دوران ۴ ساله حضور برانکو ایووانکوویچ در پرسپولیس بسیار موفقیتآمیز بود و بدون شک یکی از محبوبترین شخصیتها در میان هواداران است. اصغر نیکسیرت مترجم پرسپولیس یکی از نفراتی بود که به واسطه شغلش در بیشتر دقایق کنار سرمربی سابق سرخپوشان حضور داشت. وی حتی کتابی هم درباره موفقیتهای سرمربی سابق پرسپولیس نوشت.
با این همه اختلافاتی بعد از انتشار کتاب بروز کرد که به همین واسطه با نیک سیرت به گفتوگو پرداختیم. گفتوگو با اصغر نیکسیرت را در زیر بخوانید:
به عنوان کسی که از نزدیک شاهد دوران برانکو بوده، به نظرتان او میتوانست بعد از خروج ویلموتس به تیم ملی کمک کند؟
برانکو از نظر مدیریتی و فنی واقعاً سرمربی خوبی بود و به نظرم میتوانست به تیم ملی کمک کند، اما نیازمند بعضی پارامترهای دیگر هم بود. برای مثال طاهری و گرشاسبی، مدیرانی که در ابتدای دورهاش در پرسپولیس با وی کار میکردند خیلی مهم بوند. چون در تیم ملی حضور ندارم و از شرایط داخلی آن آگاهی ندارم درباره این موارد نمیتوانم نظر بدهم. زیرساختها، تدارکات و بسیاری موارد دیگر هم در کار سرمربی تاثیرگذار هستند.
درباره موفقیت برانکو در پرسپولیس کتابی منتشر کردید و حتی در مقدمه مطلبی از وی نوشته شده، اما ظاهراً با یکدیگر اختلاف پیدا کردید؟
وقتی میخواستم کتاب را بنویسم به برانکو اطلاع دادم، وی موافقت و استقبال کرد. حتی برانکو، تصویر جلد کتاب را در صفحه شخصیاش قرار داد و به نوعی آن را تبلیغ کرد. به واسطه این معرفی در ۷ و ۸ روز از کتاب استقبال خیلی خوبی صورت گرفت. اما بعد چند روز مسائلی اتفاق افتاد که اختلافات شروع و برانکو از صفحه مطلبش را پاک کرد. بعضی مسائل را تفسیر به رأی کردند و خاطرات را از دیدگاه خود تحلیل و برای برانکو فرستادند.
چرا چه اختلافی؟
بعضی افراد مواردی را به برانکو منتقل کردند و به نوعی گفتند در کتاب از وی بد گفته شده است. در حالی که من در کتابم از کسی بد نگفتهام و خاطرات را همانطور که بود، بیان کردم. من که نمیتوانستم چند صفحه کتاب را برای وی ترجمه کنم، که او تاییدیه بدهد. برای اظهار نظر خودم که نیاز به تاییدیه کسی نداشتم. برای مثال در طول کتاب گفتهام هواداران در بخشی اعلام کردند «هر چی برانکو بگه»، اما ۴۰ هزار تماشاگر یکصدا در ورزشگاه مسلمان را صدا میکردند. ما باید این مسائل را در کنار همدیگر ببینیم.
برای حل اختلاف با برانکو کاری هم کردید؟
صفحه مورد اختلاف را برای برانکو فرستادم و به او گفتم از هر مترجمی که مورد اعتمادش هست بپرسد که آیا درباره وی مطلب بدی نوشتهام یا خیر. بعد از آن دیگر ارتباطی نداشتیم و در حال حاضر نمیدانم او کجاست. به نوعی ارتباطم با او قطع شده و از فوتبال مُنفک شدهام. شغلم در حال حاضر چیز دیگری است.
در بخشی از کتاب شما آمده است که باوجود پیشنهاد مالی یکی از کشورها به پرسپولیس برای تمرین در آن کشور، برانکو تصمیم گرفت اردوی پرسپولیس را به کرواسی ببرد. این موضوع شائبه برانگیز نبود؟
یکی از کشورها پیشنهاد داده بود، اما به هر صورت مسئولیت تیم با سرمربی است. انتخاب برانکو این بود که پرسپولیس به کرواسی برود؛ کمپ برانکو در کرواسی شرایط خوبی داشت. ما برای تمرین هیچ کم و کسری نداشتیم. منتهی شرایط هتل به گونهای بود که مربوط به ۵۰ یا ۶۰ سال پیش و دوران کمونیسم بود. طبیعی است در مقایسه با کمپ اسپایر و هتل در قطر شرایط خیلی متفاوت بود و این موضوع باعث انتقاد بازیکنان شد.
برانکو را در شهر خودش نمیشناختند؟
نسل جدید و جوانان برانکو را نمیشناختند، اما بازیکنان فوتبال و فوتبالیهای شهر زادگاهش وی را میشناختند.
درباره شما هم نقاط تاریکی در کتاب وجود داشت؛ گفته بودید یکی از شرکتها برای تبلیغ ساعتش به شما مراجعه کرد و بعد موضوع به برانکو ارجاع شد. در این میان از سوی شرکت پیشنهاد مالی به شما نشد؟
«شاد» یکی از هواداران سالم و دو آتیشهی پرسپولیس است. وی به همراه پدرش از قدیم اهل ورزش بوده است و هیچگونه پیشنهاد مالی به بنده وجود نداشت. چون در قرارداد برانکو هیچ بندی در خصوص تبلیغات درج نشده بود وی با شرکت ساعت لوندویل قرارداد امضا کرد. دوستی اینها فراتر از تبلیغات بود و شنیدم قبل از سال جدید، ۱۰۰ هزار ساعت با امضای برانکو تولید کردهاند. در حالی که در حال حاضر برانکو در ایران حضور ندارد.