به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدحسن شاهنگی، دبیر علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در یادداشتی ضمن مرور فیلمهای شاخص سینمای گفتمان مقاومت در ایران، از نفوذ جریانهای روشنفکری و شبهروشنفکری در بدنه سینمایی کشور گلایه کرده است که در زیر میخوانیم:
شخصیتهای مبارز انقلابی کمتر فرصت حضور در سینمای ایران را پیدا کردهاند؛ از معدود آثاری که به این مهم پرداخته فیلم "تیرباران" (ساخته علی اصغر شادروان) است؛ این فیلم، قهرمانی به نام شهید محمد اندرزگو دارد؛ بهمن ماه 1343 محمد اندرزگو (با بازی مجید مجیدی) به همراه چند تن دیگر رو به روی ساختمان مجلس منتظر میشوند تا حسنعلی منصور را ترور کنند. ترور با موفقیت انجام میشود اما ماموران با تجسس بسیار، همه عاملین ترور جز سیدعلی اندرزگو را دستگیر و اعدام میکنند. مامورین ساواک به دنبال اندرزگو هستند، چرا که او را از طراحان اصلی ترور میدانند، اما سیدعلی اندرزگو در لباس مبدل به مبارزه ادامه میدهد و چند بار تا مرز دستگیری میرسد اما باز نجات مییابد و هر بار مجبور میشود به همراه خانواده به شهری یا روستایی دیگر برود. آخرین بار مامورین ساواک محل زندگی او را محاصره میکنند و سیدعلی اندرزگو بعد از یک درگیری مسلحانه سخت، به شهادت میرسد.
فیلم "چ" (ساخته ابراهیم حاتمی کیا) یکی دیگر از آثار شاخصی است که به انعکاس فعالیتهای مبارزان انقلابی پرداخته است؛ همزمان با بحران شهر پاوه در مرداد ماه 1358، دکتر مصطفی چمران به عنوان معاون دولت موقت در امور انقلاب به همراه سرتیپ فلاحی فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش وارد شهر پاوه میشوند تا به اوضاع و امور سرکشی نمایند. در این میان گروه اصغر وصالی به عنوان فرمانده نیروهای مردمی تنها مدافعین شهر پاوه محسوب میشوند. "چ" روایت 48 ساعت از زندگی دکتر مصطفی چمران در مسئله محاصره شهر پاوه توسط نیروهای ضدانقلاب است.
اما در این میان، برخی آثار سینمای ایران با سوگیریهای مغرضانه و خلاف واقع به اسم دفاع از ارزشهای گفتمان مقاومت به این گفتمان آسیب زدهاند؛ در فیلم یک خانواده محترم، نماد یک مرد مذهبی است به شدت ریاکار است و محتکر؛ وی کودکانش را تا سرحد جنون میزند؛ پسر بزرگ خانواده از بدخلقیهای پدر خسته میشود و از سر اجبار سر از جبهه درآورده و شهید میشود! فیلم مذکور، نمایی از مردم بیفرهنگ ایران نشان داده میشود که به جان هم افتادهاند و منافع شخصی خودشان را بر هر چیز دیگری ترجیح میدهند و در این مسیر از انجام هیچ عملی ابا ندارند. در سکانسهای فیلم بدون استثناء مردم ایران در حال دعوا هستند؛ غیر از چند دانشجوی شیفته استاد روشنفکر پاریسنشین، هیچ کس انسان نرمالی نیست؛ خصوصاً رزمندگان دیروز با سوءاستفاده از موقعیت جانبازی خود، امروز مال و منالی به هم زده و یا کلاهبردارند یا دزد! یا دچار وسواساند یا مشکلات جدی روحی دارند!
در فیلم "بادیگارد" (ساخته ابراهیم حاتمی کیا) یک دو راهی مهم از سوی فیلمساز مطرح میشود کدام مهمتر است: حفاظت از ارزشها و آرمانها یا مسئولین و سیاست مدارها؟! این سوال خط فکری اصلی فیلم است که از سوی حاج حیدر (شخصیت اصلی فیلم) -که وفادار به نظام و انقلاب و گفتمان مقاومت است- مطرح و به مخاطب منتقل میشود.
سینمای گفتمان مقاومت، سینمایی منتقد و اصلاح گراست و در این مسیر با هیچ کس تعارف ندارد البته هزینه این صراحت و شهامت را همیشه پرداخت کرده است؛ فیلم "آقای رئیس جمهور" (ساخته ابوالقاسم طالبی) روایتگر داستان فردی است که با داشتن یک پیشینهی مطبوعاتی و فرهنگی و با سردادن شعارهای انقلابی در اندیشه تصاحب کرسی ریاست جمهوری است اما در پشت پرده او به هیچ یک از شعارهای خود معتقد نیست و حاضر است هر کاری را انجام دهد تا رئیس جمهور شود. در این راه حتی عدهای از فعالان فرهنگی -که سابقه حضور در جبهه را هم دارند- فریب او را خورده و برای موفقیت او در انتخابات وارد عمل میشوند. اما کمی بعد که متوجه دروغ بودن شعارهای او میشوند در برابرش میایستند. شباهت شعارهای کاراکتر منفی فیلم که قصد رئیس جمهور شدن دارد به شعارهای سید محمد خاتمی (رئیس جمهور دوران اصلاحات) موجب شد فیلم فقط دو هفته اکران شود و بلافاصله از روی پردهها پایین آید!
در سالهای پس از انقلاب، نفوذ جریان روشنفکری بر سینمای ایران باعث شده است تا در خصوص بسیاری از وقایع و رخدادهای گفتمان مقاومت یا اساسا فیلمی ساخته نشود یا اگر ساخته شده، اثر فاخری خلق نگردد؛ وقایعی سیاسی همچون وقوع انقلاب اسلامی در سال57، تسخیر لانه جاسوسی، آزادسازی خرمشهر، عملیاتهای رزمندگان اسلام در 8 سال جنگ تحمیلی، بمباران شیمیایی سردشت، رحلت امام (ره)… از این جملهاند.
انتهای پیام/