تجاوز جنسی یکی از جرایم خشن و دردناک جامعه است.قانون برای تجاوز جنسی مجازات سنگین اعدام را در نظر گرفته است.فرقی نمیکند تجاوز جنسی به یک زن صورت گرفته باشد یا یک دختر باکره.در هر صورت مجازات تجاوز جنسی اعدام است.تنها تفاوت این است که در تجاوز جنسی به دختر باکره ارش بکارت به عنوان دیه باید پرداخت گردد.
تجاوز جنسی، یکی از مهمترین جرایمی است که علاوه بر آن که نظم عمومی و اخلاق حسنه را به خطر میاندازد، عواطف و احساسات نوع انسان را جریحه دار کرده و چه بسا تا سالیان سال، قربانیانش را در دام بیماریهای روحی و روانی سخت گرفتار سازد.در بیشتر موارد تجاوز جنسی را عملی که توسط مرد علیه زن انجام میگیرد تعریف کردهاند، ولی ذکر این مسئله ضروری است که بزه دیده تجاوز جنسی لزوما زنان نیستند و ممکن است مردان یا حتی کودکان نیز بزه دیده این نوع جرایم واقع شوند.
دلایل اثبات یک جرم مهمترین و اصلیترین مسیری است که قربانی برای احقاق حق خود باید آن را سپری نماید.قانون مجازات اسلامی برای اثبات زنا به اقرار، شهادت و علم قاضی اشاره کرده است. هرچند این ادله برای اثبت کلیه دعاوی حقوقی و جزایی عمومیت دارد و اختصاص به جرایم خاص مانند تجاوز جنسی ندارد.در بحث تجاوز جنسی اقرار متهم بر علیه خود امری بعید است مگر اینکه اقرار از راههای قانونی و مشروع کسب نشده باشد که در آن صورت نیز ارزش اثباتی ندارد.
اگر در زمان ارتکاب جرم جنسی مرتکب برای جلب رضایت بزه دیده به برقراری رابطه جنسی از اعمال فشار روانی استفاده کرده باشد و در واقع او را اغفال کرده باشد عمل او جزو تهاجمات جنسی میباشد اما اگر ازطرفی چون فشار فیزیکی مثل کتک زدن یا استفاده از اسلحه و… جهت بیدفاع کردن بزه دیده برای وا داشتن وی به انجام عمل جنسی استفاده کند، عمل او تجاوز جنسی محسوب میشود. هرچند در عمل به هر دوی این جرایم تحت عنوان کلی جرم جنسی یا سوء استفاده جنسی نگریسته میشود و قربانیان آن به یک اندازه زخم میخورند. در نهایت باید گفت تجاوز جنسی شدیدترین مصداق جرایم جنسی غیر کشنده است که علیه شخصی ارتکاب مییابد و زمانی تحقق پیدا میکند که مردی با مردی دیگر یا زنی بدون رضایت آنها، مقاربت جنسی داشته باشد.
همچنین مجرمین معمولا در برابر دیگران مرتکب جرم نمیشوند به خصوص جرمی مانند تجاوز جنسی که بیشتر از جرائم دیگر نیازمند پنهان کاری است، در نتیجه استفاده از شهادت شهود در این موارد بسیار اندک است. بنابراین تنها امکانی که یرای بزه دیده باقی میماند استفاده از علم قاضی میباشد.در میان این ادله نقش علم قاضی بسیار مهم است. قضات میتوانند با در نظر گرفتن جنبه ی خصوصی این جرم تلاش خود را برای کشف حقیقت به کار گیرند یا در جهت استفاده بهینه از سایر ادله به ان استناد کنند. علم قاضی از شیوههای مختلفی میتواند تحصیل شود گزارش اولیه پلیس، نظریه ی پزشکی قانونی، اظهارات متهم در جلسات متفاوت، روابط قبلی میان متهم و قربانی و.. میتواند از مواردی باشد که به حصول علم قاضی کمک میکند.
مطابق بند ت ماده ۲۲۴ قانون مجازات اسلامی وجود عنف در تجاوز جنسی، یکی از مواردی است که منجر به تشدید کیفر زنا تا حد اعدام میگردد. در واقع هرگاه یکی از طرفین راضی به برقراری رابطه جنسی نبوده و دیگری وی را وادار به ارتکاب این عمل نماید این ویژگی برای شخص مکره از کیفیات مشدده محسوب میشود. از این رو تجاوز جنسی (تجاوز به عنف) در فقه و به تبع آن در قوانین کیفری ایران با تشدید مجازات همراه شده است. در واقع این عدم رضایت قربانی است که آمیزش جنسی را به تجاوز جنسی تبدیل میکند. اگر این رضایت با حیله و و تقلب بهدست آمده باشد باعث محکومیت مرتکب به تجاوز جنسی میشود همانطور که در تبصره ی ۲ ماده ۲۲۴ مقرر شده: هر گاه کسی با زنی که راضی به زنای با او نباشد، در حال بیهوشی، خواب یا مستی زنا کند، رفتار او در حکم تجاوز جنسی است. در زنا از طریق اغفال و فریب دادن دختر نابالغ یا از طریق ربایش، تهدید یا ترساندن زن، اگرچه موجب تسلیم شدن او شود نیز حکم فوق جاری است »، اما اگر این حیله و تقلب به صورتی باشد که به فرض مثال قربانی به خاطر وعده ی ازدواج تن به آمیزش جنسی داده باشد و فریب خورده باشد دیگر در قانون ما تجاوز به جنسی محسوب نمیشود زیرا به هر حال شخص به میل خود در رابطه جنسی ایفای نقش کرده است.علاوه بر کیفر اعدام متجاوز مقرر در بند ت ماده ۲۲۴ قانون مجازات اسلامی۱۳۹۲، قانونگذار در ماده ۲۳۱ این قانون، پرداخت ارش البکاره و مهرالمثل را نیز بعنوان ضمانت اجرای مدنی تجاوز و راهکاری برای حمایت از بزه دیدگان زن تجاوز جنسی پیشبینی نموده است که در موارد زنای به عنف در صورتی که زن باکره باشد، مرتکب علاوه بر مجازات مقرر، به پرداخت ارش البکاره و مهرالمثل نیز محکوم میشود و در صورتی که باکره نباشد، فقط به مجازات و پرداخت مهرالمثل محکوم میگردد.