مورخان میگویند که نخستین حمامهای عمومی دنیا، در خاورمیانه ساخته شد؛ یعنی اولین اقوامی که به فکر ایجاد حمامهای عمومی افتادند، در این منطقه زندگی میکردند. در واقع، فرهنگ ساخت حمام عمومی از خاورمیانه به اروپا رفت و بعدها در روم رایج شد.برخی باستان شناسان، بر اساس بقایای آثار تاریخی موجود در تخت جمشید و دیگر نواحی ایران، اعتقاد دارند که در سرزمین ما، از سه هزار سال قبل، گرمابههای عمومی فعال بوده و به مردم خدمات ارائه میداده است؛ بنابراین، اگر منصف باشیم، باید بگوییم که صنف شریف حمامی که این روزها با گسترش حمامهای خانگی، به شدت رو به افول است، از قدیمیترین اصناف خدماتی فعال در ایران محسوب میشود. تعداد حمامهای عمومی در ایران، به ویژه پس از ورود اسلام و تأکید این دین الهی بر پاکیزگی، به شدت افزایش یافت؛ طبق گزارش تاورنیه، گوهرشناس فرانسوی که در دوره صفویه به ایران آمد،فقط در اصفهانِ 400 سال قبل، 157 حمام عمومی فعال وجود داشت و این، برای شهری با جمعیتی حدود 500 هزار نفر، یک آمار فوقالعاده است و نشان میدهد که ایرانیها چقدر به نظافت و پاکیزگی اهمیت میدادند. با این حال، حمام رفتن ایرانیها فقط برای نظافت و پاکیزگی شخصی نبود؛ به تدریج و در طول تاریخ، نه فقط در ایران، بلکه در همه جای دنیا، حمامهای عمومی کاربردهای چندمنظوره پیدا کرد. کاربردهایی که اصولاً با ذات کاربری حمام، یعنی شستوشو، ارتباطی نداشتند.
انحصار حمامسازی
شاید جالب باشد که بدانید درآمد هنگفت ناشی از گرمابهداری در قرون اولیه اسلامی، چنان که«بلاذری» در«فتوحالبلدان» آورده است، باعث میشد که امتیاز ساخت آن هم در اختیار هر کسی قرار نگیرد و حاکمان، معمولاً آن را به افراد معتمد خود میسپردند؛ البته این مشی و روش، با مسائل امنیتی آن دوران هم ارتباط داشت؛ همه قصرهای حکومتی حمام نداشتند و به علاوه، گاهی حاکم هوس میکرد که در حمام شهر، جایی که به مراتب گرم تر از حمام قصر بود، استحمام کند. با این حال، این رسم، یعنی سخت گیری در واگذاری امتیاز ساخت حمام عمومی، به تدریج از رونق افتاد و در دورههای بعد، هزاران حمام در سراسر ایران ساخته شد که بخش مهمی از آن ها، موقوفه بودند. معمولاً در هر محله چند حمام وجود داشت که از نظر ساخت، موقعیت و خدمات با یکدیگر فرق داشتند و هزینه استفاده از آن ها، بر همین اساس تغییر میکرد؛ به همین دلیل، ما در ادوار مختلف تاریخی، حمامهای اعیانی و عامیانه داریم.
جایگاه میتینگهای سیاسی
گفتیم که استفاده از حمام در تاریخ ایران و البته بیشتر نقاط جهان، فراتر از شستوشو و پاکیزگی بود. تاسیتوس، مورخ و سناتور رومی در کتاب تاریخ خود از جلسات محرمانهای سخن به میان میآورد که با دیگر سیاستمداران رومی، در حدود سال 100 میلادی، در حمامهای مجلل رُم برگزار میکرده است. در ایران نیز، معمولاً فضای نخست حمام عمومی، یعنی رختکن، چنان ساخته میشد که در چهار ایوان روبهروی یکدیگر، امکان نشستن و گپ زدن فراهم بود. نمونهای از این سبک معماری را میشود درحمام مهدیقلیبیگ مشهد که قدمت اش به دوره صفویه میرسد، دید.سیاستمداران ایرانی، حمام را مکان خوبی برای مذاکره و نقشهکشیدن میدانستند.با این حال،کاربری حمام برای سیاستمداران،وسیعتر از گپ و گفت بود و گاهی میشد با استفاده از فضای پر از بخار و تاریک آن ها،به زندگی رقیبان سیاسی یا افرادی که مانعی بر سر راه محسوب میشدند، خاتمه داد؛ فضل بن سهل، وزیر مأمون عباسی در حمام عمومی سرخس کشته شد و چنان که معروف است و میدانید، امیرکبیر هم در حمام فین کاشان به شهادت رسید. البته اینها تنها نمونههای قابل ارائه نیستند؛ مرداویج بن زیار (در سال 323ق)، خلفای عباسی «معتز» (255ق)، «مستنجد» (566) و «الظاهر»، داوود بن محمود بن ملک شاه سلجوقی و حتی بغداد خاتون همسر ابوسعید، ایلخان مغول، در حمام ترور شدند و به قتل رسیدند. البته به افرادی مانند سلطان محمود غزنوی هم در حمام سوءقصد شد ولی خب، از این مهلکه جان به در بردند! در دوره مشروطه و پس از شکلگیری احزاب در ایران، اعضای اصلی هر حزب، از حمامها به عنوان مقر گفتوگوها و چانهزنیهای حزبی استفاده میکردند؛ البته به صورت محرمانه و گاهی با قرق کردن حمام! نقل است که اعضای انجمن باغ میکده که برخی از آن ها روابط و سوابق مشکوکی داشتند هم، گاه در حمام به بحث و مناظره میپرداختند.
مرکز تفریحات سالم
اما برای مردم عادی،کاربری حمام،صرف نظر از شستوشو و پاکیزگی،بیشتر معطوف به سرگرمی و وقت گذرانی بود.تا همین 70،80 سال قبل، مراسمی مانند «حنابندان» که پیش از عروسی برگزار میشد، خیلیها را به حمام میکشاند و منبع درآمد حمامی و دلّاک بود؛ در واقع از حمام به عنوان تالار پذیرایی استفاده میکردند. برخلاف امروزه که معمولاً استحمام ما کمتر از یک ساعت طول میکشد و برخی سر و ته آن را در یک ربع جمع میکنند و اسمش را دوش گرفتن میگذارند، رفتن به حمام عمومی، دست کم سه چهار ساعتی وقت میگرفت و افراد، بیشتر وقت خود را به صحبت کردن و خوردن میوه و تنقلات میگذراندند تا به اصطلاح، چرک تن شان خیس بخورد و آماده استحمام شوند! افزون بر اینها، بساط نقالی و شاهنامهخوانی هم در رختکن حمام پهن بود و مردم، اوقاتی را قبل یا بعد از استحمام به صرف چای یا میوه و گوش دادن به اشعار فردوسی میگذراندند.
2323