سجاد بهزادی
تحریم های پی درپی آمریکا امان همه را بریده است وتاثیر ضربه های مداومش بر پیکره تمامی بخش های سیستم به خوبی آشکار گشته؛ به گونه ای که رئیس جمهور می گوید "سختی این تحریم ها در تاریخ ایران بی سابقه بوده است." اما هستند عده ای که در این سالها همچنان بدون ارائه طرح استدلالی وعملیاتی،هیجان وار تحریم ها را نعمت می دانند.
در ابتدا احمدی نژاد بود که تحریم ها را "کاغذ پاره" نامید تا بعد که این عبارت هیجانی و بدون پشتوانه، در ادبیات کلامی و شعار احساسی بیشتر مسئولان نیز سرایت کرد. رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در واکنش به تحریم ها علیه ایران گفت "تحریم برای ایران نعمت است نه نقمت". برخی نیز "برداشتن تحریم را به معنی دلبستگی به دشمن می دانستند" و امام جمعه موقت تهران نیز «تحریمها را یک نعمت برای کشور» دانست. برخی حتی کمی جلوتر رفتند و تاسف می خوردند که به قول آنها" متأسفانه رفع تحریمها نه تنها سازنده نیست، بلکه موجب افزایش اسراف و اشرافی گری و ورود اجناس و کالاهای لوکس به داخل میشود."
کشور با این نوع رویکرد به مقوله تحریم ، سالهای سیاهی را پشت سر گذاشته است و چه فرصت هایی که یکی پس از دیگری به تهدید بدل گشت و مصیبت های سنگینی که زندگی و معیشت مردم را هدف گرفته است.
کدخدایی که متهم ردیف اول همه این تحریم ها و سیاهی ها بوده است به زودی کاخ سفید را ترک می کند وحالا بار دیگر سخن از مذاکره به میان آمده است و رهبر انقلاب در یکی از آخرین سخنرانی های خود تاکید کرده "اگر بتوان تحریم را رفع کرد حتی یک ساعت هم نباید تاخیر کنیم."
اما با چه روشی باید از شر تحریم ها "بدون یک ساعت تاخیر" نجات بیابیم تا کشور ازبحرانی که در آن گرفتار شده است فاصله بگیرد؟ روشی که آیت الله خامنه ای به عنوان عالی ترین مقام کشور در همان سخنرانی به آن اشاره کرده است در یک عبارت، روشن است. او گفت " اگر بتوان با روش عاقلانه و عزتمندانه تحریمها را برطرف کرد باید این کار را انجام داد."
مسئله اصلی همین جاست. علیرغم توصیه مقام معظم رهبری بسیاری هنوز پس از ۴ دهه از عمر انقلاب نتوانسته اند بر سر روش مذاکره "عاقلانه و عزتمندانه" به اجماع برسند. دراین میان در بین گروه هایی که همراهی آنها برای مذاکره با آمریکا تعیین کننده است، هنوز برخی فکر می کنند چون "ماهیت آمریکا استکباری است و غیظ او دائمی است ،حتی اگر با او مذاکره نیزکنیم باز هم ضربه می زند و ما را می شکند و اراده ما را از بین می برد."
در حقیقت این گروه ریشه مشکلات داخلی را همواره در عوامل خارجی دنبال می کند و مفهوم روش "عاقلانه و عزت مندانه " در قامت فکری این گروه بسته، خشک وخشن نهادینه شده است و اگر دستور "نرمش قهرمانانه" با قاطعیت صادر نشود به نظر نمی رسد این گروه در اساس با هر گونه مذاکره ای در هر سطحی که باشد همراهی واقعی داشته باشد.
در نزد گروهی که دشمنی با آمریکا را نه یک وسیله، بلکه هدفی می دانند تا ابدیت، مذاکره ورابطه معنایی حقیقی ندارد. بر این اساس طبیعی است روش "عاقلانه و عزتمندانه" برای یک مذاکره در چارچوب فکری این افراد باطل شده قلمداد می شود.
امروز کشور گرفتار فقر، فساد و ناکارآمدی است. اگر چه همه راهکارها برای کاهش این گرفتاری ها مبنای خارجی ندارد اما هر مذاکره ای که اندکی از این مصیبت ها بکاهد مبنای آن همان روش "عقلانیت و عزت " است. این در حالی است که گروهی در کشور همچنان "فقر" را مقدم با هر گونه مذاکره ای می دانند که با آمریکا برنامه ریزی شود.
اگر چه به نظر می رسد گروهی که امروز مخالف هر گونه مذاکره با آمریکا هستند همچنان درک کاملی از بحران کنونی کشور ندارند و یا حداقل حل سریع این بحران را یک اولویت نمی دانند اما ترس از عواقب نهفته درتحریم ها، حتی این گروه و مخالفان سرسخت مذاکره با آمریکا را نگران کرده است. اما این نگرانی نزد آنها با یک سردرگمی شدید همراه است که از دل آن تصمیم قاطعه و روشنی بروز نمی کند.
این گروه سالهاست که تحریم را نعمت بزرگی برای کشور می دانستند و حالا با توجه به واقعیت های منظومه جهان و آنچه بر ایران می رود باید به خطای تحلیلی وعملکردی خود اذعان کنند تا سپس امیدوار بود نسخه مذاکره با روش "عاقلانه وعزت مندانه" بتواند نقطه آغازی برای کاهش یک بحران باشد.