حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران در گفتگویی به بیان نکاتی درباره انتخابات 1400، اصلاح قانون انتخابات توسط مجلس، شایعه دیدار رئیس دولت اصلاحات با علی لاریجانی و ... پرداخته است.
بخشی از آن را در ادامه به نقل از برنا می خوانید.
*{ با اشاره به مصوبه اخیر مجلس یازدهم در رابطه با تغییر قانون انتخابات ریاست جمهوری مصوبه ای داشته که حواشی بسیاری ایجاد کرده است}: امیدوارم این اقدام مجلس، متکی بر اقدام قوه مقننه باشد و نه یک سیاست کلی. اگر مبتنی بر یک سیاست کلی باشد، به معنای ادامه انتخابات مجلس در ریاست جمهوری است. اگر تنها، اقدام قوه مقننه باشد، شورای نگهبان اجازه بخش مهمی از این کار را نمیدهد. در جمهوری اسلامی، گاهی اوقات اقدامات گروههای مختلف مثلا قوه مقننه، قضائیه یا مجریه متکی با یک سیاست کلی و هماهنگ شده، پیش میرود. مانند قانون لغو تحریمها که عنوانش چنین است اما محتوای دیگری دارد.
*{ با اشاره به اینکه چرا این طرح زمان ترامپ مطرح نشد}: هیچ کس در ایران موافق گفت و گو با ترامپ نبود. به این معنا که اگر قرار بود، گفت و گویی نیز با ترامپ انجام شود، باید با ترامپ پس از انتخابات گفت و گو میشد. او ضربههای زیادی به ایران زد و هدفش نیز کشیدن ایران پای میز مذاکره بود. ایران نمیبایست تسلیم زیادهخواهی آمریکا در زمان ترامپ میشد. حتی ما هم که مخالف تنشزایی در دنیا هستیم، موافق مذاکره با ترامپ نبودیم.
*{ با اشاره به انکه برخی اصولگرایان می گویند اصلاح طلبان رای نمی آورند}: نمیشود گفت که همه اصولگرایان این صحبتها را میکنند. زیرا این صحبتها صرفا به بخش موسوم به «انقلابی» بازمیگردد. باید به این نکته توجه کرد که بخش عمده اصولگرایان نیز مانند اصلاحطلبان هستند و تفاوتی ندارند. طیف وسیعی از حزب موتلفه، روحانیت مبارز و شخصیتهایی مانند ناطق نوری، لاریجانی، نبوی، بادامچیان، میرسلیم و ... شرایطشان خیلی از شرایط اصلاحطلبان بهتر نیست. بهتر است که به این دسته از دوستان، نواصولگرایانی بگوییم که خود را انقلابی میدانند. این گروه از این قبیل روشها استفاده میکنند زیرا علاقهمندند که نه اصلاحطلبان و نه اصولگرایان قدیمی در صحنه باشند و تنها خودشان در عرصه سیاست باقی بمانند. آنها عجله دارند. دیر آمدهاند و زود میخواهند به اهدافشان برسند.
*{ در پاسخ به این سوال که اساسا رویکردی که تندروها به رئیسجمهور دارند، اگر برعکس بود و اصلاحطلبان چنین رویکردی را در مقابل یک دولت اصولگرا داشتند، چه اتفاقی می افتاد؟}: اینها نمک سیاست است و نباید آنها را مانع مهمی برای کار رئیسجمهور دانست. مگر آن زمان هاشمی بود، مردم در خیابان علیه خانواده او شعار ندادند؟ یا این که در زمان خاتمی حادثه کوی دانشگاه پیش نیامد؟ این قضایا بسیار طبیعی است. نمیشود دولتی روی کار بیاید و کسی به او چیزی نگوید. هر دولتی اعم از اصولگرا، اصلاحطلب، میانهرو یا انقلابی روی کار بیاید، باز این اتفاقات خواهد افتاد. اما اگر دولت خودشان باشد، نیروهای تندرو کمتر صحبت میکنند و نیروهای اصلاحطلب، انتقادهایی انجام دهند. در هر صورت، واضح است که تریبون هایی که اصلاحطلبان برای نقد دارند از تریبون های اصولگرایان کمتر است.
* حرف همیشه وجود داشته و وجود خواهد داشت. جمهوری اسلامی در آن موضعی نیست که روسای جمهور سابق را به زندان بیندازد. اگر به دنبال چنین چیزی بود، قطعا احمدینژاد برای زندان رفتن از همه شایستهتر بود زیرا با همه اصول در حال مبارزه است. بالاخره روحانی در چهارچوب کار می کند.
*{ در خصوص دیدار خاتمی با علی لاریجانی}: دیداری با خاتمی وجود نداشته است. تا فردی کاندیدا نشود، نمیتوان از سوی او صحبت کرد. باید صبر کرد تا پس از کاندیدا شدن و تایید صلاحیت او، این قضیهها را بررسی کرد. اکنون حمایتی از سوی هیچ جریانی اعلام نشده است. سیاست مصوب در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات این است که کاندیدا اصلاحطلب داشته باشند و حتما چنین ظرفیتی وجود دارد.
*{ با اشاره به مانفیست اصلاح طلبان برای انتخابات ۱۴۰۰}: در حال حاضر بحث مانیفست مطرح نیست. مهمترین بحث این است که اصلاح طلبان چه چهرهای را مدنظر دارند که بتواند، کشور را از شرایط حاد اقتصادی کنونی نجات دهد. اصلاح طلبان باید بتوانند یک شخصیت موفق اقتصادی را معرفی کنند تا شانسشان برای پیروزی، بالاتر برود.
* { با اشاره به حضور اسمش در لیست کاندیداهای انتخابات ۱۴۰۰}: من فعلا در مشغله هستم و از فتنه گران شناخته می شوم.
*{ در پاسخ به سوالی مبنی بر آنکه یک سری از نیروهای انقلاب به دلیل نقد، از قطار انقلاب پیاده شدند و بسیاری این موضوع را نقد میکنند که خصوصا در جریان اصلاحات، پیدا کردن نیرویی که بتواند بدون دردسر بر سر کار بیاید بسیار سخت است}: بله کارمان بسیار سخت است. اشتباه تنها در یک طرف اتفاق نیفتاده است بلکه روندی در کار است. نیروهای نظامی و حکومتی همان اشخاصی هستند که دو دوره خاتمی را در مجلس پنجم و ششم تایید صلاحیت کردند. پس همه اشتباهات از طرف مقابل نیست. یک جاهایی نیز ما اشتباه کردیم. دو قوه را داشتیم و فکر میکردیم، کم است. باید میایستادیم و روابط را تنظیم می کردیم. تنها راه باقی مانده اصلاحات است. پس از دو دوره موفقیت هاشمی در ریاست جمهوری، دو دوره اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی موفق در دوران خاتمی داشتیم که اگر آن را ادامه میدادیم، اکنون در شرایط بهتری بودیم.
* { در پاسخ به سوالی مبنی بر آنکه خاتمی همچنان محور هستند}: ایشان یک شخصیت ملی هستند. شخصیتهایی مانند خاتمی، کرباسچی، ناطق، لاریجانی، باهنر و ... برای کشور لازم است.
1727215