به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در چند سال گذشته، بارها مقامات بسیاری از کشورهای منطقه از جمله سلام تمام نخست وزیر اسبق لبنان، ملک سلمان پادشاه سعودی و بسیاری دیگر از اشخاص و نهادها، تلاش کرده اند تا ترکیه و مصر را به سمت روابط عادی سوق دهند و قهر و اختلاف، خاتمه پیدا کند. اما این اتفاق هنوز هم روی نداده است.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
برای درک نگرش فعلی روزنامه نگاران و تحلیل گران ترکیه نسبت به سیاست خارجی دولت اردوغان، کافیست به این موضوع اشاره کنیم که بسیاری از آنان، از چند و چون تنش با کشورهای مختلف جهان، گله مند هستند.
در روزهای گذشته، برخی از روزنامه نگران و تحلیل گران ترکیه از دولت اردوغان و نهاد ریاست جمهوری ترکیه انتقاد کرده و برگزاری کنسرت موسیقی زنده و ضیافت شام به افتخار مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق را زیر سوال بردند. اما خانم سویلای یلمان از تحلیل گران گروه رسانه ای خبرترک نوشت: «من نه تنها انتقادی ندارم، بلکه بسیار خوشحالم و برگزاری کنسرت موسیقی برای نخست وزیر عراق را اقدام مثبتی می دانم. چرا که این اقدامات نشان می دهد کشور ما محکوم به این نیست که فقط با جمهوری آذربایجان و قطر رفیق باشد و حالا کشورهای دیگری نیز به سمت ما آمده اند.»
این حرف خانم یلمان در واقع دربرگیرنده یک کنایه به سیاست خارجی دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه است. حالا مدتهاست که احزاب مخالفی همچون حزب جمهوری خلق و حزب خوب، بر این موضوع تاکید می کنند که تنش و اختلافات ترکیه با کشورهای منطقه و جهان، ترکیه را در شرایط دشواری قرار داده و به انزوای این کشور خواهد انجامید.
در همین حال، برخی از تحلیل گران، معتقدند که دولت اردوغان باید لجبازی را کنار گذاشته و عادی سازی روابط با کشورهای مختلف را در دستور کار قرار دهد.
در حال حاضر، ترکیه با سوریه، ارمنستان، رژیم صهیونیستی، امارات متحده عربی، یونان، مصر و قبرس، رابطه ندارد و علاوه بر این، رابطه با فرانسه و عربستان سعودی هم تعریف چندانی ندارد.
شاید با نگاهی اجمالی به لیست این کشورها، بتوان به این جمع بندی رسید که راه عادی سازی رابطه با مصر، هم آسان تر به نظر می رسد و هم در شرایط کنونی هزینه های کمتری برای دولت اردوغان دارد. با این حال، قهر و آشتی با مصر هم پیچیدگی های خاصی دارد و این گونه نیست که همه اختلافات با فشردن چند دکمه و در مدت زمانی کوتاه، خاتمه پیدا کنند.
سالیان خوب ترکیه و مصر
علاوه بر تاریخچه پانصد ساله و اهمیت و جایگاه مصر در سپهر سیاسی و جغرافیایی امپراتوری عثمانی، در دوران جمهوری نیز روابط ترکیه و مصر در برخی مقاطع، شاهد شکوفایی و روند مطلوبی بوده است.
تنها 2 سال پس از تاسیس جمهوری ترکیه و در سال 1925 میلادی، نخستین گام ها برای آغاز روابط دیپلماتیک میان ترکیه و مصر برداشته شد. غازی مصطفی کمال – که در آن دوران هنوز لقب آتاتورک را برای خود، انتخاب نکرده بود- در دورانی که به عنوان یکی از پاشاها یا ژنرال های سپاه عثمانی خدمت می کرد، شناخت عمیقی از مصر و لیبی داشت و پس از بنیان نهادن نظام جدید و رسیدن به پست ریاست جمهوری، رابطه با مصر را در اولویت قرار داد.
با این حال، در آن دوران به خاطر شرایط خاص پس از جنگ جهانی اول و نفوذ گسترده انگلیس و فرانسه در حوزه های جغرافیایی خاورمیانه، مدیترانه و آفریقا و نیز مشکلات داخلی خود ترکیه، امکان ایجاد سفارتخانه جدید وجود نداشت و این هدف به سال 1948 میلادی و دوران پس از جنگ جهانی دوم موکول شد.
در سالیان 1961 تا 1963 میلادی و پس از تاسیس نظام سوسیالیستی در مصر، روابط بین قاهره و آنکارا شکرآب شد. اما بعدها دوباره روابط بهبود یافت.
در سال 2005 میلادی و در دوران تثبیت قدرت حزب عدالت و توسعه، مهمترین سند همکاری اقتصادی بین قاهره و آنکارا امضا شد که دربرگیرنده مجموعه توافقاتی برای تجارت آزاد بین ترکیه و مصر بود و امکانات ویژه ای در اختیار تجار و بازرگانان ترک می گذاشت که کالاهای خود را از هر دو مسیر هوایی و دریایی از طریق مصر و کانال سوئز به مناطق دیگر منتقل کنند.
در سال2009 میلادی و زمانی که حسنی مبارک رئیس جمهور وقت مصر به آنکارا سفر کرد، در همان لحظاتی که با همتای ترک خود عبدالله گل و رجب طیب اردوغان نخست وزیر در کاخ چراغان آنکارا صحبت می کرد، صدها تن از دوستداران ترک و عرب «انجمن دوستداران فلسطین» در استانبول و آنکارا به خیابان ها آمدند و علیه مصر و مبارک، شعار سر دادند.
با این حال، این رویدادها بر روابط حسنه بین ترکیه و مصر تاثیر نگذاشت و در یک بازه زمانی کوتاه، حجم مبادلات تجاری بین دو کشور، از مبلغ یک میلیارد دلار در سال، فراتر رفت.
بهار عربی و خزان روابط آنکارا - قاهره
به جرات می توان گفت، هیچکدام از رویدادهای دو دهه اخیر قرن بیستم، به اندازه خیزش هایی که در کشورهای عربی روی دادند، بر سیاست منطقه یا دولت ترکیه تاثیر نگذاشته است.
حتی رویداد مهم سال 2003 میلادی و در هم کوبیده شدن رژیم بعث عراق، تاثیر چندانی بر سیاست منطقه ای آنکارا نگذاشت، اما اعتراضاتی که در تونس، مصر و کشورهای دیگر روی داد، دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه را با هدایت فکری داود اوغلو به سمت آن سوق داد که با استفاده از ظرفیت جریانات سیاسی نزدیک به اخوان المسلمین، شرایط میدانی در چندین کشور آفریقایی عوض شود و در کشور عربی مجاور، یعنی سوریه نیز چنین چیزی روی دهد.
تا قبل از آن، دولت ترکیه با کشورهای عربی مشکل و اختلاف خاصی نداشت و اردوغان و گل، بارها با بشار اسد، معمر قذافی، حسنی مبارک و دیگران، دیدار کرده بودند و پس از به قدرت رسیدن محمد مرسی در مصر، اردوغان در سفر به قاهره، با عبدالفتاح سیسی وزیر دفاع وقت مصر نیز دیدار کرد.
اما قطعاً نمی توانست پیش بینی کند که آن ژنرال به وزارت رسیده، روزگاری رئیس جمهور مصر می شود، یکی از رفقای سیاسی نزدیک رادوغان را به زندان می فرستد و در حوزه های مختلف سیاسی و جغرافیایی به مصاف ترکیه خواهد رفت.
از روزی که در مصر کودتا شد و عبدالفتاح سیسی قدرت را در دست گرفت، ترکیه و مصر سفرای خود را به خانه فراخواندند و حالا رابطه در سطح کاردار بر جای مانده است. البته، موضوع از حد اعتراض به زندانی کردن مُرسی و اخوانی ها فراتر رفته و اختلافات چند سال اخیر بین ترکیه و مصر، علاوه بر مسائل داخلی مرتبط با بهار عربی و رویکرد قاهره در قبال اخوان المسلمین، حوزه لیبی و شرق مدیترانه را نیز در برگرفته است.
اهمیت مصر برای ترکیه و جبهه بندی کنونی
مصر به عنوان یک کشور قدرتمند، ریشه دار و مهم حوزه آفریقایی – عربی، از بسیاری جهات، برای ترکیه دارای اهمیت استراتژیک است:
مصر در پرونده فلسطین، جایگاه ویژه ای دارد و ترکیه می تواند با استفاده از ظرفیت های این کشور، در مورد غزه، حماس و جریانات فلسطینی، ایفای نقش کند و در عین حال در برابر رژیم صهیونیستی، آمادگی و امکان رصد بیشتری داشته باشد.
مصر به عنوان صاحب کانال سوئز و گذرگاه اتصال دریای مدیترانه به دریای سرخ، برای بازرگانان ترکیه اهمیت حیاتی دارد.
مصر در اتحادیه گاز مدیترانه شرقی، دارای نفوذ است.
مصر در مجاورت لیبی، علاوه بر امکان نفوذ و اثرگذاری بر معادلات این کشور، می تواند دست خود را دراز کرده و در کشورهای آفریقایی دیگری همچون تونس، سومالی و الجزایر نیز، موقعیت ترکیه را تحت تاثیر قرار دهد.
مصر به عنوان میزبان اصلی اتحادیه عرب، می تواند بر روابط جهان عرب با ترکیه تاثیر بگذارد.
با توجه به فاکتورهای بالا، عبدالفتاح السیسی، نشان داده که فهم روشنی از مزیت های استراتژیک کشورش دارد و به همین خاطر در چند میدان و جبهه متفاوت، شرایط را برای ترکیه دشوار کرده است. برخی از این اقدامات چنین است:
امضای توافق نامه دریایی با یونان، ترکیه را از برخی جهات تحت فشار قرار داده است.
ارتباط با رژیم صهیونیستی در دو پرونده مهم فلسطین و نفت و گاز شرق مدیترانه، کار را برای ترکیه دشوار کرده است.
حمایت مصر از ژنرال حفتر در لیبی و همراهی معنی دار السیسی از ماکرون، موجب آن شده که ترکیه نتواند به آسانی به اهداف مطلوب خود دست پیدا کند.
همراهی مصر با دو کشور عربی مهم امارات متحده عربی و عربستان سعودی، عملاً ترکیه را با یک جبهه متفاوت روبرو کرده و در عین حال، روابط مصر با عراق و اردن نیز رو به گسترش است.
سیسی در سالیان اخیر، هم با آمریکا و هم با روسیه به خوبی کار کرده و میدان مانور قابل توجهی به دست آورده است.
ترمیم و تقویت روابط مصر و سوریه، در مقاطع پیش رو – با توجه به تجربه تاریخی جمهوری واحد عربی در قرن بیستم – می تواند شرایط را به ضرر معارضین سوری تحت حمایت ترکیه، تغییر دهد.
سرویس اطلاعاتی مصر، طی دهه های متمادی ثابت کرده که یکی از سرویس های قدرتمند منطقه است و فعالیت چهره ها و گروه های زیر مجموعه اخوان المسلمین از ترکیه و قطر گرفته تا مدیترانه، آفریقا و اروپا، تحت رصد و مشاهده چتر اطلاعاتی قاهره است.
حال باید پرسید: با توجه به تابلویی که ترسیم شد، آیا ترکیه از دلایل و انگیزه های کافی برای حرکت به سمت عادی سازی روابط با مصر، برخوردار است یا خیر؟
در پاسخ باید گفت، به اندازه کافی، هم دلیل برای نگرانی وجود دارد و هم انگیزه هایی برای منافع اقتصادی و سیاسی بلند مدت. در نتیجه، تلاش برای عادی سازی رابطه با قاهره، برای آنکارا یک نیاز حقیقی است. اما در این میان دو چالش مهم وجود دارند: اول این که برای دستگاه دیپلماسی ترکیه دشوار است که به سمت عادی سازی روابط با مصر گام بردارد اما در مورد امارات متحده عربی و عربستان سعودی، اقدام خاصی انجام ندهد. در نتیجه، برای عادی سازی رابطه با مصر، باید در مورد عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز، اقداماتی انجام شود.
دوم این که بخشی از مسائل مرتبط با سیاست خارجی ترکیه، تابعی از تصمیمات شخصی و خشم و رافت خود رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه است و احتمالاً او هنوز تصمیم نگرفته که پرونده رابطه با مصر را به دست دیپلمات ها بسپارد.
انتهای پیام/