به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه الاخبار لبنان در گزارشی نوشت که ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان دیگر قادر نیست بسیاری از ماموریت ها و وظایف محوله را انجام دهد و اخبار و اطلاعات مربوط به اوضاع جسمانی وی بسیار اندک و تحریف شده است. حضور علنی وی نیز بسیار نادر است و اگر هم حضوری انجام شود فقط برای گرفتن عکس از دور در یک نشست یا دیدار یا جلسه شورای وزیران صورت می گیرد. این موضوع در خصوص دیدار وی با هیثم بن طارق پادشاه عمان نیز صدق میکرد.
به این ترتیب محمد بن سلمان ولیعهد عربستان از زمان رسیدن به پست ولایتعهدی در ژوئن سال 2017 به حاکم فعلی عربستان تبدیل شده و در نتیجه ناتوانی پدرش به صورت تدریجی تمامی اهرمهای قدرت و حاکمیت را به دور از دسترس رقبای داخلی در اختیار گرفته است.
بن سلمان بعد از اینکه حمایت مطلق آمریکا را با شکست دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق این کشور در انتخابات گذشته ریاست جمهوری از دست داد، به دنبال جلب رضایت دولت جو بایدن بر آمده است. اما به نظر میرسد هنوز موفقیتی در این زمینه کسب نکرده، لذا از طریق گروهها و اهرمهای فشار عربستان در واشنگتن تلاش دارد چهره مخدوش خود در میان افکار عمومی آمریکا را بهبود بخشد.
آخرین اخبار رسمی رسیده از عربستان سعودی در خصوص اوضاع جسمانی پادشاه این کشور مربوط به یک سال پیش بود که ملک سلمان در معرض جراحی لاپاراسکوپی برای برداشتن کیسه صفرا قرار گرفت. بعد از آن هم وی در ژانویه گذشته دوز اول واکسن کرونا را دریافت کرد.
سایت تاکتیکال ریپورت گزارش می دهد که ملک سلمان اصرار داشت که در مراسم نماز عید فطر گذشته در شهر نئوم حضور داشته باشد، اما تیم پزشکی وی و شخص ولیعهد تدابیر فوق العادهای را برای جلوگیری از ارتباط مستقیم وی با خانواده و شاهزادگان دیگر آل سعود به اجرا گذاشتهاند.
سوالی که در شرایط کنونی پیش میآید، این است که چرا سلمان بن عبدالعزیز در طول زندگی خود، مرحله انتقال قدرت به فرزندش را دنبال نمیکند و ریسک مرحله انتقالی بعد از وفات خود و برگزاری نشست هیئت بیعت و بیعت این افراد با شاه جدید رامی پذیرد؟ آیا بن سلمان نسبت به طی شدن درست این روال بعد از مرگ سلمان بن عبدالعزیز و فقدان احتمال فعالیتهای نظامی یکی از رقبای خود از جمله محمد بن نایف یا احمد بن عبدالعزیز اطمینان دارد؟ یا میترسد که در صورت اجرای این مراسم در طول زندگی سلمان بن عبدالعزیز از سوی رقبایش به کودتا ضد پدرش متهم شده و دستاویز جدیدی برای تخریب وجهه خود به مخالفان بدهد؟
صرف نظر از عوامل داخلی به نظر میرسد حضور و موافقت آمریکاییها با هر نوع پروسه انتقال قدرت در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس عاملی ضروری به نظر میرسد، این بدان معنا است که روند انتقال پادشاهی عربستان به بن سلمان هنوز به صورت کامل انجام نشده است و آمریکاییها گرچه پیش از این سیگنالهای علنی را مبنی بر حمایت از انتقال قدرت به بن سلمان مطرح کرده و مناسبات خوبی با حاکمیت تحت امر وی دارند، اما با این وجود بن سلمان هنوز روابط شخصی یا ارتباطات مستقیم با جو بایدن نداشته است. بایدن در حالی که در گفتگوی خود با شبکه ای بی سی نیوز آمریکا در مارس گذشته بن سلمان را سرپرست وظایف پادشاهی عربستان معرفی کرد، اما در خصوص آینده مناسبات شخصی خود با وی در صورت مرگ پادشاه کنونی سخنی به میان نیاورد.
این موضوع البته تنها منحصر به روابط شخصی جو بایدن و محمد بن سلمان نمی شود بلکه نگاهی به مناسبات بین عربستان و آمریکا طی 20 سال گذشته و پیچیدگیهای گسترده موجود در این زمینه میتواند این موضوع را روشنتر کند. به این ترتیب مشخص میشود که گرچه عربستان همواره در میان سیاستمداران آمریکایی به عنوان یک متحد ویژه مطرح است که نقش ژئوپلتیک خود را در خاورمیانه و تبادلات نفتی و قیمت نفت ایفا میکند، اما در عین حال در نزد افکار عمومی آمریکاییها چهرهای منفور دارد.
پیش از این آمریکا به وضوح نشان داده بود که به دنبال تغییر قرائت افراطی موجود از دین در جامعه سعودی است. بن سلمان این موضوع را خیلی زود متوجه شده و روند تغییر ریشهای ماهیت جامعه عربستان را با مشاوران خود از جمله ترکی آل شیخ که از خانواده مفتیان عربستان بود، آغاز کرد. بن سلمان با لغو فعالیتهای هیئت امر به معروف و نهی از منکر و جایگزینی مراسمهای رقص و پایکوبی از طریق هیئت تفریح و سرگرمی به تدریج این روند را دنبال کرد، اما آزادیهای اجتماعی ارائه شده به مردم با بیشترین حد از سرکوب سیاسی دنبال شد.
در هر صورت به نظر میرسد روند انتقال قدرت در عربستان سعودی قبل یا بعد از وفات پادشاه کنونی آسان نخواهد بود و میتواند تاثیرات عمیق و طولانی مدتی بر خاندان سعودی داشته باشد، به ویژه در شرایطی که رسماً قرار است انتقال قدرت به نوادگان عبدالعزیز صورت گیرد. به این ترتیب عربستان دیگر شرایط گذشته را نه در ابعاد نقش خود در منطقه و در زمینه ثبات و استقرار حاکمیت نخواهد داشت، چرا که قدرت این کشور برای ساکت نگه داشتن دیگران با دلارهای نفتی کاهش پیدا کرده است. در حال حاضر به نظر میرسد تغییرات به سمت شرایطی نامشخص همراه با اندکی اضطراب در میان مسئولان سعودی آغاز شده است.
انتهای پیام/