قطار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با سهگانه بامسمای «عزت، حکمت و مصلحت » در حال حرکت است و هدایت کلی آن طبق قانون اساسی با رهبر حکیم انقلاب است و البته تاکتیکها و نحوه اجرای سیاستها از سوی دولتهای مختلف در این مسیر بیتأثیر نیست اما درهرصورت سیاست خارجی کشورمان در مسیر این سه اصل محوری و ثابت است؛ سه اصلی که رهبر معظم انقلاب آن را «یک مثلث الزامی برای چارچوب ارتباطات بینالمللی» دانسته و همچنین تعامل ایران با جهان را در سند چشمانداز بیستساله کشور بر مبنای این سه اصل پیشبینی کردهاند.
طی سالهای گذشته که رژیم آمریکا با تمام قوا در حال تنشزایی بین کشورهای منطقه غرب آسیا ازجمله بین جمهوری اسلامی ایران با همسایگانش بود و هنوز هم به این فتنهگری دامن میزند، ایران با سعهصدر و البته بر اساس همان «مثلث الزامی برای چارچوب ارتباطات بینالمللی» در تلاش برای دفع سیاست اختلافافکنی آمریکا و تلاش برای نزدیکی کشورهای منطقه به هم بوده است چه آنکه معتقد است منطقه باید توسط اهالی منطقه مدیریت شود.
عربستان یکی از کشورهایی است که در سالهای اخیر تلاش کرد با پیروی از رژیم آمریکا به مردم کشورمان آسیب بزند و در این راستا حتی تا اخلال در نظام اقتصادی پیش رفت اما کشورمان با اتکا به قدرت لایزال الهی و حمایت مردم ثابت کرد عرصه سیمرغ، جولانگه عربستان و دیگر کشورهای دنبالهرو رژیم آمریکا نیست. با این حال همواره دست دوستی به کشورهای همسایه ازجمله عربستان دراز کرده و از هر نوعدوستی استقبال کرده است.
«فیصل بن فرحان» وزیر خارجه عربستان سعودی اخیراً طی مصاحبه با روزنامه ایتالیایی «لارپابلیکا» اعلام کرده است باب گفت وگوی عربستان با ایران باز است و ریاض از آن استقبال میکند؛ اما تهران باید تعهد خود به تضمین امنیت و ثبات در منطقه را در واقعیت نیز اثبات کند! این شاهزاده سعودی خوششانس که از میان «خاندان
۷ هزار شاهزاده» مقام عظمای صدارت خارجه نصیبش شده همچنین تأکید کرده است که موضع عربستان و ایران درباره گفت وگوهای اخیر دو طرف که از چند ماه پیش در عراق آغاز شد، مثبت بود و امیدوار است گفت وگوهای اخیر با ایران منجر به بسته شدن صفحه اختلافات قبلی با همسایه شرقی سعودیها شود.
این اظهارنظرها و همچنین تأیید رسمی آغاز گفتوگوها بین دو همسایه در حالی طی ماههای اخیر از سوی رسانهها اعلام شده است که پیشازاین با توجه به وجود بازیگران ثالث و تأثیرگذاری آنها بر تعاملات دو کشور، رابطه تهران – ریاض روزهای سرد و زمستانی را تجربه کرده است. این زمستان سرد بهخصوص در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ در کنار اختلاف نظرهای پیشآمده و بلندپروازیهای شاهزاده سعودی که از او به عنوان «صدامک منطقه» یاد میکنند، تبدیل به عصر یخبندان دیپلماتیک بین ایران و عربستان و کشورهای حاشیه خلیجفارس شد درحالیکه در انتهای شبیه جزیره جایی میان دریای سرخ و اقیانوس هند باران آتش بارید و فاجعه قرن شکل گرفت. با توجه به این مقدمه این سؤال شکل میگیرد که چرا عربستان خواهان ایجاد تعاملات مثبت با ایران است؟
برخی پاسخ این سؤال را در میانه میدان جنگهای منطقه ازجمله سوریه و یمن جستوجو میکنند و درعینحال نیمنگاهی نیز به تغییر سیاستهای کاخ سفید و موضع رئیسجمهور جدید آمریکا نسبت به سیاستهای عربستان دارند، در حقیقت عربستان در بسیاری از پروندههای منطقهای شکستخورده است، زیرا با وجود هزینه میلیاردها دلار از سوی عربستان در جنگ یمن هرروز یمنیها مراکزی را در عربستان به ویژه در تأسیسات نفتی، فرودگاهها و پایگاههای نظامی آن هدف قرار میدهند همچنین پس از راهیابی بایدن به کاخ سفید هم اوضاع برای عربستان در مقایسه با دوران «ترامپ» رئیسجمهوری سابق آمریکا تغییر کرد، زیرا دولت بایدن خواستار تعلیق قراردادهای تسلیحاتی آمریکا با عربستان، گشایش پرونده قتل «جمال خاشقچی» روزنامهنگار منتقد سعودی و پروندههای حقوق بشری شده و این مسائل امید شاهزادههای سعودی را به یاس تبدیل کرده است.
اما در کنار این موارد که تقریباً برای همهکسانی که اخبار منطقه و جهان را دنبال میکنند واضح و مبرهن است میتوان به چند دلیل دیگر نیز اشاره کرد:
۱. رنگ باختن ایران هراسی در میان کشورهای منطقه پس از تغییر معادلات در سوریه یمن و عراق، سران و نهادهای سیاسی سعودیها به خوبی به این درک رسیدهاند که تکیهبر موضوع «ایران هراسی» دیگر اهمیت خود را در میان کشورهای عربی از دست داده است. این موضوع را پیش از هر چیزی در تغییر گفتمان اتحادیه عرب درباره ایران میتوان مشاهده کرد که بسیار انعطافپذیرتر شده است.
۲. تمرکز سیاست خارجی عربستان به سمت ترکیه، عربستان در شرایط کنونی نسبت به سیاستهای آنکارا دیدگاه مثبتی ندارد، زیرا ترکیه تلاش میکند به عنوان یک بازیگر عادی با میزان متوسطی از قدرت به یک قدرت منطقهای تبدیل شود تا جایی که آنکارا بهطور غیررسمی تلاش میکند در مناطق حضور عربستان به ویژه در لیبی و یمن حضور داشته باشد و دشمنان یمن ازجمله قطر را به سوی خود بکشاند.
۳. کاهش توجه آمریکا به منطقه و خروج نیروهای این کشور از عراق و افغانستان، با توجه به افزایش اهمیت منطقه شرق آسیا، آمریکا در شرایط کنونی بیشتر گرایش به این منطقه و ایجاد روابط استراتژیک با کشورهای نظیر ژاپن دارد تا چین را مهار کند. در حقیقت با خروج این بازیگر ثالث از منطقه فضا برای مذاکرات فراهمتر میشود و درنتیجه آن، تفاهمهایی درباره منطقه حاصل خواهد شد، زیرا دو طرف به این نتیجه رسیدهاند که دخالت مستقیم آمریکا در منطقه در دورههای مختلف به دوری ایران و عربستان منجر شده است و تنشها افزایشیافته لذا تحت چنین شرایطی امکان همکاری فراگیر بین دو همسایه وجود دارد.
۴. استقبال دیگر کشورهای منطقه ازجمله عراق از تعاملات مثبت دو کشور، نزدیکی تهران و ریاض پیامدهای مثبتی برای عراق در عرصههای مختلف به دنبال خواهد داشت، زیرا آتش اختلاف این دو کشور هموار از مرزهایشان فراتر رفته و وارد جلگه دجله و فرات شده است.
۵. آغاز گفتوگوهای وین برای احیای برجام، سران سیاسی سعودی با آغاز گفتوگوهای برجامی به این نکته دست یافتهاند که دیگر شرایط دوران ترامپ حاکم نیست و حتی آمریکا هم به دنبال مذاکره و گفتوگو است.
با توجه به نکاتی که ذکر شد و اعلام چندینباره مقامات رسمی کشورمان به خصوص رئیسجمهور منتخب برای داشتن رابطه دوستانه با عربستان به نظر میرسد طی روزها و ماههای آتی تعاملات دو کشور در مسیر مناسب حرکت کند و شاهد آغاز تحول در روابط بین دو کشور مسلمان و برادر در منطقه باشیم.