به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، تجربه سالهای 90 و 97 به خوبی نشان داد که با اعمال تحریمهای نفتی آمریکا، صادرات نفت ایران به راحتی با محدودیتهای جدی مواجه شده و به تبع آن با کاهش ارزآوری دولت، بحرانهای ارزی و شوکهای تورمی برای کشور ایجاد میشود. اما در همین برهه فعلی که کشور تحت شدیدترین تحریمها قرار دارد علیرغم افت شدید صادرات نفت ایران، بنزین و سایر فرآوردههای پالایشگاهی و پتروشیمی و صنایع تکمیلی به راحتی صادر میشوند و در واقع به مسیر تنفس دولت برای تامین بودجه خود تبدیل شدهاند.
در نتیجه لزوم حرکت به سمت توسعه و تکمیل زنجیره ارزش با احداث پتروپالایشگاهها، برای ایجاد اشتغال و ارزش افزوده و بیاثر کردن تحریمهای نفتی بیش از گذشته مشخص شده است. در این بین اما جریان فکری نزدیک به وزارت نفت که همواره در حال تئوریزه کردن لزوم خامفروشی نفت بودهاند اینگونه استدلال میکنند که در صورتی که میزان تولید و صادرات نفت ایران افزایش یابد و مثلا به روزی 8 میلیون بشکه نفت برسد، دیگر امکان حذف ایران از بازار جهانی نفت برای آمریکا میسر نخواهد بود و ایران نیز همانند عربستان و روسیه به یکی از مهرههای قدرتمند در شطرنج بازار نفت تبدیل میشود.
گام اول برای تئوریزه کردن خامفروشی نفت با تولید نفت در ارقام بالا را علی آقامحمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در مراسم امضای 13 قرارداد ازدیاد برداشت از میادین نفتی با دانشگاههای کشور برداشت. وی در این نشست اظهار داشت: «ظرفیت تولید نفت ایران بسیار بالاست و ما میتوانیم تولید نفت را به روزانه 8.5 میلیون بشکه برسانیم».
در ادامه بیژن زنگنه وزیر نفت در نخستین نشست کمیته کارشناسی مشترک حوزه انرژی در مرکز پژوهشهای مجلس عنوان کرد: «سندهایی برای ریلگذاری صنعت نفت تا سال ۱۴۲۰ آماده کردهایم. امیدواریم بر اساس آن به ظرفیت تولید 6.5 میلیون بشکه نفت تا سال ۱۴۲۰ دست یابیم».
در ادامه حسن روحانی رئیس جمهور در نشست هیئت دولت به این موضوع اشاره کرد و گفت: «باید در سطح جهانی بهعنوان یک قدرت صادرکننده باشیم و بدون این، تضعیف قدرت ملی است. اگر ایران میتوانست در سال 90، 91 حدود 10 میلیون بشکه نفت صادر کند، ما را نمیتوانستند تحریم کنند و قدرت تحریم ما را نداشتند».
در این بین اما چند سوال کلیدی مطرح میشود: 1- آیا میادین نفتی ایران اساسا امکان تولید رقمهایی معادل 6.5، 8.5 و 10 میلیون بشکه در روز را دارند؟ 2- در صورت وجود ظرفیت تولید چه میزان سرمایهگذاری برای این این میادین نیاز است؟ مگر نه اینکه یکی از استدلالها در رد احداث پتروپالایشگاهها هزینه زیاد احداث آنهاست، حال هزینه افزایش توان تولید به چه میزان خواهد بود؟ 3- پیشبینیها از آینده بازار نفت به چه صورت خواهد بود و آیا در شرایط فعلی امکان صادرات فرضا 6 میلیون بشکهای نفت ایران در بازار نفت وجود دارد؟
در این راستا برای پاسخ به پرسشهای طرح شده و تدوین استراتژی منطقی و معقول در صنعت نفت کشور با کارشناسان و صاحبنظران این حوزه در قالب پرونده «آدرس غلط» به گفتگو نشستیم. در بخش دوم این پرونده، مصاحبهای با علیرضا دانشی مدیر فنی اسبق شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب انجام شده است.
مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:
*تجربه شکست خورده زنگنه در تولید روزانه 5 میلیون بشکه نفت در شرایط غیرتحریمی
فارس: به عنوان سوال نخست آیا میادین نفتی ایران اساسا امکان تولید رقمهایی معادل 6.5، 8.5 و 10 میلیون بشکه در روز را دارند؟
دانشی: مبانی کارشناسی بحث تولید روزانه 6.5، 8.5 و 10 میلیون بشکهای نفت از مخازن نفتی کشور از نظر مهندسی مخازن توسط مدعیان تاکنون مطرح نشده است تا امکان ارزیابی آنها فراهم باشد و در حوزه بالادستی نفت، سازمانهای تخصصی و کارشناسانی وجود ندارد که اظهارنظرهایی مبنی بر این رقم تولید روزانه داشته باشد. در نتیجه به نظر میرسد اظهارنظرهایی مبنی بر تولید نفت به میزان بالای 6 میلیون بشکه نفت در روز، کارکردهای غیرفنی و غیرکارشناسی دارد و ممکن است در فضای سیاسی کشور بر برنامهریزیها تأثیر منفی و مخرب بگذارد.
این که ما ذخایر نفتی داریم دلیل نمیشود که بتوانیم تولید بالایی هم داشته باشیم. از نظر علمی رابطه مشخصی بین سقف تولید و مدت زمان استمرار تولید و میزان و نوع ذخایر وجود دارد. مسئولین وزارت نفت وقتی میخواهند ادعایی کنند ابتدا باید ذخایر باقیمانده و حتی کلیه پتانسیلهای موجود را مورد بررسی کارشناسی دقیق قرار دهند و در این راستا بد نیست که به پیشینه میزان تولید نفت در سالیان گذشته نیز توجه داشته باشند.
قبل از انقلاب با تمام امکاناتی که بیگانگان فراهم کرده بودند و از طرفی با توجه به وضعیت مناسب و جوان بودن میادین نفتی کشور، برنامه تولید برای رسیدن به تولید روزانه 8 میلیون بشکه با شکست مواجه شد و تنها برای مدت دو ماه تولیدمان به روزانه 6 میلیون بشکه رسید. همچنین بعد از انقلاب و در دوره اول و دوم ریاست آقای زنگنه در وزارت نفت مگر قرار نبود طبق برنامه خود ایشان تولید در پایان سال 1384 به روزانه بیش از 5 میلیون بشکه برسد، آیا این موضوع محقق شد؟ خیر محقق نشد، تازه در آن دوران (دوره اصلاحات) برای رسیدن به این تولید قراردادهای متعددی هم با شرکتهای بینالمللی منعقد شد ولی باز هم رقم تولید به 5 میلیون بشکه نرسید.
بیشترین تولید نفت ایران قبل از انقلاب اتفاق افتاد و آن هم تنها برای یک بازه زمانی دو ماهه به حدود 6 میلیون بشکه در روز رسید. البته در آن دوران نیز میانگین تولید سالانه حدود 5 میلیون بشکه بود. توجه داشته باشید که در آن دوران کلیه میادین نفتی کشور در نیمه اول عمر خود بودند. یک مخزن نفت مثل یک موجود زنده است که شرایط آن در طول زمان تغییر میکند و مراحل مختلفی را طی میکند تا به دوره پیری و مرگ خود میرسد. از شما سوال میکنم که یک وزنهبردار قدرتمند سنگین وزن برای چند سال میتواند وزنههای بسیار سنگین بزند و حتی رکوردهای خود را تکرار کند، یک مخزن نفتی هم رفتارش همینطور است.
* نفتی که در نتیجه ازدیاد برداشت تولید میشود 3 درصد کل نفت تولیدی دنیا است
فارس: چه عواملی بر تولید نفت از یک مخزن تاثیرگذار است؟ تا چه میزان میتوان با افزایش ضریب بازیافت از طریق تزریق گاز یا دیگر روشهای افزایش بازیافت، تولید نفت را افزایش داد؟
دانشی: عوامل تاثیرگذار بر تولید مخزن که از آنها با عنوان مکانیسمهای تولید یاد میشود، برای همه کارشناسان بالادست شناخته شده هستند. مکانیسمهای رانش اولیه که حاصل انرژی طبیعی موجود در سیال مخزن است و پس از آن رانشهای ثانویه و یا حتی ثالثیه تولید کاملا مشخص و معین هستند و در دانشگاهها تدریس میشوند. علاوه بر این تکنولوژی و نقش آن را هم نمیتوان نادیده گرفت.
استفاده از روشهای فرازآوری مصنوعی، حفاریهای انحرافی و یا افقی، تکنولوژیهایی مانند شکست هیدرولیکی که اخیرا در بحث مخازن غیرمتعارف (مخازن شیلی) نقش بزرگی را در افزایش تولید برخی از کشورها و خصوصا آمریکا ایفا کردند عامل دوم بحث افزایش تولید است که هر کدام از این تکنولوژیها محدوده و دامنه کاربردی خاصی دارند و نمیتوان آنها را برای همه مخازن به کار برد. در برخی موارد حتی نمیتوان یک مخزن را برای برخی از این روشها کاندید کرد.
صرف نظر از امکان بهکارگیری و یا عدم امکان بهکارگیری این روشها برای تولید نفت از مخازن ایران، بحث صرفه اقتصادی رکن اساسی بحث است، اینکه ملاحظه میشود آمار دکلهای فعال در آمریکا به شکل هفتگی در حد دهها دکل و در برخی موارد صدها دکل تغییر میکند، حاصل همین معادله اقتصادی به صرفه بودن یا نبودن فعالیت چاه است. پس ملاحظه میشود با فرض وجود مخزن و پتانسیل بالقوه و وجود تکنولوژی، بحث اقتصادی رکن اساسی و تعیینکننده است و تابع متغیرات زیاد بازار و عرضه و تقاضا و حتی متاثر از بحثهای زیست محیطی و انرژیهای نو است.
اگر به شکل تاریخچهای به تولید نفت در کشور نگاه کنیم، ملاحظه میشود که ما تنها در یک مدت بسیار کوتاه دو سه ماهه قبل از پیروزی انقلاب به تولید 6 میلیون بشکه در روز آن هم با بیمبالاتی خارجیها و تولید غیرصیانتی رسیدیم. آن تولید غیرصیانتی به مخازن مهم کشور مثل میدان مارون صدمات زیادی زد. البته افزایش تولید در آن بازه زمانی طبیعی بود. ولی الان که بیشتر مخازن نفتی در نیمه دوم عمر خود بوده و میادین نفتی ما به شدت دچار افت فشار شدهاند و وضعیت تولید کاملا متفاوت است.
در حال حاضر بیش از دوازده مخزن تحت تزریق گاز میباشند و تریلیونها فوت مکعب گاز جهت حفظ انرژی مخزن طی چهار دهه گذشته به این مخازن که عمده ترین مخازن کشور هستند تزریق گاز شده است، با این وجود افت تولید و دورنمای کاهش پتانسیل تولید در افق یکی دو دهه آینده کاملا روشن است، مگر اینکه اکتشافات بزرگی در حد مخازن بسیار بزرگ کشور مانند اهواز، مارون و آغاجاری رخ بدهد که این موضوع با توجه به آخرین اطلاعات مدیریت اکتشاف حداقل تاکنون منتفی است. بنده به شدت نگران هستم که حرفهای فاقد مبانی علمی، مبنای برنامهریزی در اداره کشور قرار گیرد. تولید 6.5، 8.5 و 10 میلیون بشکه نفت در روز آدرس غلط دادن در برنامهریزی کلان کشور است.
استدلال دیگری که مطرح میشود این است که برای رسیدن به این اعداد و ارقام بالا در تولید نفت، ما میتوانیم ضریب بازیافت میادین نفتی را افزایش دهیم. افزایش ضریب بازیافت برای ادامه تولید فعلی هم ضروری است و سالها است که پروژههای ازدیاد برداشت در کشور اجرا میشود، اما ایجاد انتظارات غیرعلمی از این حرف هم نادرست است. یعنی نمیتوان با ازدیاد برداشت تولید نفت را از 4 به بالای 6 میلیون بشکه نفت در روز رساند. در حال حاضر با تمام تکنولوژیهای پیشرفته جهانی، نفتی که در نتیجه ازدیاد برداشت در جهان تولید میشود حدودا 3 درصد کل نفت تولیدی دنیا است. در نتیجه نمیتوان با ازدیاد برداشت تولید نفت را مثلاً دو برابر کرد و از 4 میلیون بشکه به 8 میلیون بشکه در روز رساند، در واقع این استدلالها غیرکارشناسی است.
ما کارشناسان صنعت نفت در حوزه بالادستی از خبرگزاری فارس و هر مجموعه کارشناسی دیگری تقاضا داریم که یک بحث کاملا فنی بین ما و مسئولان ارشد وزارت نفت و آقای آقامحمدی در فضای کارشناسی برگزار کنند تا ما با اطلاعات دقیق و مخزن به مخزن خود این اعداد عجیب و غریب را نقد کرده و به چالش بکشانیم و آنها هم اطلاعات فنی خود را ارائه دهند تا در نهایت حق روشن گردد. البته انتظار داریم که نقد فنی و دقیق مهندسی مخازن نفتی را داشته باشند، نه نگاه سیاسی و جناحی. صادقانه بگویم این حرف آقایان بازی در زمین دشمن است. طرح اعداد و ارقام سرابگونه که هیچ دستاوردی جز انحراف کردن برنامهریزیهای کشور ندارد.
* بیش از 70 درصد سنگهای مخازن نفت ایران کربناته هستند و تولید از آنها دشوار است
فارس: میادین غرب کارون میادین جوانتری نسبت به بقیه میادین نفتی ایران هستند. توسعه میادین غرب کارون چه میزان پتانسیل رساندن تولید نفت به اعداد بالای 6 میلیون بشکه در روز را در کنار بقیه میادین فعال کشور دارند؟
دانشی: بعضا استدلال میشود که وزارت نفت برنامه دارد که مخازن جدید خود در غرب کارون را توسعه دهد. البته این اقدام لازم و ضروری است اما بحث ما این است که آیا میتوان با توسعه این میادین رقم تولید را به بالای 6 میلیون بشکه رساند؟ نباید در میزان تولید از این مخازن خیالپردازی کرد. یک سؤال اساسی در اینجا مطرح میشود. مگر قرار نبود شرکت متن (مهندسی توسعه نفت) در پروژههای غرب کارون یک میلیون بشکه نفت تولید کند، آیا این مقدار تولید محقق شد؟ در حال حاضر سالها است که برای تولید نفت از این میادین تلاش میشود اما به بیش از 320 هزار بشکه در روز تولید نرسیده است. این نکته مهم را متذکر میشوم که وقتی سخن از تولید مخازن نفتی میکنیم منظورمان تولید پایدار و طولانی مدت بوده که در مدیریت مخزن مهم است نه کوتاه مدت و مقطعی که میتواند به مخزن آسیب بزند.
به نظر بنده این اظهارنظرهای بدون پشتوانه علمی، بازی در زمین دشمن است. ابتدا این اعداد و ارقام عجیب و غریب گفته میشود بعد تئوریزه میکنند که ما اگر این میزان نفت خام بفروشیم، از بازار نفت حذف نمیشویم و میتوانیم در اوپک بازیگر اصلی باشیم و نتیجه میگیرند که باید به خامفروشی نفت ادامه دهیم. در حالی که خامفروشی به نفع کشور نیست و ما به دلیل تفکرات غلط مسئولان بارها و بارها در این زمین بازی شکستهای سنگینی خوردهایم. ما باید زمین بازی خود را نه در خام فروشی نفت، بلکه در راستای سیاستهای کلان کشور در تکمیل زنجیره ارزش نفت و گاز در داخل کشور با اقداماتی نظیر احداث پتروپالایشگاه و صادرات فرآورده و تکمیل زنجیره ارزشی پتروشیمیها و نیز مواردی از این دست تعریف کنیم.
بنده در بحث محدودیتهای تولید یک نکته دیگر را نیز خدمتتان عرض میکنم. بیش از 70 درصد سنگهای مخازن نفت ایران کربناته هستند و از نوع مخازن شکافدار که از شبکه شکستگی طبیعی بسیار کم تا بسیار زیاد تشکیل شدند و در دنیا مشابه این سنگها کم است. یعنی تولید نفت از این سنگها در عین حال که فرصت است، برای حالتی که بخواهیم انرژی مخزن را با تزریق سیالات حفظ کنیم با دشواریهای زیاد و ریسکهای عملیاتی همراه است. مطالب فنی دقیق و مطالعات صورت گرفته در این باره بسیار زیاد است. بنده تقاضا دارم که مسئولین کشور و بلکه دولت آینده به حرفهای کارشناسان خبره در این حوزه توجه کند تا خط مشیهای وزارت نفت در ریل اصلی عقلانی خودش قرار گیرد.
به عنوان نکته پایانی خدمتتان عرض میکنم که این صحبتهای بنده به این معنا نیست که ما با تولید 8 میلیون بشکه مخالف هستیم بلکه بنده میگویم اتفاقا اگر بر مبنای کارشناسی این میزان تولید امکانپذیر باشد ما خوشحال میشویم ولی اینگونه نیست در نتیجه نباید این اعداد و ارقام موهومی مبنای برنامهریزیها قرار گیرد. بنده از کمیسیون انرژی تقاضا دارم که اجازه ندهد این اعداد مبنای برنامهریزی آینده قرار گیرد و صنعت نفت را از ریل اصلی خود منحرف کند. متاسفانه در دوران آقای زنگنه تمامی ساختارهای کارشناسی از بین رفت و به همین دلیل است که حرف ایشان و تیم همراهشان مبنای کارشناسی ندارد.
در حال حاضر مطالبه اصلی مقام معظم رهبری و تمامی مسؤولان دلسوز و مردم این است که خام فروشی نفت صورت نگیرد، در این حوزه ما باید به سمت ایجاد زنجیره ارزش و اشتغالزایی در صنایع پایین دستی نفت حرکت کنیم. لذا امیدوارم که به جای تئوریزه کردن خام فروشی نفت برای توسعه زنجیره ارزش در صنعت نفت برنامهریزی گستردهای صورت پذیرد.
مصاحبه از سیداحسان حسینی
انتهای پیام/