به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه «موسسه مطالعات راهبردی شرق»، سیدرسول موسوی درباره تحرکات جدید نظامی طالبان در خاک افغانستان اظهار کرد: نگاه من به موضوع متفاوت است زیرا معتقدم مسئله اصلی طالبان گرفتن جغرافیا نیست بلکه تلاش برای کسب مشروعیت و شناسایی بینالمللی است. من یک ماه پیش به بلخ، ننگرهار، قندهار، هرات و کابل سفر داشتم و این مسیر به دلیل درگیریهای نیروهای دولتی با طالبان زمینی و هوایی طی شد. بر اساس اظهارات مردم محلی در منطقه درگیری ننگرهار، طرف مقابل دولت در جنگ، طالبانی بودند که از خارج آمده و طالبان محلی نبودند.
وی با تاکید بر قدرت نظامی طالبان ادامه داد: طالبان برای گرفتن نقاط مختلف افغانستان مشکلی ندارند. طالبان میتوانند بدون نیروی نظامی وارد برخی مناطق شوند و اقدامات لازم را انجام دهند. یک ارزیابی میدانی در مناطق مختلف حکایت از آن دارد که طالبان برای گرفتن برخی مناطق مشکلی ندارند. این موضوع امری توافقی است یعنی با بزرگان مناطق توافق میکنند و ممکن است مناطق درگیری، امروز در اختیار دولت و فردا دست طالبان باشد.
تاکتیک جنگی طالبان
مدیر کل آسیای جنوبی وزارت خارجه گفت: یکی از دلایلی که طالبان از جنوب و شرق به سمت شمال در حرکتند این است که ظاهرا در جنوب مشکلی ندارند. طالبان یک تاکتیک نظامی جالب دارد و میخواهد ارتباط افغانستان با کشورهای همسایه را قطع کند و در همین راستا عملیاتی در شیرخان بندر، تورغندی، اسلامقلعه و فراه داشتند.
وی افزود: حرکت دیگری که طالبان در بعد نظامی انجام میدهد تسلط بر جادهها و شریانهای اقتصادی است. طالبان دلیلی نمیبیند که وارد شهرها شود و هزینه برای اداره جامعه پرداخت کند. به همین دلیل بیشتر در خارج از شهرها مستقر میشوند. تاکتیک بعدی طالبان ضربهزدن به منابع انرژی دولتی مانند سوخت و برق است.
شکست قطعی آمریکا در افغانستان
موسوی با اشاره به شکست آمریکا و ناتو در افغانستان و بینتیجهبودن درخواست از آمریکا برای تجدیدنظر در خروج اظهار کرد: آنچه به صورت واقعی اتفاق افتاده این است که نیروهای ائتلاف شکست قطعی خوردهاند و این موضوع برگشتناپذیر است. آمریکاییها به لحاظ نظامی در افغانستان شکست خوردهاند و در حال خارجشدن از این کشورند و هیچ چارهای جز این ندارند. بینتیجه بودن سفر مقامات به آمریکا از قبل مشخص بود. البته در این بین توافقاتی بین آمریکا با طالبان وجود دارد و ممکن است در آینده طالبان قبول کند که آمریکا به کمکهای خود ادامه دهد. شاید آمریکا به نوعی مشارکت اقتصادی در افغانستان داشته باشد و نفوذ اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در افغانستان نیز به قوت خود باقی بماند.
طالبان بخشی از مردم افغانستان است
وی درباره رویکرد ایران نسبت به طالبان گفت: ما چه طالبان را قبول داشته باشیم و چه قبول نداشته باشیم، مردم افغانستان خود باید تصمیم بگیرند ولی برای ما مهم است که طالبان میخواهند چه رفتاری با همسایه و مردم خود داشته باشند. ما نباید با پدیدهای به نام طالبان به صورت احساسی برخورد کنیم. طالبان بخشی از مردم افغانستان است. اگر کسی این دو پدیده را از هم جدا کند اشتباه کرده است. اگر اعلام میشود که مناطقی مانند جنوب غرب افغانستان در تصرف طالبان است علت آن حضور ۲۰ ساله آنها در آن مناطق و زندگی در آنجاست. در تمام این مدت طالبان دارای زندگی عادی بودند و جنگ خود را نیز ادامه میدادند.
مدیر کل آسیای جنوبی وزارت خارجه تصریح کرد: طالبان جدا از بافت سنتی افغانستان نبوده و همیشه بخشی از جامعه افغانستان بوده است. از اینکه طالبان جزئی از مردم افغانستان است نباید در تحلیلها خللی ایجاد شود. طالبان قدرت نظامی دارد، آمریکا شکست خورده و دیگر نمیتواند عملیات نظامی علیه طالبان انجام دهد.
مشکل اصلی طالبان مسئله مشروعیت و شناسایی بین المللی است
موسوی با اشاره به موضوع مشروعیت و شناسایی بینالمللی در جامعه جهانی افزود: بحثی به نام مشروعیت در نظام بینالملل وجود دارد که اهمیت زیادی دارد. طالبان یک تجربه از دهه ۹۰ میلادی که حکومت و قدرت را در دست گرفت، دارد که در آن زمان نتوانست مشروعیت بینالمللی و شناسایی لازم را کسب کند. در آن مقطع تاریخی این ضعف بزرگ طالبان بود. طالبان را فقط امارات متحده، پاکستان و عربستان شناسایی کردند و با اینکه ۹۵ درصد خاک افغانستان را تصاحب کرده بودند اما باز هم شناسایی نشدند. در کنفرانس بن، برهانالدین ربانی رئیس جمهوری وقت افغانستان با آنکه در عمل رئیس جمهوری نبود به جهت مشروعیت و شناسایی که داشت قدرت را به دولت انتقالی به رهبری حامد کرزی منتقل کرد و به نوعی در کنفرانس بن مشروعیت به دولت انتقالی داده شد. اکنون موضوع اصلی مشروعیت است. در برخی رسانهها به رای کمتر از یک میلیون رئیس جمهوری افغانستان اشاره میشود و باید گفت در حال حاضر تعداد رای مهم نیست. دولت کنونی افغانستان دارای سیستم مشروع است، مورد شناسایی بینالمللی، همسایگان و سیستم جهانی قرار گرفته و این موضوع خیلی مهم است. طالبان مورد شناسایی بینالمللی قرار نگرفته است در صورتی که به آن نیاز دارد. طالبان دارای قدرت نظامی، کنترل و توانایی است و حتی آمریکاییها این موضوع را قبول کردهاند اما مسئله اساسی مورد شناسایی قرار گرفتن بینالمللی است و دولت کنونی افغانستان به این موضوع توجه ویژه ای دارد.
وی برنامه طالبان را ورای بحثهای امروز خواند و ادامه داد: موضوعاتی از قبیل نسلکشی در برنامه طالبان وجود ندارد. در برخی مواقع هم برخی خبرها از این قبیل میشنویم که بیشتر خبرسازی است. ما باید واقعیتها را تحلیل کنیم و بر اساس آن نظر دهیم. دعوای کنونی بر سر شناسایی بینالمللی است. گرفتن سرزمین برای طالبان ممکن است. در مورد مقاومت مردمی باید گفت مردم تا جایی که بتوانند مقاومت میکنند. مردم افغانستان، جامعه جهانی و همسایگان خواهان ادامه جنگ در افغانستان نیستند.
فاکتور تاب آوری دولت افغانستان
مدیر کل آسیای جنوبی وزارت خارجه با تاکید بر لزوم ایجاد یک دولت باثبات در افغانستان گفت: مهم این است که چگونه میشود در این شناسایی، از همکاری بین طالبان (امارت) با جمهوریت، یک ترکیب و سنتزی بیرون بیاید که بتواند ثبات را در افغانستان برقرار کند و مورد شناسایی جامعه بینالملل و همسایگان قرار بگیرد. در اینجا موضوعی تحت عنوان تاب آوری دولت فعلی مطرح میشود که دولت فعلی به این نتیجه رسیده که میتواند در برابر فشارهای وارده ایستادگی کند. چند شاخص وجود دارد که تاکنون دولت افغانستان توانسته تاب بیاورد. در بدبینانهترین حالت در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد افغانستان در اختیار طالبان است. در این شرایط وقتی رئیس جمهوری و هیئت همراه او که تماما شخصیتهای اصلی و کلیدی قدرت در افغانستان هستند به آمریکا سفر میکنند و بعد هم به افغانستان بازمیگردند و هیچ اتفاقی در کابل رخ نمیدهد، نشان میدهد که همه آکاه هستند که باید سیستمی در کابل بر سر کار باشد که مورد شناسایی قرار گرفته باشد و زور عامل مشروعیت نیست.
در حال حاضر جایگزین مشروع برای دولت افغانستان وجود ندارد
موسوی با اشاره به بحث جایگزینی دولت فعلی افغانستان افزود: همه میدانند در این شرایط جایگزینی مشروع برای دولت کنونی وجود ندارد. اگر جمهوریت سقوط کند و امارت طالبان جایگزین شود، امارت وجهه سیاسی نخواهد داشت. بنابراین امارت نمیتواند در کابل به قدرت برسد. دولت کابل هم میداند دارای جایگزین نیست. بنابراین میبینیم که این اوضاع ادامه پیدا میکند تا زمانی که راه حلی سیاسی برای جانشینی دولت کنونی پیدا شود. اگر اکنون برخی از دولت انتقالی صحبت میکنند یا اینکه بیان میکنند که دولت مقاومت کند برای این است که در این شرایط دولت آلترناتیو شکل گیرد. بنابراین تا زمانی که یک توافق صورت نگیرد همین سیستم در جای خود باقی خواهد ماند و اگر بیان میکنیم که افغانستان راه حل نظامی ندارد به همین دلیل است. سیستم موجود نمیتواند قدرت طالبان را دفع کند. طالبان قدرت لازم را دارد ولی قدرت ایجاد شناسایی برای خود را ندارد. بنابراین هیچ راهی جز توافق بین جمهوریت و امارت وجود ندارد. مشکلی کنونی این است که طالبان امارتی را میخواهد که در آن همه تصمیمگیریهای آن با خودش باشد.
به نظر وی طالبان هم از دولتی همهشمول با حضور تمام اقوام افغانستان صحبت میکنند ولی همه اقوام را در ذیل امارت اسلامی تعریف میکنند در حالی که جامعه افغانستان در پی دولتی همهشمول با مشارکت همه اقوام در خارج از سیستم امارت است. به عبارت دیگر دولتی میخواهد که طالبان معتقد به امارت در آن مشارکت داشته باشند.
مدیر کل آسیای جنوبی وزارت خارجه در پایان گفت: آمریکا شکست قطعی خورده است. شکست آمریکا برگشتناپذیر و طالبان قدرت نظامی قوی در افغانستان دارد. دولت فعلی افغانستان مشروعیت لازم را در جامعه جهانی به عنوان دولت دارد ولی توانایی مقابله با طالبان را ندارد. طالبان به دنبال به دست آوردن مشروعیت است و تا زمانی که مشروعیت از طریق دولت مشارکتی و یا توافقنامه صلح برای طالبان ایجاد نشود، این وضعیت ادامه خواهد داشت و ادامه این شرایط نه به نفع مردم افغانستان و نه همسایگان است. ایران و دیگر همسایگان باید تلاش کنند تا با صلحی جامع بین دولت و طالبان نظام سیاسی جدیدی که مورد توافق و خواسته مردم افغانستان باشد در این کشور ایجاد شود تا از این طریق بتوان نماد مشروعیت را در آنجا ایجاد کرد و نظم و ثبات در افغانستان برقرار شود. البته ایجاد این شرایط کار سادهای نیست.
انتهای پیام