خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی: موضوع حمایتهای دولتی از اصحاب فرهنگ و هنر به مثابه قرار گرفتن یک کشتی در یک اقیانوس متلاطم و مواج است که هر لحظه باید منتظر اتفاقات پیشبینی نشده و غیرمترقبهای باشیم و اگر خدای نکرده جانب احتیاط را رعایت نکنیم، قطعاً وارد چالشها و بحرانهایی میشویم که برون رفت از آن، چه در قالب مدیر و چه در قالب هنرمند دردسرهای زیادی را به همراه خواهد داشت.
در این چارچوب صندوق اعتباری هنر حکایت همان حرکت کشتی در اقیانوس متلاطم را دارد که سکاندار یا سکاندارانش روزهای پرچالش و پرحاشیهای را میگذرانند. شرایطی سخت آن هم در روزهای پایانی دولت و «ضیافت کرونا» که دریا طوفانی تر و مواجتر از قبل هم شده است. اگر چه سید حسین سیدزاده مدیر این مجموعه خوب میداند این کشتی با توجه به شرایط اقتصادی این سالها و اساساً حالا حالاها رنگ آرامش را به خود نمیبیند، بنابراین باید هر روز منتظر اتفاقات غیرقابل پیش بینی باشد.
عملکرد دولت در عرصه فرهنگ و هنر به هزار و یک دلیل که روایت آن بماند برای مجالی دیگر، فضا را به سمت و سویی هدایت کرده که مطالبه گری به حق هنرمندان، اهالی فرهنگ و اصحاب رسانه به اوج خود رسیده، این به اوج رسیدن هم در شرایطی است که علاوه بر صندوق اعتباری هنری بسیاری از مجموعههای دولتی نیز باید به کمک جریانی بشتابند که کمک و حمایت از آن امری ضروری است. اگرچه با توجه به روزهای آخر عمر دولت، امید به انجام چنین حمایتهایی کمی خوشبینانه است.
سید حسین سیدزاده در بخش اول گفتگوی مشروح خود با خبرگزاری مهر ضمن ارائه گزارشی از روند فعالیتهای صندوق در چند سال اخیر به روایت برخی بحرانها و حاشیههای دردسرساز پرداخت و از آن به عنوان یکی از سختترین و البته شیرینترین دوران کاری خود یاد کرد.
او که سابقه حضور در مرکز ارتباطات ریاست جمهوری را هم داشته در بخش دوم گفتگوی خود ضمن اشاره به نحوه ارائه خدمات صندوق به خبرنگاران و هنرمندان و انتقادهای موجود در این عرصه به موضوع مهم و حاشیه ساز اعطای تسهیلات در حوزههای موسیقی، سینما و تئاتر پرداخت و به پرسشهای موجود در این زمینه پاسخ داد.
آنچه میخوانید بخش پایانی گفتگوی خبرگزاری مهر با سید حسین سیدزاده مدیرعامل صندوق اعتباری هنر است.
* یکی از مهمترین چالشهایی که به نظر میآید در صندوق اعتباری هنر توجه کمتری به آن شده بحث تشخیص هویت شغلی اعضاست که متاسفانه در همه عرصهها، از هنرمندان گرفته تا اهالی فرهنگ و رسانه به شکل محسوس و البته نامشخصی روند رو به افزایشی به خود گرفته است. بدین معنا که به نظر میآید هستند افرادی که آنچنان که باید و شاید در حوزههای مختلف فرهنگی، هنری و رسانهای فعالیت موثر و هویت درستی ندارند اما بنا به مدارک ارائه شده، به عنوان ذینفع، از خدمات صندوق اعتباری هنر بهره مند میشود، چارچوبی که متاسفانه موجب بروز شرایطی شده که افراد دارای صلاحیت عضویت در صندوق، پشت درهای بسته ماندهاند و به جهت همین فضای نامنظم ترجیح میدهند برای حفظ شأن و منزلت جایگاه حقیقی و حقوقی شان، وارد این مقولات حمایتی نشوند. صندوق اعتباری برنامهای برای بهبود این اوضاع ندارد؟
ما در صندوق اعتباری هنری با نمایندگان صنوف قراری گذاشتیم مبنی بر اینکه مجموعه صندوق تشخیص نمیدهد که چه کسی هنرمند هست و چه کسی نیست و این صنوف مختلفند که میتوانند مرجع درستی برای این موضوع باشند. این در حالی است که ما در صندوق نه شأن رسیدگی به این فرآیند را داریم و نه ابزار لازمش را. البته در بعضی حوزهها مانند سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی این موضوع خیلی متمرکز است، اما در حوزه مطبوعات ماجرا به این شکل نیست.
به همین منظور ما به دلیل این عدم تمرکز، مسئولیت نحوه معرفی ذینفعان را به معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد سپردیم که آنها تشخیص دهند چه کسی خبرنگار هست و چه کسی نیست. منتها گاهی اوقات در استانها به ویژه خارج از تهران این تمرکز از بین میرود. به طوری که ما بارها شاهد بودیم یک اداره کل ارشاد استان به یکباره ۱۰ خبرنگار معرفی میکند که صندوق نمیداند اینها واقعاً خبرنگار هستند یا نه؟ البته که بنده ناگزیرم در این شرایط طبق آیین نامه و قانون پذیرای ثبت این اسامی در صندوق اعتباری هنر باشم.
بنده برای جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده پیرامون این موضوع، ابزارهایی را ایجاد کردم که بتوانیم روی این موضوع تمرکز بیشتری داشته باشیم. بر این اساس با اعطای مسئولیت به نهادها و مجموعههای مرتبط فضای کار را به سمتی بردیم که در صورت احراز تخلف درباره اسامی ارسال شده به صندوق، خدمات صندوق نیز به آن مجموعه متوقف میشود. این کار در حوزههای سینما، تئاتر و موسیقی به شدت پیگیری شده و ما در این حوزه سختگیریهای زیادی داریم که خدایی نکرده نکته خارج از قانونی مشاهده نشود.
* در این روایتی که شما به آن اشاره داشتید، اوضاع ساماندهی شده مطلوبی در حوزه رسانه و خبرنگاران وجود ندارد و بسیاری از همکاران بنده در این عرصه با چالشهای بسیار پیچیده حتی برای عضویت در صندوق مواجه هستند.
من این نکته شما را میپذیرم که فرایند عضویت خبرنگاران در صندوق اعتباری هنر نسبت به سایر صنوف هنری و فرهنگی از پیچیدگیهای بیشتری برخوردار است؛ به همین منظور در همین مدت نهایت تلاش خود را انجام دادهایم که بتوانیم با برنامهریزی بهتر و دقیقتری این مشکل را برطرف کنیم.
اما نکته دیگری که در پاسخ به پرسش شما میتوانم اشاره کنم متکی بر تعداد اعضای صندوق است. در این راستا در صندوق مبنا را بر این رویکرد گذاشتم که ما در کشورمان جمعیتی بالغ بر ۸۰ هزار هنرمند داریم. زیرا معتقدم صنوف فرهنگی و هنری مثل مزرعه بلال نیست که هر سال بار بدهد و تعداد اعضا نمیتواند رشد جمعیتی داشته باشد. در حوزه خبرنگاران هم همین شرایط حکمفرماست، یعنی هر سال که ۵ هزار نفر به تعداد خبرنگاران اضافه نمیشود؛ کما اینکه متاسفانه کم میشود اما اضافه نمیشود.
معتقدم صنوف فرهنگی و هنری مثل مزرعه بلال نیست که هر سال بار بدهد و تعداد اعضا نمیتواند رشد جمعیتی داشته باشد. در حوزه خبرنگاران هم همین شرایط حکمفرماست، یعنی هر سال که ۵ هزار نفر به تعداد خبرنگاران اضافه نمیشود؛ کما اینکه متاسفانه کم میشود اما اضافه نمیشود هم اکنون سامانهای در معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود دارد که در آن اسامی خبرنگاران رسمی و فعال رسانهها در قالبی منسجم با ذکر عنوان خبرگزاری یا رسانهای که خبرنگار در آن فعالیت میکند، ثبت شده است. بنابراین وقتی خبرنگاری از مزایای بیمهای یک خبرگزاری بهره مند میشود، این وظیفه ما نیست که آن خبرنگار محترم را بیمه کنیم. حتی در اوقاتی این شرایط وجود داشت که خبرنگار فعال یک رسانه که میبایست از مزایای بیمه آن مجموعه استفاده میکرد، برای بیمه تامین اجتماعی به ما مراجعه میکرد. یعنی آن رسانه برای تحت پوشش بیمه قرار دادن این عزیزان از بار مسئولیت شانه خالی میکرد و ماجرای بیمه را به ما ارجاع میداد، در حالی که چنین رویکری از جهات بسیاری خطرناک است. زیرا اولاً بار تعهد صندوق را سنگینتر میکرد که این فرآیند در تراز بودجه ما ناهمگونی دارد، دوماً اینکه اساساً بیمه خبرنگاری در ردیف بیمه مشاغل سخت است که بیمه ما اصلاً چنین نیست و این واقعاً به ضرر خبرنگاران است.
البته که این را هم میدانم، بسیاری از رسانهها هزینه کارفرمایی بیمه خبرنگاران را در ردیف مشاغل سخت قرار ندادهاند که این خود نیز دربرگیرنده بحثهای مختلفی است، اما به هر حال ما برای همین خبرنگاران عزیز در صورت عضویت در صندوق نیز تسهیلات دیگری قائل هستیم که بحث اعطای وام و هنر کارت و دیگر موارد در ردیف آن قرار دارد. اما اگر خبرنگاری از رسانهای اخراج شد یا کنارهگیری کرد، آن موقع این امکان وجود دارد که تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی صندوق اعتباری هنر قرار گیرد. در همین راستا ما تقریباً به سیستم آنلاینی رسیدیم که طی آن اگر اسم خبرنگاری در این سامانه وجود داشته باشد ما موظف به بیمه آن خبرنگار هستیم.
من بازهم تاکید میکنم این تحت پوشش قرار گرفتن بیمه هم فقط برای خبرنگارانی است که نامشان در سامانه هست اما در رسانهای مشغول به فعالیت نیستند. بنده این را میدانم که حوزه خبرنگاری حوزه بسیار پیچیدهای است و متاسفانه در یکی دوسال اخیر هم بیشتر شده اما بنده و همکارانم در صندوق اعتباری هنر نهایت تلاش خود را انجام دادهایم که این عدم تمرکز کافی را به هر ترتیبی که شده کاهش دهیم.
* یکی دیگر از انتقاداتی که پیرامون فعالیتهای صندوق وارد شده، بحث نحوه حمایت صندوق از آن دسته هنرمندانی است که دارای درجهبندی هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند، شرایطی که موجب شده برخی به این فرآیند اعتراض کنند که چرا فلان هنرمند دارای درجه یک که چندین سال است فعالیت چندانی در عرصه فعالیتی خود ندارد، از بیشترین مزایای صندوق بهره مند است اما هنرمندانی که از درجات پایینتری در این رتبه برخوردارند، با حمایتهای مالی کمتری از سوی صندوق مواجه شدهاند. گو اینکه چنین نگاهی نشات گرفته از یک رویکرد تبعیضآمیز است که شاید در نگاه اول به وظایف قانونی صندوق ارتباطی نداشته باشد، اما به هر حال نیازمند یک پاسخ منطقی به منتقدان چنین فرآیندی است.
در حوزه اعطای درجات هنری شورایی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود دارد که مباحث مربوط به درجه بندی هنرمندان در آن شورا انجام میپذیرد و صندوق اعتباری هنر نقشی در تعیین این درجهبندیها ندارد، بنابراین بنده نمیتوانم درباره کیفیت نحوه انتخاب و اعطای این مدارک هنری اظهار نظر کنم، البته این توضیح را هم بدهم، طی ماههای گذشته جناب آقای دکتر صدری به عنوان نماینده وزیر در شورای ارزشیابی حضور پیدا کرده و من به عنوان مدیر صندوق ارتباط خوبی با ایشان دارم که در راستای آن درخواست کردم نسبت به بررسی مجدد برخی مدارک و تجدید نظر درباره آنها فعالیتهایی صورت گیرد تا خدایی نکرده حق هنرمندی در این حوزه اجحاف نشود. کما اینکه در همین راستا بودند هنرمندانی که امتیازات لازم برای دریافت مدرک درجه یک هنری را نداشتند و بر اساس تصمیمگیریهای جدید این مدرکها صادر نشد. البته خیلی از استادان هنرمند هم شایستگی و امتیازات لازم را برای دریافت مدرک درجه یک هنری داشتند و دارند که هنوز این مدارک را دریافت نکردهاند.
اساساً بنده به عنوان یک مسئول با اعطای مدرک درجه یک و دو و سه به هنرمندان مخالفم، ولی به این رویکرد هم که با سلسله بندی و رنکینگ اعتقادی نداشته باشیم، مخالفم اساساً بنده به عنوان یک مسئول با اعطای مدرک درجه یک و دو و سه به هنرمندان مخالفم، ولی به این رویکرد هم که با سلسله بندی و رنکینگ اعتقادی نداشته باشیم، مخالفم. به هر حال مدرک درجه یک هنری یعنی اینکه یک هنرمند عزیز ۳۵ سال به صورت مستمر در یک رشته هنری فعالیت داشته است. یعنی کسی که اغلب بزرگان آن رشته هنری به هنرمند عزیز و محترم اعتقاد دارند و او را حائز دریافت این رتبه میدانند. اینها واقعاً نکتههای مهمی است که اگر آن را از کار بیندازیم با چالشهای جدی مواجه میشویم. صد البته که در همین چارچوب اشتباهاتی وجود دارد که در همه حوزههای مختلف هم دیده میشود. اما یقین داریم بخش زیادی از هنرمندان مدرک درجه یک هنری دریافت کردهاند، حائز دریافت بهترین رتبهها هستند.
من بر این باورم تکریم این عزیزان، بدون هیچ اغراق تکریم همه جامعه هنری است، یعنی وقتی به این عزیزان احترام بگذاریم گویی به همه فعالان رشتههای مختلف هنری احترام گذاشتهایم. به همین جهت بنده هنرمندان دارنده مدرک درجه یک هنری را عامدانه مورد تکریم قرار میدهم چون این عزیزان نمادهای فرهنگ وهنر ایران عزیزمان هستند که گرامیداشت آنها به سهم خود نکوداشتی برای همه هنرمندان است.
در رابطه با دارندگان مدارک درجه دو، سه، چهار و پنج هنری هم باید بگویم برنامهای از سوی صندوق اعتباری هنر به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه شده است. در همین چارچوب و طبق آخرین آماری که در این زمینه احصا شده رقمی بالغ بر ۳ هزار نفر دارای مدارک درجه دو تا پنج هنری هستند که برای حمایت بیشتر از این عزیزان در طرح ارائه شده، اعتبارات و منابعی نیازاست که امیدوارم به زودی مشکلات آن حل شود و ما کارهای مفید تر و موثر تری را برای این هنرمندان ارزنده نیز انجام دهیم.
* آقای سیدزاده با توجه به اینکه به عنوان مدیرعامل صندوق اعتباری هنر ناظر مستقیم بر فعالیتهای صندوق در شهرستانها نیستید، فکر میکنید در این چند مدت عملکرد مثبتی در حوزه شهرستانها داشتهاید؟ کما اینکه در این زمینه خودم بارها شاهد بودهام که تعدادی از مدیران کل ارشاد استانها پیرامون نحوه فعالیتهای حضرتعالی در صندوق با اختلاف نظرهایی رو به رو بودهاند که دودش به چشم هنرمندان رفت.
ببینید ما در شهرستانها دو کار را انجام دادیم، اول اینکه با تقسیم بندی که میان همکاران صندوق صورت گرفت، دائم در حال سفر بودیم که بر همین اساس حدود ۲۲ سفر انجام گرفت. این سفرها هم جنبه تشریفاتی و اداری نداشت و ما به جهت اینکه مایل بودیم ارتباط دوستانه تر و صمیمانهتری را با هنرمندان استانهای مختلف برقرار کنیم، با آنها در اماکن فرهنگی کتابفروشی، گالری، کافه، کتابخانه، پارک و اماکن این چنین قرار ملاقات میگذاشتیم، این موضوع هم اصرار من بود چون مایل بودم در یک هویت مستقلتر با مشکلات بیشتری از هنرمندان در مواجهه با دولت آشنا شوم. طی این مدت هم متوجه شدم برخی از این هنرمندان وقتی برای رسیدگی به مشکلات مرتبط با صندوق اعتباری هنر به برخی از ادارات ارشاد استانها مراجعه میکنند پاسخهای متفاوتی را دریافت میکنند که این روند طبیعتاً آنها را سردرگم میکرد. به همین منظور در راستای این سفرها بیش از ۳۰ «همرسان» در استانهای مختلف تعریف کردیم که به صورت مستمر با ما در ارتباطند و حتی خودشان به ما هنرمندانی که دارای مشکل هستند را معرفی میکنند، حتی در مواردی اتفاق افتاده که همین هم رسان ها به ما اعلام کردهاند که از یک هنرمند حمایت نکنید چون صلاحیت حمایت را دارند.
خوشبختانه چنین رویکردی مقداری فشار کار ما را کمتر کرد اما در این موضوع هم تردیدی نیست که ما موظف به همکاری با ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها با در نظر گرفتن همه اختلافنظرها هستیم تا بتوانیم از طیف بیشتر هنرمندان و اصحاب فرهنگ و رسانه حمایت کنیم.
* موضوع مهم اعطای تسهیلات همواره یکی از بحثبرانگیزترین و شاید جنجالیترین موضوعات و وظایف صندوق اعتباری هنر بوده که در ماههای اخیر یک سری مباحث و نقطه نظراتی هم از سوی منتقدان و کارشناسان و البته ذی نفعان پیرامون آن مطرح شده، بد نیست از اقدامات و تغییر و تحولاتی که در این حوزه صورت گرفته گزارشی را ارائه کنید که من به واسطه آن وارد برخی از حاشیهها شوم.
یکی از مهمترین کارهایی که ما از ابتدای فعالیت دور تازه مدیریت صندوق اعتباری هنر انجام دادیم، پرداخت تسهیلات به حوزههای تخصصی بود. بعد از اجرای چنین رویکردی همه تسهیلات ارائه شده به فعالان عرصه فرهنگ و هنر در تمام مجموعههای وزارت ارشاد به صندوق اعتباری هنر تفویض شد و ماجرا به سمتی رفت که ما در برخی از حوزهها از جمله سینما و تسهیلات مربوط به بنیاد فارابی که به صندوق واگذار شده، حتی سه برابر بیشتر از قبل تسهیلات پرداخت کردیم. در حوزه موسیقی ما برای تولید اثر تسهیلات دادیم و اگر چه این فرآیند در حوزه تجسمی کمتر بود اما در حوزههایی چون نشر هم ماجرا به سمتی رفت که تسهیلات خوبی به فعالان حوزه نشر داده شد.
آنچه اکنون در حوزه اعطای تسهیلات رخ داده، به شکلی بوده که ما به زیرمجموعههای وزارت ارشاد اعلام کردیم چون افراد شما، در حوزه تسهیلات و موارد مربوط به آن حرفهای نیستند، این موضوع را به صندوق واگذار کنید زیرا در آن زمان بانکهایی که سرمایه مجموعهها را با عقد تفاهم نامههای مشترک دریافت میکردند، هم وام کم پرداخت کرده و هم وام گیرندگان را دچار مشکل میکردند.
آنچه اکنون در حوزه اعطای تسهیلات رخ داده، به شکلی بوده که ما به زیرمجموعههای وزارت ارشاد اعلام کردیم چون افراد شما، در حوزه تسهیلات و موارد مربوط به آن حرفهای نیستند، این موضوع را به صندوق واگذار کنید زیرا در آن زمان بانکهایی که سرمایه مجموعهها را با عقد تفاهم نامههای مشترک دریافت میکردند، هم وام کم پرداخت کرده و هم وام گیرندگان را دچار مشکل میکردند مثلاً در همین «خانه کتاب» حدود پنج سال پیش بود که متوجه شدم این مجموعه برای اعطای وام به کتابفروشی ها با یکی از بانکها تفاهم نامه مشترکی را امضا کرده که بر اساس آن برای پرداخت تسهیلات اقدام میکند، من از آنها پرسیدم: «فرآیند این فعالیت مشترک چگونه بود؟». دوستان گفتند: «ما ۱۰ میلیارد تومان و بانک مورد نظر هم ۱۰ میلیارد گذاشته که این پرداختها انجام شود.». من هم از آنها پرسیدم: «تا حالا چقدر وام دادید؟» گفتند: «سه میلیارد تومان!». من گفتم: «چه مدت است که این ۱۰ میلیارد تومان را در بانک گذاشتید؟». دوستان گفتند: «یک سال و نیم». میدانید این فرآیند یعنی چه؟ یعنی اینکه بانک نه تنها ۱۰ میلیارد خود را نیاورده که هیچ، بلکه مابقی مبلغ سپرده خانه کتاب در نزد بانک نیز مصرف نکرده و پول در بانک باقی مانده است. اینها به نظرم نشات گرفته از عدم آشنایی کافی با مقولات این چنینی است که نام «تفاهم نامه» دارد اما واقعاً دربرگیرنده هیچ حمایتی هم نیست. اتفاقاً بر همین اساس بود که بنده با هدایت آقای دکتر صالحی فضا را به سمتی بردیم تا نظام جدیدی در دسترسی عمومی به کمکها و تسهیلات مستقر شود.
بر همین اساس بود که تلاش کردم با هدایت پول به صندوق شرایطی را فراهم کنم که تمامی این تسهیلات از طریق صندوق صورت پذیرد. شرایطی که منجر به پرداخت تسهیلات بیشتری از سوی مجموعه تحت نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. ما حتی در حوزه سینما نیز با «پرده های سینمایی» چنین کاری کردیم و بر اساس مهلت تعیین شده وامهایی پرداخت شد. در کنار آن نیز به «سالن های سینما» برای حمایت از کرونا تسهیلاتی را پرداخت شد. منتها اینجا یک اتفاق افتاد. اینکه بنده با ارائه «فهرست دوم» مواجه شدم و همان جا مخالفتم را اعلام کردم زیرا معتقد بودم دوستان میتوانستند تعداد پردههای سینمایی را در یک فهرست تنظیم و بعد این فهرست را به صندوق ارائه دهند. چون امکان ندارد شما بگویید الان ما به عنوان مثال ۲۸ پرده سینما داریم اما بعد از مدتی بگویید به این رقم تعداد دیگری افزوده است. اتفاقات ناگوار مالی در چنین حوزههایی بعد از متممها و کلید واژههایی از این دست رخ میدهد. پس عادت نکنیم که همه فرآیندهای این چنینی را میتوان طولانیتر کرد.
در حوزه پرداخت خسارت به فعالان حوزه سینما هنوز به پرداخت خسارت فیلمها نرسیدیم، اما به سینما دارها فرآیند اعطای تسهیلات وجود دارد. البته در حوزه وثیقه برای دریافت وام سینمادارها، نکاتی در رسانهها مطرح شده بود که باید توضیح بدهم، برخی سینماداران نمیتوانستند بابت وام وثیقه ملکی بگذارند و ما هم این موضوع را قبول نمیکردیم. ما به دوستان گفتیم اگر متقاضی دریافت تسهیلات به میزان ۳۰۰ میلیون تومان هستید ارائه وثیقه ملکی به بانک عامل الزامی است.
یک نکتهای را هم بگویم که همه دوستان در این حوزه با ارائه وثیقه ملکی تسهیلات خود را دریافت کردند. اتفاقاً در این چارچوب انجمن سینما داران، ساختمان انجمن را در رهن بانک گذاشتند شرایطی که معتقدم باید چنین فرآیندی برای بازگشت پول وجود داشته باشد، و گرنه تجربه ثابت کرده که در موارد زیادی این پولها به محل اصل خود بازگردانده نشده است.
* یکی دیگر از نکاتی که طی ماههای گذشته موجب ایجاد مباحث و انتقاداتی نسبت به عملکرد صندوق صورت گرفت، بحث اعطای تسهیلات به تماشاخانههای خصوصی در روزهای کرونایی بود، که گویا بر اساس آنچه در مصاحبهها و گفتگوهای رسانهای برخی از مدیران این تماشاخانه منتشر شده، تسهیلات آنچنانی به تماشاخانهها نرسیده و ماجرا را به سمتی برده که این مدیران اذعان میکنند چنین تسهیلات به هیچ وجه دربرگیرنده شرایط مناسب و حمایت گرانه ای در روزهای کرونایی نیست. کما اینکه در همین زمینه هم شنیده شد که جنابعالی اختلافاتی با مدیر کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد داشتید؟ ماجرا چه بود و اکنون در چه وضعیتی قرار دارد؟
اول اینکه بنده با مدیرکل هنرهای نمایشی به هیج وجه اختلافی نداریم و بنده همواره با مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسیار نزدیک و دوست هستیم که بهره آن اول از همه به سمت هنرمندان میرود. دوم اینکه ما بعد از اطلاع رسانی ماجرای اعطای تسهیلات به تماشاخانههای خصوصی در روزهای کرونایی، اعلام کردیم که صندوق کارآفرینی امید مدارکی را برای اعطای تسهیلات میخواهد و هر فردی که این نامه و اعلام را از صندوق اعتباری هنر دریافت کرد دو ماه فرصت دارد که نسبت به دریافت وام اقدامات لازم انجام دهند و طبیعتاً اگر برای گرفتن وام اقدامی نکند، این نامه نیز باطل میشود.
بنده با مدیرکل هنرهای نمایشی به هیج وجه اختلافی نداریم و بنده همواره با مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسیار نزدیک و دوست هستیم که بهره آن اول از همه به سمت هنرمندان میرود اگر این فرآیند اتفاق نیفتد و دریافت کننده تسهیلات به بانک وام دهنده مراجعه نکند، پول ما در آنجا بلوکه میشود. زیرا صندوق از بابت وامی که به مجموعهای میدهد، از سهمیه و سقفی که برایش تعیین شده کم میکند، پس اگر مراجعهای صورت نپذیرد پول ما در بانک قفل میشود. در این راستا از چهل تماشاخانه تئاتر فقط چهار تماشاخانه برای دریافت تسهیلات، پس از ارائه معرفی نامه ما اقدام کردهاند البته بعداً تعداد بیشتری مراجعه کردند.
* شاید دلیل عدم مراجعت مدیران تماشاخانههای خصوصی همین شرایط سختی بوده که برای دریافت تسهیلات به آنها اعلام شده است؟
با احترام تمام به همه این دوستان که در سختترین شرایط کرونایی چراغ سالنهای تئاتر را روشن نگه داشتهاند و این واقعاً ستودنی است، فقط به یک نکته اشاره میکنم که ما در حوزه تسهیلات کارآفرینی به بیش از ۲۱۰ فیلم، بیش از ۸۰ سالن سینما، بیش از ۲۰۰ پرده سینما و نزدیک به ۴۰۰ کتابفروشی با شرایط قانونی تسهیلات پرداخت کردیم، اما واقعاً تماشاخانهها نمیتوانند مانند این صنوف مدارک لازم را برای دریافت تسهیلات تامین کنند؟ بنده واقعاً تلاش خود را انجام دادم تا میزان مدارک برای دریافت تسهیلات در حد قانونی و نه بیشتر باشد. پس لطفاً این را هم بپذیریم که دریافت تسهیلات به نوعی نیست که پولی داده شود و بعد هم مجموعهای پیگیر آن نباشد.
بالاخره باید مدارکی دریافت شود، ما همه اینها را از روز اول به دوستان گفتیم و تاکید هم کردیم اگر از این آسانتر پیدا کردند بیایند و به ما بگویند. چون واقعاً در انجا تلاش کردم شرایط دریافت تسهیلات در آسانترین شکل باشد. یک نکته را هم بگویم که خانه نمایش مهرگان، عمارت روبرو و مجموعه شهر آفتاب، همای سعادت در تهران، از میان ۱۵ تماشاخانه خصوصی کشور تسهیلات دریافت کرده و برخی هم انصراف دادهاند.
* آقای سیدزاده ماجرای سامانه پروانه که مبنای آن خرید و فروش آثار هنری بود به کجا رسید؟
پلتفرم مربوط به سامانه پروانه آماده شده و در این زمینه هم کار عضوگیری را نیز آغاز کردهایم و هم اکنون نیز نزدیک به ۱۹ هزار هنرمند عضو این سامانه هستند. البته در مرحله «مارکتینگ» و پر کردن پروفایلها دچار ابهام هستیم و در صدد تغییر نوع مدیریت آن هستیم، الان یکی از پیشنهاداتی که با آقای وزیر نهایی کردیم این است که یک مشوق انتخاب کنیم برای ۱۰ هزار هنرمند درجه یک تا پنج تا این عزیزان پروفایل خود را در این سامانه پر کنند تا اقدامات تکمیلی دیگر در حوزه خرید و فروش آثارشان انجام شود.
بسیاری از افرادی که حتی اداره کننده یک کانال تلگرامی بودند، مدعی ثبت نام در صندوق بودند، حتی برخی از دوستان نیز که فقط در دو سریال آن هم در قالب یک نقش بسیار کوتاه بازی داشتهاند مدعی حضور در صندوق بودند که چنین روندی در همه حوزهها کار ما را با اختلال مواجه ساخت * بهعنوان پرسش پایانی این گفتگو بد نیست درباره برخی از اختلالاتی که پیرامون صدور هنر کارت برخی از اعضای صندوق صورت گرفته توضیحاتی را ارائه دهید که گویا از دی ماه سال گذشته که برخی از هنرمندان نسبت به دریافت این کارت اقدام کردهاند، هنوز اقدام اجرایی برای صدور صورت نگرفته و آنها کماکان در نوبت هستند.
من معتقدم بهتر است میان «ثبت نام در صندوق» و «سرویسهای صندوق» تفکیک قائل شویم که هر کدام از اینها تابع شرایطی است که بر این اساس به ارزیابی شرایطی که شما به آن اشاره داشتید، پرداخت. اما در پاسخ به پرسشی که مطرح شد باید به این نکته اشاره کنم از زمانی که ماجرای «هنر کارت» و واریز مبالغ مطرح شد ما به یکباره با حجم بسیار زیادی از تقاضا مواجه شدیم. برهمین اساس نزدیک به ۳۰ هزار نفر در دوره جدید پس از صدور هنر کارت تقاضای ثبت نام دارند که طبیعتاً رسیدگی به کارهای مربوط به ثبت نام این عزیزان در مقایسه با تعداد بسیار محدود کارمندان مجموعه عدد قابل توجهی است. اما ما بنا به تعهدات و وظایفی که به دوش داریم نهایت تلاشمان را انجام دادهایم که حتی در قالب سه شیفت کاری در واحد اعضا شرایط را به گونهای هدایت کنیم که ثبت نام و رسیدگی به موارد پیرامونی زودتر به سرانجام برسد.
بحث بعدی که در روند ثبت نامها ما را با مشکلات زیادی رو به رو میکرد، معرفی برخی از متقاضیان از سوی مراجع غیرقانونی برای ثبت نام در صندوق اعتباری هنر بود که برخی مواقع به قدری تعدادی بالایی داشتند که روند کاری ما را با مختل مواجه میکردند.، جالب آنکه این شرایط در حوزه رسانه نمود پررنگتری داشت و بسیاری از افرادی که حتی اداره کننده یک کانال تلگرامی بودند، مدعی ثبت نام در صندوق بودند، حتی برخی از دوستان نیز که فقط در دو سریال آن هم در قالب یک نقش بسیار کوتاه بازی داشتهاند مدعی حضور در صندوق بودند که چنین روندی در همه حوزهها کار ما را با اختلال مواجه ساخت. در حالی که کار ما در صندوق ارائه خدمات به حرفهای های حوزههای مختلف فرهنگ و هنر است که اگر هم تاکنون اختلالی در روند ثبت نامشان به وجود آمده بنده عذرخواهی میکنم و قول میدهم در روزهای آینده نهایت تلاشمان را انجام دهیم که روند ثبت نام سریعتر پیش رود
نکته دیگر اینکه ما طی ماههای گذشته نزدیک به ۳ هزار نفر را پالایش کردیم چرا که بسیاری از افراد عضو صلاحیت عضویت در صندوق را نداشتند که باید برای حضورشان در صندوق تجدید نظر میشد. این روند موجب شده که ما نسبت به گذشته با اعتراضات کمتری مواجه شویم اما با این حال اگر تاخیری در روند مباحث مطرح شده وجود داشته بنده عذرخواهی میکنم.