن 43 درصد کاهش پیدا کرده است. لازم به ذکر است که حتی در سال 95 و 96 که رشد و تولید ناخالص اقتصادی ایران در اوج بود، باز هم استخراج نفت به سال 90 نمی رسد.
ارزش حجم تولید گروه کشاورزی در سال 99 بالغ بر 43 هزار میلیارد تومان به ثبت رسیده است. گروه کشاورزی شامل دو بخش کشاورزی و ماهیگیری است، سهم بخش ماهیگیری تنها حدود 2 هزار میلیارد تومان است که بابقی نیز سهم خود بخش کشاورزی است. سهم گروه کشاورزی از کل تولید ناخالص داخلی از 6.6 درصد در سال 98 به 6.7 درصد در سال 99 رسیده است. به مثل بخش صنعت این افزایش در سهم گروه کشاورزی از کل اقتصاد در نتیجه کوچک تر شدن سهم بخش خدمات در سال 99 بوده است.