به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، رادیکا دسایی، استاد علوم سیاسی و مایکل هادسون، استاد گروه اقتصادی در دانشگاه میزوری آمریکا(کانزاس سیتی)، مقالهای را در اندیشکده روسی "باشگاه مباحثه والدای" منتشر کردهاند و به بررسی چگونگی تسلط سیستم دلار در جهان، طی قرن بیستم و پیامدهای مخرب تلاشهای آمریکا برای حفظ آن طی قرن کنونی میپردازند. در بخشهای قبلی ترجمه این مقاله، به زمینههای طرح دلار به عنوان سیستم پولی جهان از جمله پیشینههای مربوط به پوند استرلینگ در زمان قدرت بریتانیا، وضعیت شکننده بین جنگ جهانی اول و دوم، همچنین استاندارد طلا اشاره شد. در بخش سوم ترجمه مقاله، به مذاکرات برتون وودز و تلاشهای آمریکا برای بهرهجویی از فرصت پیشآمده جهت تسلط سیستم پولی خود بر تجارت بینالملل پرداخته میشود.
برای مطالعه بخش اول و بخش دوم ترجمه مقاله به روی لینکهای زیر کلیک کنید:
اندیشکده روسی|دلار؛ سلاح کشنده سرمایهداری-بخش اول
اندیشکده روسی|دلار؛ سلاح کشنده سرمایهداری-بخش دوم
برتون وودز؛ نوع دوستی یا امپریالیسم؟
نویسندگان در ادامه این مقاله، تبیین میکنند: در سال 1944 با پایان یافتن جنگ، برنامهریزی برای یک نظم بینالمللی پس از جنگ آغاز شد. آمریکا تلاش کرد از گفتوگوهای برتون وودز برای احیای برنامههای خود جهت سلطه بر جهان استفاده کند تا به تقویت دلار به عنوان پول جهانی بپردازد.
آنها اضافه میکنند: هدف اولیه مخالفت با گزینههای اصلی، در درجه اول پوند استرلینگ انگلیس و پیشنهادات جان مینارد کینز برای معرفی یک بانکدار بود. نمایندگان آمریکا از قدرت ایالات متحده آمریکا به عنوان یک وامدهنده و بستانکار بزرگ که توسط جنگ جهانی دوم و سرمایهای که از دهه 1930 از اروپا به آمریکا ارسال شده بود، به عنوان اهرمی برای بازگشایی بازارهای خارجی برای صادرکنندگان و سرمایهگذاران آمریکایی استفاده کردند. در نهایت، آنها با استفاده از مؤسسات تازه تأسیس شده برای حاکمیت اقتصادی بینالمللی، به ویژه صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، ایجاد تجارت آزاد و جریانات مالی را در دستور کار قرار میدهند.
آمریکاییها پیشنهاد کینز را دور زدند!
در ادامه، آمده است: به نظر میرسید که با توجه به مازاد تجاری آمریکا در آن زمان، سرمایهگذاریهای خارجی ایالات متحده آمریکا تنها راه تبدیل درآمد حاصل از صادرات به نقدینگی بینالمللی است. در حالی که برخی اقتصاددانان آمریکایی نگران انتقال تولیدات صنعتی به خارج از کشور بودند، سیاستمداران دو طرف اقیانوس اطلس معتقد بودند که این اقدام زمینه را برای یک تعادل پایدار فراهم میکند. با این حال، این توازن پیشنهادی کینز نبود. ایدههای او به طور رسمی پایان انحصار مالی یک کشور با مازاد پرداخت و انحصار پول آن بود. اما مقامات آمریکایی دقیقاً به دنبال چنین انحصارهایی بودند. در واقع، آمریکا با استفاده از وزن اقتصادی و مالی خود در دوران پس از جنگ و وعده حمایت از دلار توسط طلا، موفق شد تا طرح کینز را کنار بگذارد. این موضوع به جز دلار آمریکا هیچ گزینه دیگری برای جهان باقی نگذاشت.
کارشناسان، توضیح میدهند: وقتی جنگ در سال 1945 به پایان میرسد، ذخایر طلای ایالات متحده آمریکا تقریباً به ارزش 20 میلیارد دلار بود که 59% از ذخایر طلای جهان را تشکیل میداد. ذخایر در شرایطی شروع به افزایش کرد که در وضعیت کمبود دلار، اروپاییها مجبور شدند تا هزینههای واردات ضروری خود از آمریکا را با طلا بپردازند. بدین ترتیب، طلای اروپا به سرعت به خزانهداری آمریکا منتقل میشود. تا سال 1949، داراییهای طلایِ آمریکا به 24.8 میلیارد دلار افزایش پیدا کرد.
با توجه به ظهور ایدههایی درباره هژمونی آمریکا طی دهه 1970، رویکردها بر این بود که این کشور به اکراه مسئولیت رهبری جهانی را به عهده میگیرد و اجازه میدهد که دلار به عنوان پول جهانی مطرح شود. اما بر خلاف این ادعا، ایالات متحده آمریکا برای رهبری جهانی تلاش کرد اما موفق به این کار نشد. جاهطلبیهای آمریکا برای تکرار سلطه قبلی انگلیس بر اقتصاد جهانی و عدم استفاده از فرصت بعد از جنگ جهانی اول برای اجرای این ایده، موجب شد تا واشنگتن برای استفاده از فرصت پیش آمده در دوره بعد از جنگ جهانی دوم مصممتر باشد. اما با وجود قدرت قابل توجه آمریکا، شرایط بر خلاف آنها بود.
به اعتقاد دسایی و هادسون، ایالات متحده آمریکا در طی مذاکرات برتون وودز، موفق به جلوگیری از ظهور هر جایگزینی برای دلار در محاسبات بینالمللی شد. با این حال، آنها مجبور بودند تا نسبت به حمایت طلا از دلار(به عنوان پشتوانه) به طرفین قول بدهند، اما نتوانستند از ایجاد کنترل جریانهای سرمایه و مداخله قابل توجه دولت در اقتصاد و مقررات مالی جلوگیری کنند.
کارشناسان با توجه به پیامدهای تلاش منفی آمریکا برای تسلط سیستم دلار در همان زمان، مینویسند: در شرایطی که اقتصاد متفقین با وضعیت جنگزده و شکنندهای دست و پنجه نرم میکند، فشار برای ایجاد بازارهای آزاد، تجارت و جریانهای سرمایه، مطابق با خواستههای وزارت امور خارجه آمریکا که تحت نظر کوردل هال است، به معنای تحویل جهان به کمونیستها بود.
آنها تأکید میکنند: پیامد چنین تلاشهایی چیزی جز گسترش بیسابقه دوره دیریگیسم(کنترل مؤثر دولت بر اقتصاد) از زمان تأسیس سرمایهداری نبود. زیرا با توجه به تثبیت جهان کمونیست در این دوره و گسترش آن به کشورهای اروپای شرقی و چین، همچنین فرایند استعمارزدایی برخی از کشورها با تکیه بر مدیریت دولتی اقتصاد، بیشترین روند مخالف با بازارهای آزاد به وجود آمد. در چنین وضعیتی، دلار در رأس سیستم مالی جهانی قرار نگرفت و فقط در جهت رفع عدم تعادل بین بانکهای مرکزی عمل میکرد.
ادامه دارد...
انتهای پیام/