فرهاد مجیدی که از هفته هفدهم لیگبرتر، تیم را تحویل گرفته است، پس از سیزده هفته با متوسط ۲/۲۳ امتیاز از هر مسابقه، بهترین عملکرد را بین مربیان امسال لیگ دارد. این آمار با توجه به اینکه استقلال پیشرفت جدولی نداشته است و تیمی که فرهاد سوم تحویل گرفته است، در همان رتبه لیگ را به پایان خواهد رساند، قدرندیده به نظر میرسد.
استقلال در این فصل تا هفته هفدهم با سرمربیگری محمود فکری متوسط ۱/۶۸ امتیاز را کسب کرده بود. و متوسط امتیاز پرسپولیس که صدرنشین فعلی لیگبرتر است تا هفته هفدهم ۲/۰۶ بوده است.
پرسپولیسِ یحیی از هفته هفدهم به بعد با توجه به اضافه شدن مغانلو، ترابی و آلکثیر به ترکیبش، توانسته است به متوسط ۲/۳۸ امتیاز از سیزده بازی بعدی برسد.
این پیشرفت محسوس امتیازگیری پرسپولیس نسبت به نیمفصل اول نشان میدهد که آبیها فرصت قهرمان شدن را در نیمفصل از دست دادهاند.
در واقع با توجه به اینکه مهره مهم و تاثیرگذاری در نیمفصل به ترکیب استقلال اضافه نشده است، میتوان نتیجه گرفت که استقلال اگر فصل را با کادرفنی فعلی شروع میکرد احتمالا در کورس قهرمانی پا به پای پرسپولیس و سپاهان و چه بسا پیشتر امید جام داشت.
مقایسه آماری تیم مجیدی و فکری هم گویای پیشرفت همهجانبه استقلال است. هم در بخش دفاع و هم در بخش هجومی استقلال پس از تغییر مربی پیشرفت کرده است.
اما فرهاد چگونه توانسته است این تغییر چشمگیر را در استقلال ایجاد کند؟
کادر فنی آبیها پس از چند آزمون و خطای کوتاه در ابتدای راه، به درک درستی از پتانسیل اسکواد استقلال رسید. با توجه به این شناخت از یکسو و فلسفه مورد علاقه مجیدی از سویدیگر، پروژه ساخت بازی در استقلال طراحی شد.
فرهاد که علاقه و تسلطش به تئوری فوتبال یکی از مزیتهای مهم مربیگریش به حساب میآید، تلاش کرد سبک و فلسفه بازی استقلال را توسعه دهد. هدف فرهاد در نهایت بازی با یک خط تهاجمی ۳ نفره بود. ولی برای رسیدن به ایدهآلش عجله نکرد و با ساخت یک روند مطمئن به مرور سیستم بازی استقلال را به ۳۴۳ نزدیک کرد.
اجرای درست ۳۴۳ یا ۳۴۲۱ مدنظر مجیدی مستلزم تغییرات زیادی در سبک بازی مدافعان و هافبکهای استقلال بود. مشارکت موثر تمام بازیکنان عقب زمین در بازیسازی و سرعت بالای جمع شدن و باز شدن تیم در نقاط متفاوت زمین و نقشههای متنوع پرس گریزی همگی ساعتها تمرین و طراحی لازم دارد.
برای درک بهتر این تغییرات کافی است به پیشرفت بازیکنانی مثل یزدانی، ریگی، رضاوند و اسماعیلی در نیمفصل دوم نگاه کنیم. به طور مثال مسعود ریگی نسبت به دوران فکری به طور میانگین در هر مسابقه ۱۴ پاس بیشتر ثبت کرده است. رنج و نوع پاسهای ریگی هم متفاوت و کاراتر شده است.
فرشید اسماعیلی به وضوح زیر نظر کادر جدید پیشرفت کرده است. لمس توپهای اضافه فرشید اصلاح شده است. و توانسته است آمار متوسط ۰/۸ دریبل موفق را به ۱/۷ دریبل موفق در هر بازی ارتقا دهد.
سیاوش یزدانی برخلاف گذشته حضور موثری در شروع بازیسازی تیم دارد و در عملکرد دفاعی نیز رشد قابل قبولی داشته است. به طور مثال متوسط ۲/۲ قطع توپ را به ۳/۳ رسانده است.
به صورت کلی با توجه به آمار ثبت شده در سیزده هفته اخیر، پیشرفت اغلب بازیکنان استقلال زیر نظر کادر فنی جدید مشهود است.
بهترین مثال و الگوی درست اجرای این شکل از ۳۴۲۱ که بر اساس مالکیت موثر طراحی شده است را میتوان در چلسی توماس توخل دید. در این فرم از بازی تلاش برای باز کردن فلنکها و نیمفضاها با ایجاد اوورلود دریک سمت و انتقال به سمت مقابل یا برتری عددی در یکی از فلنکها و باز کردن نیم فضای همان سمت (half space pocket) و ایجاد موقعیت گلزنی برای وینگبکها، بارها تکرار میشود.
اگر به شعاع حرکتی سه بازیکن خط حمله و وینگبکهای چپ و راست استقلال دقت کنیم متوجه این الگوهای موثر و تکرار شوندهی حمله، در تیم فرهاد هم خواهیم شد. (در دو بازی اخیر استقلال وینگبکها از همین روش گل زدند)
در فاز دفاع نیز همواره تلاش برای حفظ برتری عددی در نقاط کلیدی زمین با کمک عرض ۵ نفره خط دفاع و محور دو گانه خط هافبک انجام میگیرد.
استقلال در چند بازی اخیر خود ورای نتایج به دست آمده تلاش کرده است، فوتبال به روزی ارائه دهد. البته تیم فرهاد در فاز انتقالها و پرس فعال همچنان ایرادهای مهمی دارد، ولی رشد فنی گام به گام و ثبات عملکرد استقلال در هفتههای پایانی لیگ نوید ظهور یک مربی صاحب سبک با ایدههای مدرن را میدهد.
مربی که شناخت و جسارت نزدیک شدن به گرایشهای تاکنیکی روز دنیا را دارد، و ریسک فاصله گرفتن از کلیشههای تاکتیکی مرسوم لیگ ایران را میپذیرد.
احسان صدری