خبرگزاری فارس مازندران ـ زهرا طاهریپرکوهی| عبور از جادههای پرپیچ و خم و گردنهها شاید برای برخی بیمفهوم و تکراری باشد اما برای راهداران با دنیایی خاطره همراه است، آنان خاطرات ریز و درشت را که ثمره سالها تلاششان بوده در گردنههای پرپیچ و خم نظاره میکنند و با یادآوری آن لبخند رضایت بر لبانشان نقش میبندد.
آغاز طرح راهداری زمستانه بهانهای شد تا با افرادی که شغلشان راهدار است؛ گفتوگویی داشته باشیم.راهداران افرادی هستند که همواره سرما و گرما را به جان میخرند و در شرایط سخت باید در جادهها مشغول فعالیت باشند، فرقی ندارد سرمای استخوانسوز زمستان و یا گرمای طاقتفرسای تابستان باشد آنان تنها به کارشان فکر میکنند.
درست در بدترین شرایط آب و هوایی که راننده یک خودرو در دوردستترین جادهها، امکان ادامه حرکت را از دست میدهد، راهداران، این مردان خستگیناپذیر برای امداد و باز کردن جاده در حالت آمادهباش هستند.
باوجود اینکه هوا برفی است ولی تردد در جاده جریان دارد این را مدیون قشری زحمتکش و بیادعا هستیم که حتی حاضر است از هر آنچه دارد بگذرد اما شاهد بروز مشکلی برای همنوعش نباشد.
بهترین دستمزد این قشر زحمتکش لبخند رضایت مردم است و این موضوع تنها از کسی انتظار میرود که عاشق کارش باشد و هنگام انجام وظیفه به هیچ چیز جز خدمترسانی فکر نکند.
*لبخند رضایت مردم؛ بهترین دستمزد راهداران
معمولا راهدارخانهها در نقاط حادثهخیز و برفگیر و مکانهایی که امکان بروز خسارت در آنها بیشتر است احداث شده که درواقع مکانی ایمن برای مردم و مسافران است که درواقع نور امید را در دل افرادی که به هر دلیلی در راه ماندند روشن میکند.
*نگهبان، بیسیمچی و یا سرپرست در راهداری تفاوتی ندارد
مهدی طیبی سرپرست راهدارخانه در منطقه پلور محور هراز که اکنون ۴۳ سال سن دارد و مدت ۱۵ سال است که شغل راهداری را انتخاب کرده از علاقهاش به شغلش میگوید که چگونه وارد این حرفه شده و اگر باز هم به قبل برمیگشته همین شغل را انتخاب میکرد.
این راهدار در گفتوگو با فارس میگوید: در راهداری نگهبان باشی یا بیسیمچی و یا سرپرست هیچ تفاوتی ندارد تنها موضوع مهم نجات جان انسانها است و اینکه در هر شرایطی آماده خدمترسانی باشی.
علاقه به کار را میتوان بهراحتی حتی در صحبت کردنش دید که وقتی از سختیهای کارش حرف میزند طوری صحبت میکند میتوان عشق را در لابلای کلامش دید و اینک طی ۱۵ سال گذشته چگونه عشق و علاقه را چاشنی کارش کرده است.
*راهداری که با شناخت کامل وارد این حرفه شد
وی به گریزی به سالهای گذشته میزند، زمانیکه هنوز وارد این حرفه نشده و یادآور میشود: پدرم راهدار بوده و همین موضوع موجب شده از ابتدا این شغل را بشناسد و با شناخت کامل و عشق و علاقه وارد این کار شده است.
خدمت کردن در گردنهها آن هم مناطق کوهستانی با خاطرات خوب و بدی همراه است و برای من هم که ۱۵ سال است در محور هراز فعالیت میکنم همواره با خاطرات بسیاری همراه بوده است.
*ماجرای نجات پیرمرد در یک روز کولاکی
این راهدار به یاد سالهای قبل افتاد که توانست فردی را از کولاک نجات دهد و ادامه میدهد: بهمن ماه سال ۹۰ بود که بهدلیل بارش برف و کولاک جاده جلوی راهدارخانه را بستیم و از سمت شمال به جنوب شاهد ترافیک بودیم من داخل حیاط بودم که صدای فریاد مردم به گوشم رسید که خودم را به محل سروصدا رساندم.
سروصدا مربوط به مسافران اتوبوسی بود که کمک میخواستند خودم را به جمعیت رساندم و گفتند پیرمردی همراه ما بود که با فاصله ۲۰ متری از ما ناپدید شد چون کولاک بود خودم را به محلی که پیرمرد ناپدید شده بود رساندم و ردپای پیرمرد را دیدم عمق برف بیش از ۵۰ سانتیمتر بود ولی چون هوا کولاکی بود برفها را در یک نقطه جمع نمیکرد و این قدرت دیدم را کم کرد.
با توجه به ردپا احساس کردم که پیرمرد به سمت پایین رفته ولی مسیر بهصورتی بود که اگر مستقیم میرفتم خیلی دیر میرسیدم به همین دلیل بهصورت غلتزنان حرکت کردم که دیدم پیکر پیرمرد نیمه یخزده روی زمین افتاده است.
وقتی بالای سرش رسیدم توان حرکت نداشت به همین دلیل کاپشنم را از تنم درآوردم و پیرمرد را روی کاپشنم قرار دادم و آستینها را گره زده و کلاه کاپشن را بهصورت سورتمه روی برف کشیدم و خیلی زود این فرد را به خانوادهاش تحویل دادم.
این فرد در گرمای اتوبوس از مرگ نجات پیدا کرد و از اینکه توانستم فردی را نجات دهم خیلی خوشحالم و همین بزرگترین دستمزدی بوده که گرفتم.
*کار راهداری زمان نمیشناسد
این راهدار خاطرنشان میکند: کار راهداری زمان نمیشناسد و در زمان بحرانها باید در منطقه حاضر باشی، بهویژه برای ما که در محدوده هراز خدمت میکنیم؛ از ریزش سنگ گرفته تا سقوط بهمن حوادثی است که شاید بارها و بارها با آن مواجه شدیم.
*دز زمان کمک به مردم از حادثه نمیترسم
طی این سالها با حوادث گوناگونی مواجه شدم به طوریکه حادثهها برای ما عادی شده و از هیچ چیزی نمیترسم؛ باید بگویم ترس من زمانی است که نتوانم همنوعم را نجات دهم.
طیبی در پایان میگوید: در تمام طول این سالها آرزویم این بوده که خداوند توفیق دهد تا بتوانم بهتر خدمت کنم و تنها در این صورت احساس رضایت دارم و از خودم راضی خواهم بود.
این راهدار حرف را این گونه به پایان میرساند؛ با وجود همه مشکلات لازم است راهداری بیشتر مورد توجه قرار گیرد و راهداری بیشتر مورد توجه مسؤولان قرار گیرد و رانندگان نیز همکاری بیشتری با راهداران داشته باشند.
عباسعلی نجفی مدیرکل راهداری و حمل و نقل جادهای مازندران نیز در این زمینه با بیان اینکه فعالیت پرسنل راهداری در طول محورهای استان مازندران به صورت ۲۴ ساعته است، میگوید: در شرایط سخت اقتصادی و مشکلات اعتباری سعی کردیم که با حداقل اعتباراتی که در اختیار گرفتیم به نحو مناسب استفاده ببریم.
وی در ارتباط با موانع و مشکلات در توسعه راهها، بیان میکند: در استان مازندران بیش از ۱۰ هزار و ۴۰۰ کیلومتر اره داریم که ارزش این راهها بیش از ۳۱ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان است و بر اساس استاندارهای جهانی باید ۶ درصد ارزش ساخت راه را برای نگهداری اختصاص دهیم.
مدیرکل راهداری و حمل و نقل جادهای مازندران اضافه میکند: در استان مازندران ۲ هزار ۶۰۰ کیلومتر راه فرعی، آزاد راه و بزرگراه است و ۷ هزار و ۸۰۰ کیلومتر روستایی است اما حقیقتا همه محورهای استان مازندران ملی است که نیاز به توجه بیشتر اعتبارات در این حوزه هستیم.
نجفی با اشاره به اتفاقات خوب در حوزه راههای استان، تصریح میکند: تفاهمنامه رفع نقاط حادثهخیز به مبلغ ۱۲۰ میلیارد تومان با سهم ۳۰ درصدی در استان و ۷۰ درصد سازمان راهداری تامین شد و تامین آسفالت و ساخت ۲۵۰ کیلومتر راه روستایی استان با سازمان راهدرای تنظیم شده است.
انتهای پیام/۸۶۰۳۴/ج/و