1- با انتخابات اخیر، فرصت کمنظیری برای هماهنگی دولت، مجلس و دستگاه قضایی پدید آمده است. باید این فرصت ذیقیمت را مغتنم شمرد. نعمتها در معرض فساد و زوال هستند، مگر اینکه حق آنها به جا آورده شود. امیر مومنان (ع) فرمود: «اِنَّ لِلهِ فِی کُلِّ نِعْمَهًْ حَقّاً، فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنَها، وَمَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهًِْ. برای خداوند در هر نعمتى، حقى است. پس هر کس حق آن را ادا کند، آن نعمت بر او افزون شود و کسى که کوتاهى نماید، نعمت را در خطر زوال قرار دهد». به جا آوردن حق «همسویی شدن سه قوه »، همدلی و همافزایی بیدریغ در خدمت به مردم، و شتاب بخشیدن به پویش پیشرفت و عدالت است.
2- آیندههای دور، به مراتب نزدیکتر از آن چیزی است که تصور میکنیم. امروز، آیندهای است که زمانی دور میپنداشتیم. و دیروز، آینده رفته است. چشم بر هم بزنیم - و عمر باقی باشد- دوره چهارساله دولت جدید هم سپری میشود و آثار فعالیت آن باقی میماند. زمان، درنگ ندارد و معطل هیچ کس نمیشود. حرکت و صیرورت، قاعده زندگی است و حتی آنها هم که هدف و برنامه نداشته باشند، با موج زمان، رانده میشوند. آیندهنگری، پیشبینی و برنامهریزی، پیشنیاز هر حرکت جمعی است. راهبردنگاری کشور، در قالب تبیین
« گام دوم انقلاب »، ابلاغ سند چشمانداز بیستساله و اسناد و نقشه راههای تعریفشده در ذیل آن انجام شده است. اینک در چهار ساله پایانی چشمانداز بیستساله، ضرورت دارد قوای سهگانه و «مجمع» بررسی کنند که چه میزان از این سند اجرایی شد (بلکه حتی از اهداف ترسیمشده جلوتر هستیم؟)، چقدر اجرایی نشد؟ علل توفیق و عدم توفیق در هر یک از حوزههای مد نظر چه بود؟ و کاستیها و انحرافات از این سند را چگونه باید جبران کرد؟
3- بر اساس سند چشمانداز بنا بوده ایران، «کشوری توسعهیافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بینالملل» باشد. در 16 سال گذشته، دو رئیسجمهور و چهار دولت متفاوت سر کار آمدند که حاصل جمع عملکرد آنها (به علاوه عملکرد مجالس هفتم تا یازدهم، قوه قضائیه تحت ریاست سه رئیس، و سایر دستگاهها) کارنامهای متنوع از موفقیتها و ناکامیها را به دست میدهد. در این 16 سال سپری شده، برخی مدیران جان گرامی خود هم را پای آرمانها گذاشتند و بنابراین اکنون در حوزه ماموریت آنها، به مراتب جلوتر از موقعیتهای پیشبینی شده در چشمانداز بیستساله هستیم. برخی پیشرفتهای علمی و فنی و اقتدار منطقهای چنان چشمگیر است که بارها در گزارش نهادهای آمریکایی، توانمندیهای ارتقایافته ایران در کنار دو کشور (تهدید) بزرگ، یعنی چین و روسیه، رتبهبندی شده است.
4- اما در همین دوره، برخی متولیان نه تنها منطق ایثار شهیدانی مثل سلیمانی، همدانی، طهرانیمقدم، فخریزاده و مجید شهریاری را پیشه نکردند، بلکه به روش مستاثران (خودخواهانه و خودکامانه و از سر شهوت و غضب باطل) با سیاست و مدیریت برخورد نمودند و برخی ابعاد پیشرفت را متوقف کردند، یا حتی عقبگرد زدند. مشخصا برخی مدیران ارشد در دهه اخیر که دهه تشدید دشمنیهای غرب برای متوقف کردن جهش پیشرفتهای ایران بود، غیرمسئولانه رفتار کردند. نه پیشبینی درستی کردند، نه تدابیر درستی به کار بستند و نه اجازه دادند جبهه داخلی در برابر صف دشمن، منسجم شود. تعامل مثبت و سازنده قوا را به درگیری و تنشهای زیانبار تبدیل کردند و ناامیدی و یأس را به بدنه جامعه تزریق نمودند. به ویژه در این چند سال اخیر که تولید تنش در درون حاکمیت و اعتماد یکسویه به دشمن در سیاست خارجی، عادت برخی مدیران شد و اثر فرساینده خود بر اقتدار ملی را گذاشت.
5- فارغ از مدل نظامهای حکومتی در دنیا، یکپارچگی حاکمیت، حرف اول را در موفقیت نظامهای سیاسی میزند. معالاسف ما، از ابتدای انقلاب تا امروز در برخی مقاطع، با نقشه دوگانهسازی و ایجاد انشقاق در حاکمیت مواجه بودهایم. از چالشهای مربوط به دولت موقت و دولت بنیصدر که بگذریم، برخی رویکردهای دولت سازندگی، با گفتمان انقلاب زاویه پیدا کرد و از متن این زاویه، دولت معارضهجویی سر کار آمد که برخی حامیان و متولیان آن اصالتا بر حاکمیت دوگانه اصرار داشتند. قفل کردن کارها، انحراف گفتمانی، کنار زدن اولویتها و ترجیح حاشیهسازی، برنامهریزی مغایر با آرمانها، درگیریهای فزاینده درون حاکمیت، ناراضی کردن مردم و بسترسازی برای التهابات تند سیاسی، نتیجه چنین مدیریتی بود. با روی کار آمدن دولت بعدی (احمدینژاد)، بسیاری از این انحرافات به مدت دو سه سال کمرنگ شد و به همین دلیل موفقیتهای بزرگی در حوزه اقتصاد و عدالت و سیاست خارجی پدید آمد. اما به ویژه پس از تشکیل دولت دهم، برخی از اصطکاکها میان قوا مجددا احیا شد. در دولت یازدهم و دوازدهم نیز متاسفانه شاهد احیای نقشه حاکمیت دوگانه توسط برخی عناصر نفوذزده و بیتقوا بودیم که هرچه به دشمن عهدشکن اعتماد کردند و معطل توافق باطلشده ماندند، در سیاست داخلی، درگیری و قفلشدگی امور را مهندسی کردند.
اجمالا مرور تعاملات مجالس ششم تا یازدهم، با دولتهای هفتم تا دوازدهم، نشان میدهد که اگر در برخی مقاطع، تعامل دولت و مجلس در خدمت همافزایی و تقویت اقتدار ملی بوده، در برخی مقاطع دیگر، شکل فرسایشی به خود گرفته است. براساس این تجربه تاریخی، سزاوار است که از همین حالا برای همدلی مجلس و دولت جدید زمینهسازی شود. بدون کار فراکسیونی قوی در درون مجلس، و تعامل معقول میان دولت و مجلس، کار دست اغیار و لابیستها یا تفرقهاندازان میافتد.
6- یک اولویت بر زمین مانده در مقیاس کار هماهنگ سه قوه، سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی» است که بهمنماه 92 از سوی رهبر انقلاب به سه قوه و مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد. این سیاستها، علاج بسیاری از مشکلات مزمن اقتصادی است، اما متاسفانه در برخی بندهای مهم، وجهه قرار نگرفته یا حتی عکس آن عمل شده است. برخی عناوین این سیاستهای راهبردی مهم به این شرح است:
- تأمین شرایط و فعال سازی کلیه امکانات و منابع به منظور توسعه کارآفرینی.
- محور قرار دادن رشد بهرهوری در اقتصاد...
- استفاده از ظرفیت اجرای هدفمندسازی یارانهها در جهت افزایش تولید،اشتغال و بهرهوری، و ارتقای شاخصهای عدالت اجتماعی.
- افزایش تولید داخلی نهادهها و کالاهای اساسی (بهویژه در اقلام وارداتی)...
- تأمین امنیت غذا و درمان و ایجاد ذخایر راهبردی با تأکید بر افزایش کمی و کیفی تولید.
- اصلاح و تقویت همهجانبه نظام مالی کشور.
- حمایت همهجانبه از صادرات کالاها و خدمات...
- توسعه حوزه عمل مناطق آزاد به منظور انتقال فناوریهای پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالا و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج.
- مقابله با ضربهپذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز...
- افزایش ارزش افزوده از طریق تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفت و گاز، توسعه تولید کالاهای دارای بازدهی بهینه و بالا بردن صادرات برق و محصولات پتروشیمی و فرآوردههای نفتی.
- صرفهجویی در هزینههای عمومی کشور با تأکید بر تحول اساسی در ساختارها و منطقیسازی اندازه دولت.
- افزایش سالانه سهم صندوق توسعه ملی از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز تا قطع وابستگی بودجه به نفت.
- شفافسازی اقتصاد و سالمسازی آن و جلوگیری از فعالیتها و زمینههای فسادزا در حوزههای پولی، تجاری، ارزی و...
- شفاف و روان سازی نظام توزیع و قیمتگذاری و روزآمدسازی شیوههای نظارت بر بازار.
7- چهار سال پایانی «سند چشمانداز بیستساله»، با دولت جناب آقای رئیسی مقارن شده است. این دولت، هم از فرصتهایی مانند «جوانی جمعیت، ظرفیتهای بزرگ انسانی و طبیعی، هماهنگی سه قوه، و موقعیتها و موفقیتهای منطقهای» برخوردار است و هم با چالشهایی مانند «کاهش رشد جمعیت، رکود تورمی، کسری بودجه و افزایش غیرطبیعی نقدینگی، مشکلات محیط زیستی، کاستیهای تامین برخی منابع انرژی، کرونا و تحریم» مواجه است. چالشها کم نیست؛ اما یقینا در صورت اهتمام و تدبیر میتوان از عهده آنها برآمد بلکه حتی تبدیل به فرصت کرد. متاسفانه برخی مدیریتها، در اثر سیاستزدگی، به اقتصاد و معیشت مردم بیاعتنایی کردند، در مقاطعی هم که دم از اقتصاد زدند، اخلاق و فرهنگ عمومی و عزت و اقتدار ملی را در معرض آسیبهای جدی قرار دادند و رکوردهای تورم و شکاف طبقاتی و فقر را در کنار گسترش آسیبهای اجتماعی و امنیتی جا به جا کردند. تعادل و اعتدال باید به مدیریت دولت برگردد.
8- پاسداشت نعمت همسویی سه قوه، همفکری و همدلی مومنانه، و پرهیز از رویکردهایی است که معبر و منفذ برای شیاطین باز میکند. خطبه قاصعه (خطبه 192 نهجالبلاغه)، آسیبشناسی بینظیر امیر مومنان (ع) درباره علل پیروزی و شکست امتهاست: «بندگان خدا حذر کنید از اینکه دشمن خدا (شیطان)، بیماری خود را به شما سرایت دهد و با خواندن خویش، شما را منحرف سازد و لشگر سواره و پیاده خویش را علیه شما بسیج کند... پس با شدت و جدیت تمام با او مبارزه کنید که به خدا سوگند او بر اصل شما فخر فروخت و به هویت انسانی شما اهانت کرد. سر راه شما را گرفت و لشکر وی همه جا در پی شکار شما بودند و بند بند انگشتان شما را میزدند. با هیچ ترفندی نمیتوانید جلوی حمله آنان را بگیرید و با هیچ ارادهای نمیتوانید از خود دفاع کنید در حالی که در منطقه ضعف و در حلقه تنگنا و جولانگاه بلا گرفتار هستید. پس، خاموش کنید آن آتشهای عصبیت و کینههای جاهلی را که در دلهای شما پنهان است. که همانا این حمیِت در انسان مسلمان، از رخنهگاههای شیطان است... عصبیت، یا از سر جهل است و یا به خاطر سفاهت... پس اگر ناچار از عصبیت هستید، تعصب شما برای اخلاق نیکو و رفتار پسندیده باشد... بپرهیزید از عذابهایی که به خاطر سوءرفتار بر امتهای پیشین نازل شد... و چون در حالات نیک و بد آنها اندیشیدید، ملازم اموری باشید که عزت را برای آنها به همراه آورد، و دشمنانشان را دور ساخت و عافیت و آسایش را بر آنها گستراند و رشته کرامت را به آنها رساند؛ و آن امور عبارت است از: اجتناب از تفرقه و التزام به الفت، و اصرار و توصیه یکدیگر بر این امور. و بپرهیزید از هر چیزی ستون فقرات آنها را در هم شکست و قدرتشان را سست کرد: کینههای درونی، و بدخواهی و پشت به هم کردن، و دست از یاری هم برداشتن».
محمد ایمانی