سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران پیش از سرمایه گذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از افراد تبدیل شده است، به همین دلیل قصد داریم شما را با یکی از مفاهیم بازار سرمایه آشنا کنیم.
صندوقهای پوشش ریسک را میتوان نوعی شرکت خصوصی دانست که سرمایهگذاران بزرگ پولشان را در اختیار آن قرار میدهند تا در موقعیتهای مختلف سرمایهگذاری کنند. این شرکتها استراتژیهای مختلفی را به منظور سودآوری به کار میگیرند.
باید بدانیم که صندوق پوشش ریسک نوع خاصی از سرمایهگذاری نیست، بلکه یک ساختار سرمایهگذاری مشترک است که توسط یک شرکت «مدیریت مالی» یا «مشاور سرمایهگذاری» ایجاد شده و به سرمایهگذاران خود امکان حضور در طیف وسیعتری از موقعیتهای تجاری و سرمایهگذاری را میدهد.
این صندوقها توسط افراد حرفهای و با تجربه در سرمایهگذاری اداره میشوند. در واقع میتوان گفت کار این نوع شرکتها این است که موقعیتهایی برای سرمایه گذاری پیدا کنند که ریسک بالایی دارند اما در صورت سودآور بودن، سود قابلتوجهی به سرمایهگذاران میرسانند.
این موقعیتهای سرمایهگذاری به تحقیق و بررسی زیادی نیاز دارند و شاید تا حد زیادی به اطلاعاتی حیاتی وابسته باشند که بهراحتی در دسترس همگان قرار نمیگیرد، بههمین خاطر است که اشاره کردیم افراد حرفهای در سرمایهگذاری چنین شرکتهایی را اداره میکنند.
صندوقهای پوشش ریسک که با نام صندوقهای پوششی نیز شناخته میشوند، شرکتهای خصوصی «مشارکت محدود» یا «مسئولیت محدود» هستند که پذیرای تعداد محدودی از سرمایهگذاران و نهادهای معتبرند و برای مشارکت در آنها باید حداقل سرمایهی اولیه قابل توجهی داشت. این سرمایهگذاران به صورت عمومی سازمانهایی مثل صندوقهای بازنشستگی، شرکتهای بیمه و یا افراد بسیار متمول هستند.
سرمایهگذاریها در صندوقهای پوششی «غیرنقدشونده» هستند، به این معنی که سرمایهگذاران باید تا مدتی مشخص (مثلا حداقل یک سال) پول خود را در صندوق نگه دارند، که این زمان به عنوان دوره توقیف شناخته میشود و برداشت تنها در بازههای زمانی خاص مثلا هر سه ماه یک بار و یا هر دو سال یک بار امکانپذیر است.
انتخاب اصطلاح صندوق پوشش ریسک برای نام این شرکتها دلیلی تاریخی دارد و از موقعیتهای خرید و فروش استقراضی گرفته شده، چرا که اولین صندوق، برای پوشش ریسک معاملات اهرمی و مارجین در بازار نزولی مورد استفاده قرار گرفته بود. با گذشت زمان انواع و ماهیت مفهوم پوشش ریسک گسترش یافت و به این ترتیب در انواع مختلف سرمایهگذاری مورد استفاده قرار گرفت. امروزه، صندوقهای پوششی با استفاده از ابزارهای مالی و تکنیکهای مدیریت ریسک، در طیف وسیعی از بازارها و استراتژیها فعالیت میکنند.
هدف اکثر استراتژیهای سرمایهگذاری، کسب بازدهی مثبت چه در شرایط رکود و چه در شرایط رونق بازار است. مدیران پوشش سرمایه عموماً پول خودشان را در سرمایهای که وظیفه مدیریتش را بر عهده دارند سرمایهگذاری میکنند، و این موجب میشود هدف مدیران و باقی سرمایه گذاران در یک مسیر قرار گیرد.
صندوقهای پوشش ریسک، صندوقهای سرمایهگذاری هستند که از جهات زیر با صندوقهای سرمایهگذاری سنتی متفاوت هستند:
صندوقهای پوشش ریسک مجاز هستند که فقط از سرمایهگذاران و اشخاص واجد شرایط به شرط دارا بودن استانداردهای زیر پول دریافت کنند. مثلا در ایالات متحده داشتن یکی از شرایط زیر برای سرمایهگذار الزامی است.
داشتن درآمد سالانه بالغ بر ۲۰۰,۰۰۰ دلار طی دو سال گذشته و تضمین حفظ درآمد در این سطح در آینده. برای افراد متاهل این مبلغ برابر با ۳۰۰,۰۰۰ دلار است.
ارزش دارایی خالص شخصی به غیر ارزش خانه محل اقامت فرد سرمایهگذار بیشتر از ۱ میلیون دلار باشد.
مدیر اجرایی، شریک، متصدی و یا یک فرد واجد شرایط دیگری که خودش به صندوق پوشش ریسک وابسته باشد.
به این ترتیب کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) سرمایهگذارانی که توانایی کنترل و مدیریت خطرات احتمالی ناشی از سرمایهگذاری گستردهتر را دارند، واجد شرایط و مناسب تشخیص میدهد. سرمایهگذاران نهادی، ۶۵ درصد از سرمایه سرمایهگذاری شده در صندوقهای پوشش ریسک را تشکیل میدهند.
اساسا، صندوق پوشش ریسک میتواند در هر چیزی مانند، زمین، املاک و مستغلات، سهام، فروش استقراضی و مشتقه پچیده، قراردادهای آتی و ارزها سرمایهگذاری کند. در حالی که صندوقهای مشترک (Mutual Funds) تنها محدود به فعالیت در زمینه سهام و اوراق قرضه هستند.
ابزارهای مالی مشتقه به مدیران صندوقهای پوششی این امکان را میدهد که حتی زمانی که بازار سهام در رکود است نیز سودآوری داشته باشند. آنها اغلب اهرم استفاده میکنند. صندوقهای پوشش ریسک غالبا از معاملات مارجین و وجوه قرضگرفته شده برای افزایش سود خود استفاده میکنند.
صندوقهای پوشش ریسک، ضریب هزینه و کارمزد عملکرد را با هم دریافت میکنند. این ساختار کارمزد به عنوان «دو و بیست» شناخته میشود. دریافت ۲ درصد به عنوان کارمزد مدیریت دارایی و ۲۰ درصد از هر سودی که به دست میآید.
البته این شرکتها به خاطر دریافت آن ۲ درصد مورد انتقاد قرار میگیرند؛ چرا که فارغ از کسب سود و یا ضرر این مبلغ را دریافت میکنند. فرض کنید، صندوقی که ۱ میلیارد دلار جذب سرمایه داشت است، بدون اینکه کاری انجام دهد سالانه ۲۰ میلیون دلار به جیب میزند.
نهادهای ناظر بر بازار سرمایه در کشورهای مختلف بر روی فعالیتهای صندوقهای سرمایهگذاری نظارتهای شدیدی اعمال می کند، در حالی که صندوقهای پوشش ریسک شامل هیچ یک از قوانین و مقررات نظارت بر نهادهای سرمایهگذاری بازار سرمایه نمیشوند و دربهایشان کاملا بر روی هر گونه بازرسی توسط دولت و یا هر سازمان ناظر بر بازار سرمایه بسته است و لذا در اختفای کامل به فعالیتهای خود مشغول هستند.
با این حال این بدان معنا نیست که نهادهای نظارتی اجازه کلاهبرداری به این صندوقها بدهند. منظور از عدم نظارت این است که صندوقهای پوششی میتوانند پول را به هر روشی که بخواهند سرمایهگذاری کنند. صندوقهای پوشش ریسک قدرت بالایی در جذب اعتبار دارند و ضریب بالایی در جذب اعتبار از موسسات مالی و بانکها دارند. این شرکتها عملا با چند برابر سرمایه خود وارد میدان تجارت میشوند.
عمده تفاوت صندوقهای پوشش ریسک با صندوقهای سرمایهگذاری سنتی، اختیار عمل این صندوقها در راهبردهای سرمایهگذاری است. از جمله راهبردهای سرمایهگذاری که صندوقهای پوششی از آنها استفاده میکنند، عبارتند از:
۱- فروش استقراضی؛ به معنای فروش سهامی است که در مالکیت صندوق نیست. در این روش صندوق با پیشبینی تغییر قیمت در آینده، سهامی را که در مالکیت فرد دیگری است قرض میگیرد تا از طریق معاملهی آن در بازار از نوسان قیمت بهره ببرد.
۲- استفاده از آربیتراژ؛ استفاده از اختلاف قیمت در بازارهای مختلف
۳- استفاده از ابزارهای مالی مشتقه نظیر اختیار معامله و قراردادهای آتی
۴- سرمایهگذاری در اوراق بهاداری که کمتر از حد ارزشگذاری شده باشد یا مطلوب همگان نباشد و یا اوراق بهادار تنزیل شده شرکتها
۵- تلاش برای استفاده از مزایای شکاف بین قیمت جاری بازار و قیمت واقعی سهام
۶- سرمایهگذاری در بازارهای نوظهور؛ سرمایهگذاری روی سهام یا وام بازارهای نوظهور که مستعد تورم بالا و یا رشد نوسانی هستند.
بنا به دلایلی که در بالا به آنها اشاره شد، یعنی امکان سرمایهگذاری در کسب و کارهای متنوعتر و عدم وجود قوانین دست و پا گیر، سرمایهگذاری در صندوقهای پوشش ریسک با کسب سود بیشتری همراه است. اما باید بدانید که این گستردگی ممکن است مخاطرهآمیز نیز باشد.
برخی از معروفترین نمونههای شکستهای اقتصادی در ارتباط با صندوقهای پوشش ریسک بوده است. با این حال، این انعطافپذیری صندوقهای پوشش ریسک باعث شده که برخی از مستعدترین مدیران مالی سودهای بلند مدت فوقالعادهای کسب کنند.
ذکر این نکته ضروری است که «پوشش ریسک» در واقع تلاش برای کاهش ریسک است، اما امروزه هدف اکثر صندوقهای پوششی، بیشینه کردن سود حاصل از سرمایهگذاری است. بنابراین تصور این که کاربرد این شرکتها تنها پوشش ریسک است صحیح نیست.
در واقع مدیران صندوقهای پوششی، سرمایهگذاریهای پر مخاطره انجام میدهند که نسبت به سایر سرمایهگذاریهای ریسک بیشتری به همراه دارد. دقیقا همین ریسک است که سرمایهگذاران زیادی با عقیده «ریسک بیشتر منجر به سود بیشتر میشود» را به این شرکتها جذب میکند.
برخی از خطرات صندوق پوشش ریسک عبارتند از:
اثر اهرم: علاوه بر پولی که سرمایهگذاران در صندوقهای پوشش ریسک سرمایهگذاری میکنند، این صندوقها اقدام به استقراض پول از بانکها و نهادهای مالی میکنند. به عنوان مثال مطابق قوانین آمریکا صندوقهای پوشش ریسک میتوانند به ازای هر ۱ دلار جذب سرمایه، ۹ دلار از بانکها یا سایر نهادهای مالی قرض می کنند، تحت این شرایط یک زیان ۱۰ درصدی معادل با از دست دادن کل سرمایه صندوق خواهد بود.
استقبال از داراییهای ریسکپذیر: این صندوقها ذاتا به دنبال سرمایهگذاریهای پرریسکتر و با بازده بیشتر هستند.
عدم شفافیت کامل: استراتژیهای معاملات، متنوعسازی سبد دارایی یا پورتفولیو و دیگر تصمیمهای صندوق به صورت شفاف برای سرمایهگذاران اطلاعرسانی نمیشود.
کمبود نظارت: تشکیل و فعالیت صندوق پوشش ریسک مشروط به داشتن نظارت بر روی امور مالی آن نیست بنابراین بسیاری از آنها ریسکهای ساختاری پنهان دارند.