به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایرنا ، دخترکانی در دو دسته روبروی هم قرار گرفته اند و در ابتدا با لفاظی و گفتن برخی کلمات، دهان به دهان می شوند اما به ناگهان کار به درگیری تن به تن کشیده می شود.
در ادامه یکی از دخترها، دیگری را چنان پرتاب میکند که بخشی از کتف و سرش به ناحیه سیمانی کنار باغچه میخورد اما دختر آسیبدیده بر میخیزد و دعوا و درگیری را از سر میگیرد. این درحالی است که تماشاچیانی این صحنه ها را به نظاره نشسته اند و به جای خاتمه دادن به مساله، با جملاتی بر آتش درگیری می دمند.
در میانه دعوا، دخترکی، قمه ای ۵۰ سانتیمتری را بیرون میکشد که خوشبختانه با وساطت دوستان، از آن استفاده نمیکند؛ صحنه ای که هر چند در هر حالتی زننده و ناهنجار است اما به طور معمول در دعواهای پسران بیشتر دیده می شود. به هر حال فیلم در فضای مجازی منتشر می شود و واکنش کاربران بسیاری را به همراه دارد که متفق القول از چرایی کاهش سن خشم در جامعه و بروز این نوع رفتارهای پسرانه در میان دختران می پرسند.
پرسش هایی که ما را بر آن داشت تا در گفت وگو با محمد کاظم زاده روانشناس و خانواده درمانگر پاسخ آن را جویا شود.
کاظم زاده روز شنبه در این گفت وگو با تاکید بر اینکه نخستین موضوعی که در این اتفاق باید مورد بررسی قرار گیرد بحث علاقه مندی و پایبندی و احساس خوب داشتن به کلیشه جنسیتی است، اظهار داشت: کلیشه جنسیتی یعنی داشتن اصول، قوانین، هنجارها و پایبندی هایی که متناسب با جنسیت انسانی است که این امر از هنگامی که افراد از سن ۱۱ و ۱۲ سالگی، آرام آرام شروع به ساخت هویت خود می کنند به این هویت جنسیتی پایبند می شوند.
وی ادامه داد: حال وقتی این پرسش مطرح می شود که چرا دختران ما در محدوده سنی ۱۳ یا ۱۴ سال این پایبندی را ندارند باید گفت این امر دلایلی دارد از جمله اینکه برای نشان دادن قدرت بیشتر است یعنی وقتی افراد برخلاف کلیشه جنسیتی خود رفتار یا یکسری نشانه ها را بروز می دهند، می تواند نشانه قدرت خواهی بیشتر باشد.
به بیان کاظم زاده، دومین دلیل عدم پایبندی به کلیشه های جنسیتی می تواند نشانه یک اعتراض نسبتا دائمی یا تکرار شونده نسبت به برخی مسایل از جمله تربیت خانوادگی یا جلوه های اجتماعی یا حتی نسبت به روابط میان فردی و عاطفی خود باشد.
این روانشناس و خانواده درمانگر، یکی دیگر از دلایل عدم پایبندی به کلیشه های جنسیتی را نداشتن درک عمیق از جنسیت یا کلیشه جنسیتی عنوان و تصریح کرد: به این معنا که فلسفه آن به اصطلاح موقعیت را درک نکرده باشند که در مورد این وضعیت در جامعه با پدیده هایی همچون اینکه پسرهایی جلوه های غیرپسرانه را منعکس می کنند روبه رو هستیم.
وی با تاکید بر اینکه این سه محور یعنی نشان دادن قدرت بیشتر، اعتراض و نداشتن درک عمیق از جنسیت می تواند محورهای اصلی احساس منفی نسبت به کلیشه جنسیت باشد، خاطرنشان کرد: آنچه اهمیت دارد این است که افراد به دلیل اینکه آموزش دقیقی ندیده اند به فلسفه نشانه ها و اصول و قواعد پی نبرده اند یا چنین چیزی در حوزه اهمیت آنان نبوده است.
کاظم زاده در پاسخ به این پرسش که چه کنیم تا دیگر شاهد دعواهایی با کلیشه های جنسیتی فرا فردی نباشیم، اظهار داشت: همه افراد با آموختن مهارت هایی می توانند ناکامی ها و نابسامانی های خود را مدیریت کنند و احساس منفی نسبت به کلیشه جنسیتی اینگونه بروز نمی کند.
وی با تاکید بر اینکه داشتن مهارت کنترل خشم، مهارت حل مساله و مهارت قاطعیت باعث می شود احساس منفی نسبت به کلیشه های جنسیتی به صورت تِکانشی و آزاردهنده بروز نکند، توضیح داد: در حقیقت اگر افراد این سه مهارت را داشته باشند ناکامی ها و نابسامانی های اطراف آنان زمینه ساز رفتارهای تکانشی خیلی جدی نمی شود و سعی می کنند مشکلات را به صورت مطلوب تر و سازنده تر پیش ببرند حتی اگر احساس درونی آنان احساسی منفی باشد.
به گفته این روانشناس تربیتی، مدیریت خشم، داشتن اشراف دقیق به هیجانات درونی ایجاد می کند که باعث می شود فرد بتواند هیجانات درونی خود را کنترل کند. قاطعیت هم به ما یاد می دهد که بعد از اینکه خود را در یک ناکامی و نابسامانی کنترل کردیم، از ناراحتی خود به صورت سازنده و هدفمند به نحوی که نه خود آسیب ببینیم نه دیگری و منطبق با هنجارهای گفت و گوی اجتماعی باشد حرف خود را بزنیم و حرف در دلمان نماند.
کاظم زاده با بیان اینکه بسیاری مواقع مشکل ما طرف مقابل یا یک سیستم نیست بلکه مشکل خود ما و مساله در درون خود ما است، اظهار داشت: پس باید مهارت حل مساله را هم بلد باشیم تا بتوان مسائلی که گریبان گیر می شود را به طور جدی حل کرد.
این روانشناس تربیتی و مشاور خانواده با تاکید بر اینکه این مهارت ها باید به صورت عمومی در مراکز آموزشی رسمی مانند آموزش و پرورش و رسانه های جمعی ارائه شود، تشریح کرد: همچنین باید کتاب های خوبی در این مورد نوشته شود و قابل استفاده و فهم برای عموم مردم باشد. خانواده ها هم باید تلاش کنند تا فرزندان را نسبت به زندگی آینده آماده کنند.
وی افزود: فراموش نکنیم امروز همانند سی سال پیش، فرزندان نمی توانند بدون آمادگی، آگاهی و دانستن آنچه که لازم است وارد برهه مهمی از زندگی شوند و والدین باید این موقعیت ها را تدبیر کنند.
کاظم زاده با تاکید بر اینکه نوجوانان و جوانان در صورت نبود هیچکدام از این اتفاق ها باید خود تدبیری بیاندیشند، خاطرنشان کرد: بنا بر پژوهش های صورت گرفته، بسیاری از نوجوانان از بروز رفتار ناکارآمد احساس منفی دارند یعنی اگر رفتاری تکانشی از خود نشان دهند شاید در منظر عمومی حتی از کار خود دفاع کنند یا توجیه تراشی کنند اما موقعی که با منطق خود خلوت می کنند و سر به جیب مراقبت فرو می برند متوجه می شوند که نخستین آسیب رفتار ناکارآمد به خود فرد باز می گردد.
وی تاکید کرد: پس بهتر است نوجوان به اهمیت و ضرورت این آموزش ها و رفتارهای مقابله ای پی ببرد و خود را به این آگاهی ها مسلح کند تا حال دلش خوب شود.