به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، «شب دوبیتی سرایان هندیران» با حضور شاعران، استادان و هنرمندان کشورهای فارسی زبان شب گذشته در «گروه بینالمللی هندیران» برگزار شد.
در این نشست ادبی مجازی که با استقبال بسیاری از شاعران کشورهای ایران، هند، افغانستان، پاکستان و...همراه بود، استادان و شاعران به شعرخوانی و ارائه آثار خود در قالب دوبیتی پرداختند.
از جمله شاعرانی که در برنامه شب دوبیتی سرایان حضور داشتند و به ارایه آثار خود پرداختند میتوان به نامهایی چون، غلامعلی حداد عادل، علیرضا قزوه، محمدحسین انصاری نژاد، محمدجواد محبت، علیمحمد مؤدب، غلامرضا کافی، هرمز فرهادی بابادی، احمدعلی برقی اعظمی ، محمدمهدی عبداللهی، علیاصغر الحیدری، عزیز آذین فرد، عبدالرحیم سعیدی راد، پرفسور اخلاق آهن، بلرام شکلا، امیر عاملی، عباس اوجی فرد، محمدعلی یوسفی، مهدی باقرخان، جوادعسگری، علی قزلباش ، احمد شهریار، سیدسکندر حسینی، علی هوشمند و خانمها: پرفسور بلقیس حسینی، نغمه مستشار نظامی،ملیحه کاظمی، الهام نجمی، فاطمه ناظری، حمیده پارسافر، مریم مردانی، فاطمه نانی زاد و ریحانه فاطیما اشاره کرد.
شاعران حاضر در این همایش مجازی، علاوه بر ارائه اشعار خود، پیرامون آثار دوبیتی سرایان بزرگ کشور گفتوگو کردند و نمونهای از دوبیتیهای باباطاهر، فائز دشتستانی و دوبیتی سرایان معاصر را به اشتراک گذاشتند.
همچنین، آثارخوشنویسی هنرمندان گروه هندیران، زینت بخش این محفل ادبی بود.
در ادامه نمونهای از آثار ارزشمند ارائه شده را میخوانیم:
زمین بازیچه بود و نبوده
همیشه چشم این گنبد کبوده
کنار رود کارون جون سپردی
دو چشمم بعد تو زاینده روده
من این جا سرد سردم، ای دل، ای دل!
جدا از اهل دردم، ای دل، ای دل!
من و رفتن به سوی روشنایی
دعا کن برنگردم، ای دل، ای دل!
بخون ای دل که دشتستون صدا شه
کمی فایز بخون دردم دوا شه
ملایک نوحه خوانان حسینند
بخون والله خدا هم از خداشه
قد سرو بهارم را شکستن
تمام شاخسارم را شکستن
اسیر چنگ توفانم شد ربابم
شب غربت سه تارم را شکستن
علی رضا قزوه
دلم میگیرد از اندوه دوری
نهسودایی به سردارم نه شوری
شکیبایی مخواه از جان عاشق
نمیسازد بهم عشق و صبوری
غلامعلی حداد عادل
اگرصادق اگر یزدان پرستیم
در آزادی خدا را بنده هستیم
خدا داناست بر درگاه رحمت
به امید عبودیت نشستیم
اگر این عقل کامل بود و بی عیب
اگر جانها مبرا بود از ریب
دلی آسوده میبخشید الله
پر از ایمان به علم عالم الغیب
محمدجواد محبت
دل مجنون دل لیلا بسوزه
دلاى عاشق و شیدا بسوزه
واسه دریادلای گُر گرفته
دل دریا دل دریا بسوزه
بذا مردم بگن تنهاست مادر
همیشه دلخوش رؤیاست مادر
یه لحظه از دلت بیرون نمیرم
مزار من دل دریاست مادر
سعید حدادیان
به درگاهت گدایی پادشاهی ست
گناه عاشقانت بی گناهی ست
مرا با کج روان همسو مگردان
به جز راه تو هر راهی تباهی ست
ز بند غم رها کن جان مارا
به ما آموختی عشق و صفا را
دلم را بشکن ای دریای رحمت
مبادا سینه باشد سنگ خارا
نمیزیبد گل اندر دامن خاک
نه هدهد میسزد در دام فتراک
پرم دادی پریدن یاد دادی
اگر بالی زدی بر چرخ افلاک
دکتر بلرام شکلا
من از هجرانآن چشم دل افروز
نه تنها بی قرارم هر شب و روز
که از آشفته آه سینه خویش
جگر سوزم
جگر سوزم
جگر سوز
هرمز فرهاد بابادی
بیا ای جانِ جانم تو کجائی
بکن از روی ماھت رونمائی
مرو دامن کشان این سو و آن سو
دلم میسوزد از درد جدائی
احمد علی برقی اعظمی
هم تازگی بهار مدیون شماست
هم این دل بی قرار مدیون شماست
هر دیده که باز شد به نوری ازلی
در مکتب انتظار، مدیون شماست
نغمه مستشارنظامی
« به سردار دلها»
یک سال گذشت و حرف دلها این است
داغ تو براى رهبرم سنگین است
پرواز تو آدینه دلتنگى شد
تا عصر ظهور، جمعه ها غمگین است
محمد مهدی عبداللهی
دلم هرچند قدری ناامید است
امید من به قرآن مجید است
کسی در گوش من هر روز گوید
که او نزدیک چون حبل الورید است
کجا شد دولت دیدار جانان ؟
کجا رفتی که گشتم سیر از جان
کسی که عاشقی مثل تو دارد
کجا ارزد به چشمش آب حیوان
علی اصغر الحیدری
دلم با بی قراری اشک میریخت
ز روی شرمساری اشک میریخت
کنار آن ضریح با شکوهش
چو ابر نوبهاری اشک میریخت
فاطمه ناظری
من آن رندم که فکر بکر دارم
سراپا وردِ تو یا ذکر دارم
وجودم از وجود تو جدا نیست
که چون فکر تو هر دم فکر دارم
کجاھا میروی جان من امشب
گشا زلفی به دامان من امشب
کنارِ من نشین آرامشم باش
ببین حال پریشان من امشب
پرفسور اخلاق آھن
ای صاحب رایت محمد مهدی
صبر از دل ما دگر سر آمد مهدی
ای منتقم خون ابا عبدالله
وقت است بیا امام سرمد مهدی
از بغض گلو نوای نی میآید
غم میرود و غمی ز پی میآید
تقویم هم از این همه تکرار برید
آن جمعه ی روز وصل کی میآید
محمد علی یوسفی
آدینه ، خلاصهای است از آه حسین (ع)
آیینهای از ادامه راه حسین (ع)
از «ندبه» و «عهد» و «آل یاسین » راهی است
بر پنجره ظهور خونخواه حسین(ع)
محمدحسین انصارى نژاد
باران! مددی! ببار تنهایی را
با این همه انتظار؛ تنهایی را
من منتظرم، بیایی و برداری
از این دل بیقرار، تنهایی را...
علیرضا حکمتی
(مویه رباب)
الهی داغ دل، مادر نبیند
پدر داغ گل نوبر نبیند
در آغوش پدر جان دادن طفل
مسلمان نشنود کافر نبینید!
(تل زینبیه)
نگاهت بعد از این جزشب نبیند
وجودت غیر تاب وتب نبیند
اگر سر میبری ازمن غمی نیست
ولی جوری ببر زینب نبیند!
غلامرضا کافی
هر آنجا عشق باشد روشنی هست
مکان نور عشق و همدمی هست
ز عشق آموختم این نکته را من
که آدم از دم عشق آدمی هست
علی قزلباش
محرم در محرم سوگواری
بیابان در بیابان داغداری
دل من شرحه شرحه، واژه واژه
دوبیتی در دوبیتی، بی قراری
خوش باد دلی که آسمانی باشد
چون آینه صاحب الزمانی باشد
تاحال جهان خوب شود بعد از این
باید صلواتمان جهانی باشد
عبدالرحیم سعیدی راد
الا ای دل حدیثی تازه سر کن
مرا محشور با درد و خطر کن
نشستم با غم و اندوه و با درد
خدایا درد ما را بیشتر کن
جواد عسگری
«به شهدای کشتی سانچی
نگا کن چشمهها جوشش گرفته
نسیم اشکامو رو دوشش گرفته
از امشب دل به دریا میزنم چون
تو رو دریا تو آغوشش گرفته
فاطمه نانی زاد
حقیقت، بی علی(ع) تنها مجاز است
سرود زندگی بی سوز و ساز است
چو قلبم گشت سوی قبله ی عشق
نزن حرفی که در حال نماز است
تو را هر بزم و محفل می شناسد
تو را ای دوست، هر دل می شناسد
کمال عشق و عرفانی و تنها
تو را انسان کامل می شناسد
مهدی باقرخان
چه آبی! از چه دریا خوردهای تو؟
چه رنگی! از کجا آوردهای تو؟
ز نیشابور هم عشاق داری
دل فیروزهها را بردهای تو
احمد شهریار
تو را دیدم به تصویر خیالی
کنار در نشسته روی قالی
نگاهت سمت گلدان سر میز
ولی من آمدم با دست خالی
سید سکندر حسینی
انتهای پیام/