امام محمدباقر(ع) بیش از نیمی از عمر خویش را پس از حماسهی کربلا در شرایطی پرشیب و متلاطم با پدر به سر برد و فرصت نوزده سالهی امامتش با پنج خلیفهی متغیر و بیثبات همزمان شد.
پایهگذاری انقلاب فرهنگی و انتشار اندیشهی شیعه کار اصلی او بود و به قول شاعر «شجاعالدین ابراهیمی»، «اسوهی فهم و فراست کیست، اوست وارث عز و قداست کیست، اوست»
پس از شهادت امام سجاد(ع) رهبری جامعه اسلامی در اختیار امام باقر(ع) قرار گرفت.
دوران امامت امام باقر(ع) با ادامهی فشارهای خلفای بنیامیه و حکام آنها با شیعیان عراق مقارن بود. عراق در آن زمان مرکز اصلی شیعه بود؛ از این رو از امام باقر(ع) به عنوان امام اهل عراق یاد کردهاند.
یکی از دشواریهای شیعه در این دوره، انشعابات داخلی بود. جریان غلو در این دوره هم خودنمایی میکرد و همزمان با فشار امویان رو به فزونی گذاشته بود. غالیان با سوء استفاده از روایات امام علی(ع) و فرزندان آن حضرت و نسبت دادن احادیث جعلی میکوشیدند از جایگاه امامان و شیعیان راستین برخوردار شده و با کشاندن افراد سادهلوح به سمت خود به اهداف خود برشند. زمانی که امام در مدینه بود، این فرصتطلبیها شدت گرفت.
وقتی امام محمدباقر این افراد را از خود طرد کرد، اصحاب حضرت نیز غلات را از جمع خود بیرون کردند. اصحاب امام محمدباقر(ع)، «مغیرهبن سعید» و «بیان ابن سمعان» را که هر دو از معروفترین شخصیتهای غالیان و رهبران آنان بودند تکفیر کردند.
غلات با توسل به اطاعت امام (ع) خود را از عمل به وظایف اسلامی معاف دانسته و شناخت و معرفت امام را کافی میشمردند اما امام محمدباقر(ع) بر لزوم تکیه بر عمل صالح تاکید میفرمودند و تقوا و پرهیزگاری را راه نجات و رسیدن به کمال میدانستند.
تاکید امام باقر(ع) بر عملگرایی شیعیان، به طور مستقیم در برابر تمامی فرقههایی بود که به عمل صالح اعتنایی نداشتند.
سرانجام در هفتم ذیحجه سال ۱۱۴ هجری در سن ۵۷ سالگی در مدینه به شهادت رسید. پیکر مقدسش را در قبرستان بقیع کنار پدر بزرگوارش به خاک سپردند.
برخی از سخنان امام محمدباقر(ع):
دروغ خرابی ایمان است.
مؤمن، ترسو و حریص و بخیل نمیشود.
همانا خداوند با حیا و بردبار را دوست می دارد.
آنکه خشمش را از مردم باز دارد خداوند عذاب قیامت را از او باز دارد.
انتهای پیام