ه گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از الخلیج الجدید، وب سایت « آفریکا ریپورت» در گزارشی اعلام کرد که « محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی از کمبود تجربه رنج میبرد تا جایی که سیاستهای او باعث شد تا «محمد بن زاید» ولیعهد ابوظبی سیاست سعودی را برای تغییر شکل منطقه مطابق با منافع خودش تحت تاثیر قرار دهد.
این وب سایت در گزارشی نوشت که این واقعیت که عربستان سعودی از سال 2011 در بسیاری از پروندههای منطقهای به سوی امارات متحده عربی کشیده شده است ، به این معنی نیست که روابط بین آنها به عنوان یک همپیمان دائمی است؛ بلکه این دو کشور در بسیاری از زمینهها دچار تنش و اختلافاتی هستند، همانطور که اخیرا این دو کشور در زمینه نفت اختلافات خود را نشان دادند. اختلاف میان عربستان و امارات در هفته گذشته در ارتباط با تلاش به عمل آمده جهت دستیابی به توافق جدید به منظور افزایش تولید از ابتدای اوت آینده شکل علنی به خود گرفت. در حالیکه ابوظبی خواستار افزایش سقف تولید نفت برای «عادلانه» ساختن آن است، ریاض از پذیرش خواستههای همسایه خود امتناع می ورزد. به همین دلیل نشست اوپک پلاس لغو و به هفتههای آتی موکول شد.
این گزارش این واقعیت را نشان میدهد که اتحاد ریاض و ابوظبی با آغاز ولیعهدی محمد بن سلمان در سال 2015 به شدت تقویت شد و یکی از نتایج آن شروع جنگ یمن به عنوان بخشی از یک ائتلاف نظامی با هدف ازبین بردن انصارالله و مقابله با این جنبش بود.
عربستان سعودی و امارات متحده عربی در 5 ژوئن 2017 روابط دیپلماتیک و تجاری خود را با قطر قطع کردند و این تصمیم به دستور بن زاید بود که معتقد بود قطر بیش از حد به ایران و «اخوان المسلمین» نزدیک است. اما واقعیت آنچه بعداً اتفاق افتاد، به تدریج نشان داد که امارات متحده عربی در حال اتخاذ یک سیاست یکجانبه است، تا حدی که برای رسیدن به منافع خود از ائتلاف نظامی در یمن خارج شد.
این نشان داد که بن سلمان تمایل به پیروی از سیاستهای بن زاید دارد؛ چراکه این کشور از قدرت انصارالله ترسید و آن را تهدیدی برای مرز عربستان و یمن دانست اما این موضوع برای امارات متفاوت بود.امارات در نتیجه شکستهای پی در پی در یمن و همچنین انتقادهای بینالمللی در سال 2019 از ائتلاف متجاوز عربی عقب نشینی کرد تا حضور خود را تنها در مناطق دارای اهمیت استراتژیک مانند جزیره سقطری، عدن و مناطقی از جنوب یمن را گسترش دهد.
عربستان سعودی همچنین به عنوان رهبر این ائتلاف متجاوز مورد انتقادهای بین المللی قرار گرفت تا جایی که «استفان لاکروا » استاد علوم پو پاریس تاکید کرد که عربستان مسئول کامل اشتباهات امارات متحده عربی در یمن است. از آن زمان به بعد این دو کشور حاشیه خلیج فارس تلاش کردند تا سیاست مشترکی را در مورد بسیاری از موضوعات منطقهای اتخاذ کنند و یا اینکه با یکدیگر رقابت نکنند.
بدین ترتیب تصمیم محمد بن سلمان برای پایان دادن به محاصره قطر و نزدیک شدن به ترکیه موجب خشم محمد بن زاید شد. بن سلمان در 5 ژانویه 2021 میزبان اجلاس خلیج العلا بود که در آن آشتی خلیج فارس اعلام شد که پس از سه سال و نیم محاصره قطر پایان یافت. امروز نیز به رغم عادی شدن روابط عربستان سعودی و متحدان این کشور با دوحه، به نظر میرسد که روابط ابوظبی و دوحه همچنان سرد است و هنوز به حالت طبیعی بازنگشته است.
پس از سالها تنش عربستان با ترکیه وزیر امور خارجه سعودی در ماه مه با همتای ترک خود در ریاض دیدار کرد؛ درحالی که امارات با ترکیه به دلیل ارتباطش با «اخوان المسلمین» دچار اختلاف است.
در همین راستا لاکروا اعلام کرد که بن سلمان سیاستهای مغایر با امارات متحده عربی را اتخاذ میکند، زیرا او نیاز به نشان دادن خود در سطح منطقه دارد، حتی اگر این به معنای رویارویی با بن زاید باشد. از جمله این سیاستها اعلامیه ریاض در مورد توقف معامله با شرکتهای خارجی است که عربستان تلاش خود را برای تحکیم موقعیتی که میخواهد در خاورمیانه در اوایل سال جاری به دست آورد، آغاز و در فوریه سال جاری اعلام کرد که تا سال2024 تجارت خود را با شرکتهای بینالمللی که دفتر مرکزی آنها در این کشور نیست، متوقف خواهد کرد.
«بدر السیف» استاد دانشگاه کویت در این زمینه نوشت که سعودیها احساس میکنند که توانایی دستیابی به موقعیت اقتصادی بسیار بالاتر را دارند و از این نظر به دنبال رقابت با امارات متحده عربی هستند.
السیف معتقد است که بحران اوپک پلاس نشان داد که اماراتیها استراتژیست خوبی هستند حتی اگر آنها سهمیه کاهش تولید نفت را نداشته باشند، پیامی در مورد رشد روزافزون خود ارسال میکنند. این عمدتا به دلیل تجربه ولیعهد ابوظبی است که با کشورهایی همچون چین، روسیه و برخی کشورهای غربی از جمله ایالات متحده روابطی را ایجاد کرد و بنابراین درجه قابل توجهی از اعتماد را در عرصه بینالمللی به دست آورد.اما محمد بن سلمان خارج از این چارچوب عمل کرد و او هنوز به دنبال اثبات خود است به ویژه اینکه چهره او به دلیل قتل «جمال خاشقجی» روزنامه نگار منتقد سعودی در عرصه بینالمللی خدشه دار شده است.
بررسی دستاوردهای سیاست خارجه بن سلمان و به وجود آمدن جنگها و بحرانها در منطقه نشان از بی تجربگی و استبداد وی در تصمیم گیری در کنار تمایلات جنگ طلبانه اش دارد. سیاستهای ناپخته ولیعهد جوان که با به دست گرفتن زمام قدرت در کشور محافظه کار عربستان همچنان در عرصه داخلی و خارجی بر مخالفان خود میتازد باعث شده تا این کشور که مدعی رهبری جهان اسلام است به جای آنکه تبدیل به عنصری برای تقویت وحدت شود خود باعث اختلاف افکنی میان کشورهای عربی و اسلامی شده تا جایی که کمتر کشوری در خاورمیانه وجود دارد که از سیاستهای بن سلمان در امان مانده باشد.
انتهای پیام/