محمد بلبلی-همشهری آنلاین:
باغهای ایرانی همواره بهعنوان یکی از شاخصهای زیست انسانی در فلات ایران بهشمار میرفتهاست؛ رویکردی که دراین سرزمین دارای آبوهوای خشک، موهبتی بیبدیل بهحساب میآمده و علاوه بر کارکردهای کهن آن و نقش ویژهاش در زندگی مردمان روزگار گذشته، اکنون هم بهعنوان فضایی تفریحی، زمینهساز ایجاد آب و هوایی مطبوعتر در مناطق مختلف و حتی مناطق کویری میشوند.
دراین میان باغهایی که در مناطق کویری قرار دارند، از اهمیت بیشتری برخوردارند، چراکه ایجاد فضاهایی اینچنینی در مناطق خشک کویری کار بسیار دشواری است و البته کارکردهای فراوانی هم دارد و برای آسایش مردم این خطه، ضرورتی انکارناپذیر محسوب میشود.
با توجه به این موضوع، خراسانجنوبی که در همسایگی کویر لوت قرار دارد، در دل خود باغهای بسیار زیبا، تاریخی و چشمنوازی را جا داده که یکی از این جاذبههای زیبا، «باغ گلشن» در شهرستان طبس است؛ باغی زیبا که مانند نگینِ سبز زمرد درمیان شهر کویری طبس میدرخشد.
تاریخچه باغ گلشن
چند روایت درباره زمان ساخت باغ گلشن و بانی آن ذکر شدهاست، اما براساس نظر کارشناسان تاریخی استان، این باغ در اوایل قرن سیزدهم هجریقمری و همزمان با اواخر حکومت لطفعلی خان زند و اوایل به قدرت رسیدن آغامحمدخان قاجار، ازسوی سومین حاکم فردوس و طبس، «محمدحسنخان عرب زنگویی» ساخته شده است.
همچنین در سالهای اخیر و درجریان مرمت بنای داخل باغ گلشن، شواهدی مبنی بر اینکه این باغ احتمال دارد در دوران افشاریه ساخته شده باشد نیز بهدست آمدهاست؛ باغی که زیبایی آن شهره عام و خاص است و تعریف و تمجید از چشمنوازی آن را در برخی منابع جهانی هم میتوان مشاهده کرد.
معماری باغگلشن طبس ویژگیهای منحصربهفردی دارد که مربع بودن باغ یکی از آنهاست، یعنی طول و عرض باغ باهم برابرند و خیابانهای موازی، طول و عرض این باغ را بههم متصل میکنند؛ موضوعی که بهگفته متخصصان، تنها در «تاج محل» هند مانند آن تکرار شده است.
برخورداری از چنین ویژگیهایی سبب شد باغگلشن در دیماه سال ۱۳۵۵ با شماره ۱۳۱۰، بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت برسد؛ باغی که در فصل بهار یکی از جذابترین و دیدنیترین جاذبههای شرق کشور و استان خراسانجنوبی بهشمار میرود.
2 پلیکان مهاجر
دراین میان حضور پلیکانها در باغگلشن هم ماجرای جالبی دارد؛ در دهه50خورشیدی 2پلیکان در مسیر مهاجرت راه را گم میکنند و از شهر طبس سر در میآروند. این 2پرنده مهاجر در باغ گلشن طبس لانه میکنند و برای همیشه دراین باغ میمانند.
یکی از این 2پلیکان در زلزله سال57 زیر آوار ماند و تلف شد، اما چند سال بعد چند پلیکان دیگر را به باغ گلشن منتقل کردند که امروز یکی از نمادهای باغ گلشن بهحساب میآیند؛ همان پلیکانهایی که دلیل ساخت فیلم مستند «پ مثل پلیکان» پرویز کیمیاوی شدند؛ همانهایی که آسیدعلی میرزا را پس از 40سال خرابهنشینی، به شوق دیدار پرندهای زیبا و سپید به پاکی و سپیدی روح عاشق علیمیرزا به باغ گلشن طبس کشاندند.
امروز اما این طلای سبز کویر حال و روز چندان خوبی ندارد و اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، حتی دیگر نباید امیدی به ثبت جهانی چنین اثر ارزشمند داشت.
نبود مدیریت یکپارچه
یک کارشناس میراثفرهنگی خراسانجنوبی با بیان اینکه مشکلات مدیریتی، بهدلیل وضعیت نامشخص متولی اصلی و چندمالکیتی، یکی از بزرگترین معضلات باغ گلشن است، به خبرنگارهمشهری میگوید: ازیکطرف باغ گلشن در دوران قاجار و ازسوی مالک اصلی وقف عام شده که براساس قانون در اختیار سازمان اوقاف و امورخیریه قرار دارد و اوقاف نیز بهدلیل نوع وقف، باغ را در اختیار شهرداری گذاشتهاست و بهنوعی این نهاد متولی نگهداری و استفاده از این باغ است.
«محمدعلی جنتیفر» میافزاید: اما ازسوی دیگر، بهدلیل ثبت باغ گلشن در فهرست آثار ملی، ادارهکل میراث فرهنگی مسئولیت کنترل، نظارت، مرمت و نگهداری این اثر تاریخی را برعهده دارد.
وی ادامه میدهد: مدیریت چندگانه مشکلاتی را برای باغ ایجاد کردهاست، بهطوریکه این نهادها هرکدام جداگانه اقدامهایی را دراین باغ انجام میدهند و تفاهم و راهبرد یکپارچهای برای مدیریت و نگهداری از این مجموعه وجود ندارد. بهعنوانمثال، شهرداری با برخی اقدامهای میراثفرهنگی و این اداره با برخی فعالیتهای اداره اوقاف مخالفت میکنند.
خطر دخل و تصرفها در کمین اصالت باغ
این کارشناس میراثفرهنگی میگوید: دخل و تصرفهای بسیاری در دورههای مختلف تاریخی در باغ گلشن اتفاق افتاده که این موضوع در بررسی انواع گونههای گیاهی موجود در باغ، بهراحتی قابل تشخیص است؛ گونههای گیاهی جدیدی مانند درخت زیتون در باغ دیده میشود که هیچ هماهنگی با بافت گیاهی اصلی ندارد. این ناهماهنگی در خیابانکشیها و کرتبندیهای جدید باغ نیز کاملا مشهود است.
جنتیفر اظهار میکند: همچنین معماری بنای تاریخی داخل باغ که در ظاهر باید گویای قدمت و وضعیت تاریخی خود باشد، بهدلیل مرمت نادرست و غیرکارشناسی، هویت تاریخی خود را تا حدی از دست دادهاست. ایجاد تغییرات زیاد در ایوان، سردر ورودی، تزئینات داخلی بنا و اضافه کردن پنجرهها زمینهساز تغییرات اساسی دراین بنا شده که هیچ همخوانی با بافت اصلی و دوره معماری آن ندارد.
وی تصریح میکند: پیشخوان ورودی باغ نیز بهدلیل تغییرات زیاد، از حالت اولیه خارج شدهاست. در دورههای مختلف هر ادارهای بدون داشتن اطلاعات کافی و دقت کارشناسی، دراین باغ دخل و تصرفهایی انجام داده که سبب شده اصالت تاریخی باغ زیبای گلشن درمعرض خطر اساسی قرار گیرد.
چالشهای ثبتجهانی باغ
این کارشناس میراثفرهنگی خراسانجنوبی همچنین میگوید: باغ گلشن بهدلیل موقعیت جغرافیایی، طراحی منحصربهفرد و همچنین نوع کاربری ویژهای که نسبت به دیگر باغهای تاریخی ایرانی دارد، جزو نخستین باغهای مطرح شده برای ثبت در فهرست میراثجهانی بوده، اما بهدلیل نبود مدیریت صحیح و وضعیت نابهسامان، این باغ فعلا از پرونده ثبت در فهرست میراثجهانی حذف شدهاست.
جنتیفر میافزاید: اگر مسئولان استانی بتوانند وضعیت کنونی را ساماندهی کنند و با برقراری مدیریتی واحد و کارشناسی شده، اصالتها را به این باغ بازگردانند، این امکان وجود دارد که درچند سال آینده بتوان پرونده این باغ را برای ثبتجهانی دوباره به جریان انداخت. اما بهنظر میرسد راهی طولانی و سخت برای رسیدن به این هدف در پیش است.وی ادامه میدهد: در سالهای 93 تا 95 اقدامهای بسیار مهمی ازسوی ادارهکل میراثفرهنگی انجام شد، حتی در فروردینماه96 این آمادگی وجود داشت که کارشناس ارزیابی یونسکو برای بازدید از باغ گلشن به طبس دعوت شود، اما چندگانگیهای مدیریتی مانع تحقق این موضوع شد.
این کارشناس اظهار میکند: اگر وضعیت به همین شکل پیش برود، تا چند سال آینده شاید حتی نتوان باغ گلشن را بهعنوان یک باغ ایرانی معرفی کرد. یکی از بزرگترین آسیبهای نبود مدیریت یکپارچه، این است که متولیان باغ گلشن هیچکدام اعتبار ویژهای را برای مرمت و نگهداری از این باغ درنظر نمیگیرند و بهنوعی میتوان گفت هیچیک از آنها زیربار تأمین اعتبارهای موردنیاز نمیروند.
جنتیفر اضافه میکند: مسئولان استانی باید نگاه ویژهای به باغ گلشن داشته باشند و با برقراری مدیریتی واحد و متمرکز، به وضعیت کنونی این باغ سروسامانی بدهند. باید درنظر داشت که اگر باغ گلشن در فهرست میراثجهانی ثبت نشود، فرصت بیبدیلی از دست میرود.