یک سال قبل دختری به پلیس مراجعه کرد و مدعی شد از سوی جوانی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. این دختر گفت: مدتی بود با پسری به نام ستار آشنا شده بودم و همدیگر را میدیدیم. من به او علاقهمند شده بودم. روز حادثه در یکی از کوچههای منطقهای در پایین شهر تهران با ستار قرار داشتم. ما با هم صحبت کردیم و سپس از او خداحافظی کردم تا به سمت خانهمان بروم. کمی که دور شدم همان موقع مرد جوانی که سعید نام داشت راهم را بست و بهشدت من را کتک زد. او با تهدید چاقو مرا به خانهای متروکه برد که چند نفر آنجا مشغول مصرف مواد مخدر بودند.
دختر جوان ادامه داد: من گریه و التماس میکردم اما سعید همچنان من را میزد. او سراغ یکی از دوستانش به نام یاور رفت و کلید طبقه بالا را از او گرفت. سعید مرا کشانکشان به اتاقی در طبقه بالا برد و قفل بزرگی به در زد و مرا آزار داد. سپس بار دیگر به طبقه پایین رفت و این بار از یاور پنکه گرفت و بار دیگر بدون توجه به التماسهایم من را شکنجه و آزار داد.
با شکایت این دختر وی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان پزشکی قانونی آزار و اذیت او را تأیید کردند. با اطلاعاتی که این دختر به پلیس داده بود، یاور در پاتوق معتادان ردیابی و بازداشت شد اما سعید به محل نامعلومی فرار کرده بود.