به گزارش اقتصادنیوز؛ پایگاه رسانهای روزنامه بلومبرگ در مطلبی با عنوان «طغیان طالبان در همسایگی، جای خوشحالی ندارد» به قلم بابی قوش، ستون نویس و تحلیلگر سیاستخارجی این خبرگزاری با ذکر اینکه «گاهی دشمنِ یک دشمن، چه بسا دشمنی بزرگتر باشد» نوشته است: برای ایران، تحقیر ایالات متحده در [عقبنشینی از] افغانستان، یک دشمن سرسختتر را به منصه ظهور میگذارد.
به باور نویسنده حتی اگر تهدید موجودیتی ناشی از طالبان به اندازه حضور نظامی قدرتمندترین دشمن ایران در همسایگیاش نباشد، اما قدرت گرفتن شبه نظامیان تندرو بطور خاص در یک برهه نامناسب میتواند یک تهدید جدی به شمار رود.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در ادامه میافزاید: اگرچه ایران ارتباط دیپلماتیک خود با طالبان را ارتقاء داده است، اما دولت رئیس جمهور منتخب ابراهیم رئیسی که درآغاز با مشکلات فزایندهای در داخل کشور مواجه است، در میانه امیدهای در حال رنگ باختن به عواید اقتصادی ناشی از توافق سریع با غرب [برای احیای برجام]، اکنون باید خطرهای جدیدی را در شرق به معادلات استراتژیک خود اضافه کند.
به نوشته بلومبرگ، اگرچه طالبان ممکن است هیچ علاقهای به تهدید حاکمیت ایران نداشته باشند، اما صعود آنها در جنگ داخلی افغانستان، مطمئناً منجر به طغیان امواج تازهای از پناهندگان افغان خواهد شد که از مرز مشترک 900 کیلومتری (560 مایل) میان دو کشور به سوی شهرهای ایران سرازیر میشوند، و این میتواند افزایش قاچاق مواد مخدر و انسان و گسترش فعالیتهای تروریستی را نیز به دنبال داشته باشد.
این امر همچنین تجارت تحریمشکن ایران را در معرض تهدید میگذارد و پروژه بلند پروازانه راهآهن که قراراست صادرات افغانستان را به بنادر ایران و از آنجا به جهان گستردهتر هدایت کند، به خطر می اندازد.
نمونه اخیر که میتواند چشماندازی از احتمالات نگرانکننده را ترسیم کند، اخبار مربوط به تصرف سریع و بدون دردسر گمرک اسلامقلعه در مرز دو کشور است که گزارش ها از منطقه حاکی است که نیروهای امنیتی افغانستان و مقامات گمرک با ورود طالبها به طرف ایران گریختند.
اسلام قلعه نه تنها یک گذرگاه مهم برای تجارت دوجانبه است، بلکه دروازهای برای ورود به شهر هرات، محل استقرار یک کنسولگری بزرگ ایران در افغانستان است؛ جایی که در سال 1998 شبه نظامیان متحد طالبان ۱۱ ایرانی از جمله ۹ دیپلمات را ذبح کردند و این به نوعی آغاز زنجیرهای از درگیریهای تقریباً علنی بود.
ستون نویس بلومبرگ در ادامه به سایر تهدیدهای بالقوهای که به زعم وی ممکن است به تبع قدرت گرفتن طالبان، متوجه ایران باشد پرداخته، که بطور خلاصه عبارتند از:
- تفاوت دیدگاههای دینی از جمله سابقه رفتار سبعانه طالبان با اقلیت شیعه در افغانستان، که در صورت تکرار میتواند خشم شیعیان ایران را برانگیزد.
- تلاش احتمالی طالبان برای صادرات تریاک به بازارهای غربی از مسیر ایران که به ادعای بلومبرگ یکی از بالاترین میزان اعتیاد در جهان را دارد . به عنوان یک پیامد مستقیم، قطعاً افزایش خواهد یافت، زیرا طالبان پس از خروج ایالات متحده به سلاح و جنگنده بیشتری نیاز دارند.
- ایران همچنین بیش از۷۵۰ هزار مهاجر افغان [و شاید 2 میلیون مهاجر دیگر که فاقد اسناد ثبتشده هستند] را در خود جای داده است و با شدت گرفتن درگیریها بین طالبان و نیروهای دولتی، احتمالاً برای جلوگیری از ورود سیل مهاجران در ماه های آینده، بدون تردید نیروهای نظامی حافظ مرز به اسلام قلعه ملحق میشوند.
- و در نهایت تقویت تروریسم؛ به باور نویسنده، با دور ماندن آمریکاییها، طالبان و متحدانش در جستجوی اهداف تازه در مکانهای دورتر خواهند بود و در حالیکه این امر چین و روسیه را نگران کرده، تهران به دلیل نزدیکی و خصومت دیرینه، می تواند آسیب پذیرترین هدف باشد.
به ادعای بلومبرگ بیشتر به این دلیل که ایران از نفوذ کمی در طالبان برخوردار است، افغانستان از نگاه ایران، ضعیف ترین بستر برای ایجاد پیوند زدن همسایه شرقی به شبکه پروکسیها و شرکای منطقهای تهران را دارد.
در واقع معادل افغانی حزب الله لبنان ، حوثی ها در یمن یا شبه نظامیان شیعه در عراق وجود ندارد. اگرچه پناهجویان افغان برای جنگیدن در مکانهایی مانند سوریه به خدمت گرفته شدهاند، اما تهران هرگز آنها را در وطن خودشان مستقر نکرده است.
پیشنهاد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران مبنی بر اینکه برخی از این جنگجویان می توانند به دولت افغانستان کمک کنند با قاطعیت رد شده است.
بنابراین، ایرانی ها حتی در حالی که آنها هفته گذشته به طرز طاقت فرسایی به رهبران طالبان در آن سوی میز در تهران لبخند می زدند، می دانستند که با یک آنتاگونیست قدیمی روبرو هستند که تازه شاداب شده است. آن لبخندها دوام زیادی نخواهند داشت.