خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: سیوسومین یادداشت پرویز قاسمی، رایزن فرهنگی ایران در قرقیزستان به ذکر خاطرهای از دوران مأموریت او در تاتارستان اختصاص داشت. سیوچهارمین یادداشت نیز در همین موضوع است:
اینجا تاتارستان است؛ جمع دانشجویان ایرانی سالهای ۹۰ در حومه «کازان». ولی دقیق نام منطقهاش را نمیدانم: رائیفسکی (раифский)؛ بالشی یه کلوچی (большие ключи)؛ لبیاژیه و دریاچهاش (лебяжье и его озеро) یا هیچکدام؟! کازانی که البته بگونههای متفاوت تلفظ و نوشته میشود مثل حرف «کاف» ی که ما آذریها به پنج نوع مختلف تلفظ میکنیم و تعریف و تفسیرش را دکتر واحدی از دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در تاتارستان در همان سالهای ذکر شده (که اینک البته مقام استادی در یکی ازدانشگاه های کشورمان را دارد) بهتر از من میتواند روایت کند!
برخی این شهر را «قازان» مینویسند؛ عده معدودی «غازان» و برخی دیگر نیز که تعدادشان هم کم نیست «کازان». فکر کنم شمایی که این نوشته را الان میخوانید جزو دسته آخر هستید.
گویندگان اخبار ورزشی صداوسیمای ما همیشه آن را کازان میخوانند و نام کازان هم بیشتر از لابهلای ستون خبرهای ورزشی در بین مردم ایران رایج و شناخته شده است. یعنی درست از زمانی که پای فوتبالیستهای لژیونر ایرانی به باشگاه معروف روبین کازان باز شد.
اولین بار فکر میکنم علیرضا حقیقی دروازهبان پرسپولیس بود که سر از کازان و روبیناش درآورد و آقای مفاخریان همکار کنسولگری ما و فرزندش امیرعلی که عاشق فوتبال بود؛ چه کیفی میکردند وقتی هفتهای یک جلسه در زمین تمرین روبین کازان میتوانستند تمرین کنند و بعضاً لژیونرهای ایرانی را نیز از نزدیک ببینند! آخر تقریباً اندکی بعد از حقیقی؛ سردار ایرانی هم به روبین کازان پیوسته بود؛ سردار آزمون را میگویم، بازیکن ترکمن تبار و مهاجم تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران.
سردار البته بیشتر از حقیقی در تیم معروف و تراز اول روسیه – روبین کازان – بازی کرد. تیمی که سرمربی آن نیز اتفاقاً یک ترکمن بود و چه بسا همین هم در کنار شایستگیهای خود سردار؛ بی تأثیر در قرار گرفتن او در ترکیب ثابت آن تیم نبوده است! آزمون گویا هنوز هم در فوتبال روسیه توپ میزند ولی نه در روبین بلکه در «زنیت» ی که اخیراً مقام قهرمانی لیگ برتر فوتبال روسیه را بدست آورده است.
در همان سالهای نودی که قرعه حضور در دیار تاتارها به نام ما خورد و سه سالی را در آنجا گذراندیم؛ جز عده کمی که حوزه کاری تخصصیشان شوروی سابق و روسیه و حوزه روس زبان بود؛ دیگران چه بسا نمیدانستند تاتارستان و کازان کجای دنیاست! اولین بار که نامش را میشنیدند؛ بلافاصله میرفتند سراغ نقشه جغرافیایی و بر روی آن دنبال تاتارستان میگشتند! اما مگر میشد پیدایش کرد؟
علی بیبی اوغلوی (پسرعمه) ما هم جزو همینها بود! او بشدت اهل سفر و ایرانگردی و پیرامون گردی است و فکر میکرد میتواند کشوری مستقل به نام تاتارستان را روی نقشه براحتی جهتیابی کند. چه بسا برخی دانشجویان ایرانی هم وقتی قرعه بورسشان به تاتارستان افتاد؛ چندان شناختی از موقعیت جغرافیاییاش نداشتند.
آنها از روسیه فدراتیو بیشتر مسکو را میشناختند و احیاناً سن پترزبورگاش را. یادم هست آن سالها آقای واحدی (دکتر واحدی امروز که استاد دانشگاه علامه طباطبایی است) اولین دانشجوی بورسیه ایرانی در تاتارستان، وبلاگی داشت که بعضاً اطلاعات مربوط به تحصیل و زندگی در روسیه و تاتارستان را در آن منتشر میکرد و اتفاقاً به نوعی محل مراجعه و استناد برخی دانشجویان و کسان دیگری بود که گذرشان و کارشان به این منطقه میافتاد.
همانگونه که در سطور بالا نیز اشاره شد؛ دانشجویان ایرانی ما هم - که تصویر و تمثال مبارک برخی از آنها در عکس و دورهمی خاطرهانگیز دیده میشود- غالباً از جمله همان طیفی بودند که دوست داشتند نام این شهر را کازان تلفظ کنند و کازان بنویسند. از آن دوران به خاطر دارم که حتی چند بار در این خصوص بحثهایی داشتیم؛ اینکه کدام یک از این سه نوشته مربوط به نام مرکز تاتارستان از لحاظ علمی و آواشناسی درستتر است. سرکار خانم دکتر زهرا محمدی استاد زبان روسی دانشگاه تهران توضیح علمی کاملتری در این خصوص در مقدمه کتاب «روابط ادبی ایران و تاتارستان» که در سال ۱۳۹۲ توسط ایشان و با سفارش و حمایت وابستگی فرهنگی ایران در تاتارستان ترجمه و منتشر شد؛ نوشته است.
تشتت و تعدد در نحوه نوشتن نام این شهر؛ در مکاتبات رسمی نیز به وضوح دیده میشد. در آرم و سربرگ برخی مکاتبات رسمی در گذشته؛ حتی دیده شده که نام این شهر را «قازان» نوشتهاند و درعین حال مهر نیز ممهور به نام «غازان» بوده است!
ماههای آخری هم که ما در تاتارستان بودیم؛ متأثر از تیتر خبرهای مطبوعات و رسانههای ورزشی و نیز فضا و جو روانی بکارگیری گسترده کازان در گفتارها و نوشتارهای ایرانیان و دانشجویان مقیم؛ در مکاتباب رسمی نیز کلمه «کازان» بیشتر رایج شد و مورد استفاده قرار میگرفت.
این یادداشت پس از گذشت ۷ سال از مأموریت فرهنگی در دیار تاتارهای مسلمان و از «ستان» قرقیز به یاد «ستان» تاتار نوشته شده است.
پرویز قاسمی
قرقیزستان
۲۴/۰۵/۱۳۹۹