به گزارش خبرگزاری فارس از ایلام، کادر پرستاری که تپیدن نبض زندگی در بیمارستانها بدون وجود آنان غیر ممکن است، روزهای پر التهابی را در تقویم زندگی خود ثبت میکنند؛ استوار ایستادهاند و با عشق به مردم، دوا و درمان میکنند.
آنان در حال نبرد با ویروس ناخواندهای هستند که معلوم نیست تا چه زمان مهمان ناخوشایند سرزمین انسانها است؛ جانفشانی و همت مدافعان سلامت در مقابله با کرونا در ایران و جهان یک تصویر زیبا از مسوولیت پذیری حتی در بدترین شرایط رقم زده است.
به گفتهی رهبر معظم انقلاب اسلامی تا قبل از این قضایای کرونا مردم خیلی توجهی به اهمیت کار پرستاری نداشتند و در این قضیهی کرونا مردم فهمیدند که پرستاری چه کار بزرگی است؛ عرق ریختن با پوشش ایزوله و ماسکی که بر صورت دارند، کار روز و شبشان شده است و با کمترین توقع، همه مشکلات این راه پرفراز و نشیب را پذیرفتهاند.
آنان هارمونی زیبایی از مهارت و مراقبت را رقم زدند و بیش از ۱۰ ماه خدمت کردند و با وجود تمام مصائب، مشکلات و گستره وسیع و ناشناخته این بیماری، در این جبهه صبورانه پایداری کردند و همچنان سنگر خود را حفظ کردهاند.
در این گزارش به سراغ پرستار انتخاب شده نمونه کشوری که اولین پلاسما درمانی بیمارستان شهید مصطفی خمینی(ره) ایلام بر روی او با موفقیت انجام شده است، رفتیم تا با او گفتوگویی داشته باشیم.
در ابتدا خودتان را به صورت کامل معرفی کنید.
درخشان مهدویزاده هستم، متولد 1359، مجرد و در درهشهر متولد شدم؛ کارشناس پرستاری و فارغالتحصیل سال 1382 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد که طرحم را از سال 1383 در بیمارستان حضرت ولی عصر(عج) شهرستان درهشهر گذراندم و استخدام رسمی همان بیمارستان شدم.
در پستهای مختلفی مشغول به کار بودم؛ سوپروایزر، پرستاری در بخشهای جنرال، جراحی زنان، CCU، سرپرستار، اورژانس و این اواخر هم پرستار بخش کرونا هستم و همچنین در سالهای 88 و 92 به عنوان پرستار نمونهی استانی برگزیده شدم و اکنون هم به عنوان پرستار نمونه کشور در سال 99 انتخاب شدهام.
پرستار نمونه چه ویژگیهایی دارد؟
پرستار از همان ابتدا که با علاقه و آگاهی کامل رشته پرستاری را انتخاب میکند؛ پرستار نمونه است چون میداند حتماً سختیهایی در راه است کمترین سختی در این رشته شب کاریها، نبودن روزهای تعطیل در کنار خانواده حتی روزهای تولد عزیزان و جشنها، مسافرتهای خانوادگی، فامیلی و... است که تمام آنها را به دلیل عشق و علاقهاش میپذیرد.
پرستار از همان ابتدای کار نمونه است؛ زیرا هیچ چشم داشتی از کسی ندارد و تمام تلاشش را برای بهبود بیماری که از ابتدای شیفت کاری به او سپرده شده است را به کار میگیرد.
روز پرستار چه روزی است؟
روز پرستار یعنی اشکهای شوق بهبود یافتن بیماری که از نظر علمی قطع امید شده، یعنی شنیدن صدای درسای هفت ساله از تهران که عید نوروز بیمارت بوده و الان با خوشحالی تمام آرزوی دیدنت را میکند؛ روز پرستار یعنی وقتی خودت بیمار میشوی صدای مریم شش ساله را ارسال کنند که برایت آرزوی سلامتی دارد.
پرستاری را از دیدگاه خودتان تعریف کنید.
پرستاری صرفاً یک شغل نیست؛ پرستاری هنر است؛ پرستاری عشق و علاقه است و هر پرستار میداند که در هر دوره ممکن است به خاطر تماس با بیماری که مشکلات تنفسی مثل سرماخوردگی، آنفلوانزا، کرونا و از طریق نیدل استیک شدن(فرو رفتن سوزن آلوده) به خون بیمارانی که دچار بیماریهایی مثل هپاتیت ب، ایدز به دست پرستار به بیماری مبتلا شود.
آیا خانواده با کارتان در ایام کرونا مشکلی ندارند؟
در خانوادهی ما سه نفرمان پرستار و یک نفر ماما است و همگی با علاقه و مشورت پدر و مادر و برادرم رشتههایمان را انتخاب کردیم و آنها از خطرهایی که میتواند ما را تهدید کند آگاهند و هیچ مشکلی در رابطه با محل کار و کارمان ندارند و از طرف خانواده کاملاً حمایت میشویم همچنین در خانواده و فامیل درجه یک نه نفرمان پرستار هستیم.
من و خواهرانم در بیمارستان شاغل هستیم و به همین دلیل از اسفند ماه ۹۸ تا اواخر مرداد ماه 99 به خاطر شیوع بیماری کرونا و رعایت پروتکلهای بهداشتی از دیدن فامیل و همسایهها محروم شدیم اما کسی مانع کارمان نشد و من و خواهرانم همگی به کرونا مبتلا شدیم.
آیا نترسید که به کرونا مبتلا شوید؟
در ایام شیوع کرونا مقدار نگرانی و استرس آن هم به دلیل آن که یک بیماری ناشناخته بود کاملا طبیعی است و من هم از این قاعده مستثنی نبودم و البته بیشتر برای خانوادهام میترسیدم.
کسانی که کار درمان انجام میدهند کاملاً میدانند و آگاهی دارند که احتمال بیمار شدن از بیماریهای واگیر تنفسی یا اینکه نیدل استیک و... وجود دارد و در واقع از سطح دانشگاه و دوره دانشجویی آموزش پیشگیری از بیماریها داده میشود و همگی با این اصول آشنا هستیم و با این وجود میبینید که همه پای کار ایستادهایم.
وقتی که مردم بیماری کرونا را جدی نمیگرفتند خیلی برایم نگران کننده بود چون میدانستم اگر شیوع پیدا کند کنترل بیماری سخت است و قبلا به عنوان پرستار کنترل عفونت در رابطه با بیماری آنفولانزا در مورد چگونگی شیوع بیماری تنفسی اطلاعاتی داشتم به صورت تلفنی به تمامی دوستان و آشنایان توصیههای ایمنی و چگونگی رعایت پروتکلهای بهداشتی را آموزش میدادم اما بالاخره به کرونا مبتلا شدم.
چه زمانی متوجه شدید به کرونا مبتلا شدهاید؟
چون پرستار بخش بستری بیماران کرونایی بودم به بیماری کرونا مبتلا شدم از بیست و دوم مرداد امسال که شیفت شب بودم علائم خیلی شدید و بدی داشتم اما شیفتم را کامل ماندم، سه روز بعد در بخش کرونایی بیمارستان درهشهر بستری شدم. بیست و نهم مردادماه به علت افت ساچوریشن (کاهش اکسیژن خون شریانی که توسط هموگلوبین حمل میشود) به ۷۳ درصد به بیمارستان شهید مصطفی خمینی ایلام اعزام شدم شب دوم بستری اینتوبه و به دستگاه ونتیلاتور وصل شدم.
شاید حدود شش روز کما بودم اما بعد از به هوش آمدن و چند روز پس از جدا کردن دستگاه ونتیلاتور و خارج کردن لوله تنفسی دوباره بدحال شدم و CPR و مجدداً اینتوبه شدم.
قطعا زمانی که با دستگاههای تنفسی و همچنین عملکردشان و خطراتشان آشنایی داشته باشی تحمل آنها سخت میشود اما با توکل به خدا توانستم آنها را تحمل کنم.
شما اولین بیماری بودید که پلاسما درمانی شدید؟
طی دورهای که ازبیماری کرونا در کشور میگذشت بیمارانی که پلاسما درمانی شده بودند بهتر جواب میگرفتند و من اوایل شهریور ماه اولین بیماری بودم که پلاسما درمانی بر رویم انجام شد و پلاسما را هم یکی از همکاران بخش اورژانس به من اهدا کرده بودند که از ایشان هم ممنونم.
بعد از چند روز از دریافت پلاسما در حال هوشیاری و اورنیته قرار گرفتم و در اوایل بستری به مدت چند روز بسیار بدحال و در حالت کما بودم و به صورت کامل، تنفس وابسته به دستگاه ونتیلاتور داشتم که کم کم شرایطم بهتر شد.
اولین بار با صدای برادرم از کما بیدار شدم خیلی لحظهی شیرینی بود آنجا بود که دیگه از خدا درخواست برگشت به زندگی را کردم.
الان حالتان بهتر است؟
هنوز تحت درمان هستم؛ کرونا ندارم ولی عوارض کرونا مثل خس خس سینه، سرفه و... را دارم و هر ماه ویزیت میشوم؛ چون دچار بیماری فوق حاد تنفسی ARDS شدم باید خیلی مراقب باشم که دچار کرونا و سرماخوردگی نشوم و در قرنطینه به سر میبرم و با فامیل و دوستانم تلفنی در تماس هستم.
از خاطرات تلخ و شیرین ایام کرونا بگویید.
متاسفانه ایام کرونا خاطرات تلخی را به همراه داشت و شاهد فوت بسیاری از عزیزانم بودم و همچنین در این ایام سلامتی و ترخیص بیماران هم خاطرات خوبی را برایم به وجود آورد.
برای نجات و درمان من از بیماری خیلی از پزشکان و پرسنل دانشگاه علوم پزشکی استان و بیمارستان شهید مصطفی خمینی و امام زحمت کشیدند پزشکان و پرستاران بسیاری در طول مدت بستری به طور مستقیم و غیر مستقیم پیگیری و درگیر درمان بیماری هم بودند کمال تشکر و قدردانی دارم.
سخن آخر
همه باهم مهربان باشیم قدر دوستیها و دوست داشتنها را بدانیم و در سختی و شادی همدیگر را تنها نگذاریم.
انتهای پیام/و
انتهای پیام/ 970877