«سید محمدجواد هاشمی» در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایرنا درباره تحولات اخیر افغانستان اظهار کرد: به نظر میرسد دولت در مورد نحوه برخورد با طالبان دچار تردید، انفعال و بررسی شرایط است و به جمع بندی لازم نرسیده است که آیا می تواند یک جنگ تمام عیار در مقابل طالبان انجام دهد یا ندهد. اگر دولت جنگ تمام عیار علیه طالبان را انتخاب کند موضوع صلح به طور کامل به حاشیه میرود، چون هنوز امیدواریهایی برای صلح در دولت وجود دارد. این را میشود در مواضع فرمانداران نقاط مختلف کشور فهمید کما اینکه والیها می گویند به ما تسلیحات نظامی و نیروی کمکی نمیرسد.
وی ادامه داد: از طرفی دولت نماینده اکثریت جامعه نیست. دولت غنی با رای بسیار پایین و با دخالت آمریکا شکل گرفته است و مشروعیت لازم را در بین مردم ندارد به همین دلیل است که خیزش های مردمی کاری با دولت ندارند.
این کارشناس افغانستانی مقیم ایران درباره گروههای قومی مخالف طالبان گفت: این گروه ها کاری با دولت ندارند و اکنون به سطحی از خودگردانی فکر میکنند. گرچه طالبان در چند روز اخیر عقبنشینیهای داشته است ولی در مجموع در حال خریدن زمان است که دست خود را پر نشان دهد و بگوید این دولت مشروعیت مردمی ندارد و حالا که پشتیبانی جهانی خود را از دست داده، قابل اتکا نیست.
هاشمی اضافه کرد: در آخرین انتخابات افغانستان که البته به دلیل ناامنیهای ناشی از اقدامات طالبان ایجاد شده بود، مشارکت بسیار پایین بود. این سطح از مشارکت باعث شد مشروعیت دولت در جامعه پایین باشد. از سوی دیگر مردم در دور دوم دولت غنی به این نتیجه رسیده اند که دولت نسبت به دوره های قبل کارایی لازم را ندارد و نمی تواند زیرساختها و مطالبات عمومی و توسعه محوری کشور را پیش ببرد.
وی خاطرنشان کرد: زیرساختهای توسعه و امنیت افغانستان در این دولت نسبت به دولت های حامد کرزای بهبود پیدا نکرد، از طرف دیگر خروج نیروهای ائتلاف، ناتو و آمریکاییها از افغانستان مقداری جایگاه دولت را متزلزل کرد.
هاشمی درباره نقش و سهم گروههای قومی افغانستان در دولت و خواسته های کنونی آنها گفت: پشتونها تجربه های تاریخی حکمرانی در افغانستان دارند، به همین دلیل با سهیم شدن دیگر اقوام در حکومت کنار نمیآیند. زمانی که مجاهدین شوروی را پس زدند و به مرکز آمدند و میخواستند دولت را تشکیل دهند، پشتون ها زیر بار ریاست مرحوم برهان الدین ربانی تاجیک تبار موضوع نرفتند و مهمترین آنها گلبدین حکمتیار بود که دست به اسلحه برد و جنگ را شروع کرد.
این کارشناس مسائل افغانستان خاطرنشان کرد: پس از شکست امارت اسلامی طالبان و پیروزی مجاهدین، بخشی از آنها با همه انتقاداتی که در این سال ها به دولت مرکزی داشتند، در سیستم بروکراتیک جذب شده و قواعد حکمرانی دولت مدرن را پذیرفتند و در مجموع مبنا را بر امنیت و استقلال نسبی حکومت گذاشتند و کنارش بودند.
وی اضاغه کرد: حتی کسانی که زمانی در دوره جنگ نقش محوری داشتند بعد از سوی دولت به حاشیه رانده شدند، ولی باز عَلَم مخالفت نظامی بر نداشتند. چون همین حکومت ضعیف را بهتر از هرج و مرج و آنارشیسم می دانستند، هرکدام به نوعی سهیم بودند و کم و بیش سهیم بودن آنها در حکومت نقطه مشترکشان با دولت مرکزی است.
هاشمی با اشاره به تغییرات قابل توجه در افغانستان نسبت به ۲۰ سال قبل اظهار کرد: زیرساختهای فرهنگی، اجتماعی، نظامی، اقتصادی، صنعتی و زیربنایی افغانستان نسبت به گذشته توسعه پیدا کرده و نسبت به ۲۰ سال قبل شرایط متفاوتی دارد و این کاملا مشهود است.
وی با بیان اینکه رشد اقتصادی، تجارت، تحصیلات و تغییر نگرش مردم دنیا به جامعه افغانستان کاملا مشهود و قابل تامل است، ادامه داد: از نظر حقوق زنان، رسانه و آزادی بیان به پشتوانه قانون اساسی هم تغییرات چشمگیری در کشور به وجود آمده است.
هاشمی در عین حال گفت: از نظر نظامی چون از دهه ۷۰ سیستم امنیتی و نظامی کشور به طور کامل از هم پاشید، تا استقرار یک ارتش قوی و ساختار قبال اتکا مستقل و ملی باید راه درازی پیموده شود.
وی در ادامه با اشاره به موقعیت ژئوپلتیک و جغرافیایی افغانستان گفت: افغانستان در میان کشورهای آسیایی شرقی چون هند و چین، از جنوب پاکستان، از غرب با ایران و از شمال کشورهای آسیایی مرکزی، قرار دارد. هر کدام از این کشورها منافعی در افغانستان دارند و رقابت هایی هم بین آنها وجود دارد.
این کارشناس مسائل افغانستان افزود: رقابت کشورهایی مانند پاکستان، هندوستان، چین و روسیه در افغانستان در قبال این منطقه می برند، باعث شده افغانستان نقطه ای حساس و استراتژیک برای این کشورها باشد.
هاشمی در ادامه با اشاره به نقش آفرینی پاکستان و ترکیه در افغانستان گفت: نقش پاکستان برای همه روشن است. ترکیه به عنوان کشوری اسلامی و قدرتمند، دارای توان اقتصادی است که در دوران جنگ مجاهدین با طالبان به مجاهدین کمک کرد.
وی یادآور شد: طرفداران ترکیه در افغانستان تمایل دارند از توان اقتصادی و دیپلماتیک ترکیه استفاده کنند و خود این کشور در این شرایط که آمریکا و ناتو میدان را خالی کرده اند، تلاش می کند که نقش خود را ایفا کند. به نظر میرسد که این نقش در حال حاضر پررنگ تر شده است و میتوان آن کشور را به عنوان یک بازیگر مهم در افغانستان تلقی کرد.
این کارشناس افغانستانی درباره توان ائتلاف شمال برای مقابله با طالبان اظهار کرد: قبل از اینکه آمریکا وارد مقابله با طالبان شود، مجاهدین بسیاری از مناطق را از تصرف طالبان خارج کرده بودند. آنها شاید تجربه اجرایی نداشته باشند ولی تجربه جنگ دارند. علاوه بر آن ۲۰ سال از حکومت طالبان گذشته است، نسل جدید شهری با تحصیلات و معلومات جدید روی کار آمده است. لذا بعید میدانم جامعه جدید افغانستان زیر بار تفکر طالبان برود. مثلا دختر افغانستانی که در ایران تحصیل کرده، امروز در افغانستان فرماندار یا والی است، این نشان میدهد که مردم جدید افغانستان زیر بار طالبان نمیروند، ولی اینکه ائتلاف شمال چقدر موفق شود بستگی به نقش و نقشه کشورهای منطقه و جهان دارد.
وی در پاسخ به این پرسش که طالبان میتواند سیستم جمهوریت و قانون اساسی افغانستان را کنار بگذارد، گفت: طالبان توسط کشورهای همسایه حمایت میشوند و بخشی از مشکلات امروز این کشور ناشی از همین شرایط است.
هاشمی خاطرنشان کرد: دولت افغانستان روزهای سختی را سپری می کند ولی به نظر نمی رسد طالبان موفق شود امارت اسلامی یا حکومت اسلامی در افغانستان دایر کند و فکر می کنم اگر توافقی صورت گیرد، طالبان هم با سطحی از جمهوریت و بخش زیادی از قانون اساسی افغانستان کنار بیاید.
این کارشناس مسائل افغانستان گفت: بعید می دانم که طالبان بتواند دولت فراگیر تشکیل دهد، آنها به دنبال سهم خواهی هستند.
وی اضافه کرد: اداره افغانستان به صورت فدرال برای طالبان خوشایندتر است، کما اینکه همین امروز هم بخش های زیادی از افغانستان در اختیار طالبان است و شبه فدرال اداره میشود. فرهنگ مردم افغانستان در این مناطق به گونه ای است که با حضور و حاکمیت طالب و طالبانیسم مشکلی ندارند.