رسانههای متعهد و فعالان این عرصه همچون دیگر بخشهای جامعه بنا به ماموریت اجتماعی خود در شرایط شیوع کرونا عمل کردهاند. گستره این ماموریت در آغاز از اطلاعرسانی درباره ابعاد این ویروس ناشناخته شروع شد تا تبیین مسئولیت اجتماعی شهروندان برای کنترل این وضعیت.
رسانهها زمانی از غم و اندوه جانباختگان کرونا گفتند، زمانی از حجم کار زیاد پرسنل درمان و زمانی از مشکلات فراروی مردم در شرایط کرونایی و تمهیدات مسئولان برای گذر از این شرایط؛ در شرایط کرونا بازار شایعات هم فروکش نکرد و رسانهها درباره اخبار جعلی روشنگری کردند؛ اما کمتر و کمتر از خود و مشکلات خود سخن گفتند.
رسانهها نیز همچون سایر مشاغل و حرفهها خود را برای گفتمان جدید با مخاطبان آماده کردند. در روزهایی که بیم ابتلا به کرونا، مخاطبان نشریات را از دریافت نسخه کاغذی گریزان کرد، رسانههای مکتوب نسخههای فشرده و متنی خود را نیز در اختیار مخاطبان قرار دادند. خبرگزاریها و پایگاههای خبری تلاش کردند دامنه اثرگذاری خود را با حضور فعالتر در شبکههای اجتماعی به تلفن همراه و درون خانهها گسترش دهند، دقیقا جایی که در قرنطینه خانگی، کلید دیگری برای ورود و اثرگذاری بر بینش و دیدگاه افراد نیست.
فعالان رسانه هم همچون کادر درمان کوشندگان میدان بودند، در سرما و گرما در صحنه بودند، در معرض ابتلا؛همچنانکه هر از گاهی خبر میرسد که داغدار عزیزی شدهاند اما همچنان استوار ایستادهاند تا جامعه بایستد.
پویش اخیر دعوت به "نه به دورهمی در شب یلدا" آخرین آزمون کارکرد رسانهها است که خروجی آن، در روزهای آینده مشخص میشود. روزهایی که آمار ابتلا به کرونا مشخص خواهد کرد، رسانههای ایران قادر بودهاند که به ماموریت تاریخی خود در گذر از شرایط کرونا عمل کنند و تا چه حد توانستهاند اعتماد مخاطبان را جلب و برای یک خیر و نفع جمعی همراه کنند.
آری، اعتماد این حلقه مفقوده در تعامل رسانهها با مخاطبان است. اعتمادی که در نگاه خوشبینانه به نظر میرسد در شرایط کرونا، به رسانههای برخط و مکتوب داخلی بیشتر شده است؛ البته یک نگاه گذرا به برخی آمار بازدید و بازنشر مطالب چنین میگوید؛ هرچند این موضوع از نظر علمی، ثابت شده نیست و میطلبد محکی علمی بر آن زده شود.
شاید کرونا بسیاری از فرصتها را از کسب و کارها گرفت اما فرصتی به رسانههای داخلی داد که بر اعتماد مخاطبان خود بیفزایند.
از سوی دیگر، تن نحیف حوزه فرهنگ از نظر پشتوانه اقتصادی به مثابه تهدیدی برای رسانهها در شرایط کرونا جلوهگر شده است.
به تازگی و با تصویب هیات وزیران، بیمه بیکاری اهالی فرهنگ، هنر و رسانه مقرر شده است تا نویدبخش رسانهها برای گذر از شرایط دشوار فرارو باشد.
از دریچه نگاه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، "یکی از آسیبپذیرترین مشاغل در هر کشوری مشاغل حوزه فرهنگ، هنر و رسانه است زیرا با هر فشار و چالش اقتصادی و مالی، تولیدات آن از سبد مصرفی خانوار حذف یا از اولویت خارج میشود. بحران بیماری کرونا و تعطیلیهای پی در پی مشاغل فرهنگی و هنری، علیرغم حمایتهای انجام شده توسط دولت، مشخص کرد شاغلان این فعالیتها باید از یک پشتوانه محکمتری برخوردار شوند تا پوششدهنده و حامی معیشت این قشر فرهیخته باشد."
سید عباس صالحی پس از جلسه هیات وزیران این نوید را داد که برای اولین بار برای حمایت از این قشر فرهیخته بیمه بیکاری اجرا خواهد شد زیرا عمده این مشاغل در زمره مشاغل آزاد تعریف و تاکنون مشمول حمایت های قانون بیمه بیکاری نشدهاند.
اینک که به پشتوانه این مصوبه و تصمیم، بخشی از دغدغههای اهالی رسانه مورد توجه قرار گرفته است؛ به نظر میرسد فرصت شرایط کرونا برای آموزش اهالی رسانه باید غنیمت شمرده شود.
در شرایط محدودیت منابع مالی دستگاههای دولتی همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، این آموزشها، فرصت و شانس کمتری نسبت به سالهای گذشته یافتهاند. با این حال، کاهش حجم برنامههای کاری نسبت به قبل از کرونا، فرصتی را برای تامل و غنی بخشی به رسانهها فراهم کرده است.
سرمایهگذاری در حوزه آموزش رسانهها امروز به عنوان حلقه مفقوده دوران شیوع کرونا محسوب میشود. فراغت بال اندکی که ناشی از کرونا برای برخی فعالان رسانه پدید آمده است، میطلبد با برنامهریزی صحیح در راستای تقویت اندیشه و تفکر روزنامهنگاری در مسیر توسعه و شکوفایی مناطق مختلف کشور به کار گرفته شود.
با توجه به شرایط کرونا، دیگر مفهوم استادان پروازی از پایتخت باید به حاشیه رود تا ضمن صرفهجویی در هزینهها، فرصت تکریم و قدرشناسی از پیشکسوتان حوزه رسانه در استانها فراهم شود و فرصت انتقال دانش و تجربه برای آنها فراهم شود.
فراهم شدن امکان آموزش فعالان رسانه به صورت وبیناری و غیرحضوری، به مثابه تجهیز و آماده سازی رسانهها برای دوران بعد از کرونا خواهد بود و از این رو، انتظار میرود این فرصت غنیمت شمرده شود.