به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، هرات در خطر سقوط قرار گرفته است و طالبان مدعی شده نود در صد از خاک افغانستان را در دست دارد. منطقه دچار تحولات تازه ای است که با خروج امریکایی ها از این کشور اغاز شده است. صدای قیام در این شهر غوغا کرده و حالا شهروندان افغان در فضای مجازی از همسایگان طلب کمک کرده اند تا این شهر که امیزه ای از تاریخ بلند باستان را در خود نهفته و یک از غنی ترین فرهنگ فارسی را در خود جای داده است به این اسانی ها به دست گروه خشونت طلب و تندروی طالبان نیفتد. چه اتفاقی در انتظار این کشور و همسایگان خواهد بود که اگر هرات و شهرهای بزرگ سقوط کند و به دست طالبان بیفتد؟
در ادامه گفتگوی پیرمحمد ملازهی کارشناس مسائل افغانستان را می خوانید؛
تازه ترین تحولات افغانستان بالاگرفتن درگیری در هرات و سقوط این شهر است که یکی از مهمترین شهرهای افغانستان به حساب می اید چه در نزدیکی مرز ایران چه اینکه عمده هزاره ها و شیعیان و حتی فارسی زبانان در این خطه زندگی می کنند. تبعات سقوط این شهر را چه طور ارزیابی می کنید. آیا طالبان قدرت کنترل این شهر را دارد؟
هرات شیعه مذهب هست اما هزاره نیست. جمعیت اصلی شهر فارسی زبانند. منطقه هرات تا فراه که هم مرز با استان های خراسان رضوی است، مردمش پارسی زبان تلقی می شوند. بنابراین هزاره نیستند. اقلیت شیعه مذهب دارند که از اقوام مختلفند. اما در مورد تحولات اخیرش واقعیت این است که طالبان تلاش می کند چند منطقه را بگیرد. یکی هرات است و دیگری لشگر گاه که جنگ درآن منطقه هم در جریان است و به داخل شهر وارد شده اند و یکی هم منطقه مزارشریف در شمال و قندهار است. در مورد هرات به نظرم می آید که طالبان نتوانند به سادگی شهر را تصرف کنند. البته انگیزه اش را دارند چرا که هرات یک شهر مهم است. منطقه تجاری و نزدیک با ایران هم هست و ارتباطات نزدیکی با کشورما دارد.مقاومت در هرات جدی تر از جاهای دیگر است به ویژه اینکه اسماعیل خان هم وارد شده. دولت مرکزی هم نیروهای ویژه را فرستاده و معاون وزیر دفاع هم انجا است. به سادگی بعید است که طالبان بتوانند این شهر را تصرف کنند. اما فشار نظامی را بر هرات وارد خواهند کرد تا دولت افغانستان را در چند جبهه درگیر کرده تا نیروهایشان را تضعیف کنند و بعد زمینه را برای بازگشت عملی کنند. هرات یکی از آن جاهای مهم است که به نظرم ممکن است دست به دست بگردد.
خطر سقوط شهرهای مرزی چه خطری برای ایران دارد.ایا ما در خطریم؟
واقعیت این است که الان گروه طالبان اسلام قلعه را در منطقه گمرک گرفته. اگر ایران بخواهد با افغانستان تجارت کند باید گمرک را به طالبان بپردازد. این مشکلی برای ایران ایجاد می کند و آن اینکه شما با دولت مرکزی حساب و کتاب داری ولی گمرک را با یک گروه شورشی حساب می کنی.
مشکل دوم این است که فشار نظامی بر هرات و ... ممکن است باعث سیل مهاجرین شود که مشکلات امنیتی برای ایران دارد. ما میلیون ها اواره افغان داریم و اگر به این تعداد اضافه شود برای ما فاجعه خواهد بود. به نظر من این تحولات هم تاثیرات امنیتی به وجود خواهد آورد و هم باعث مشکلات اقتصادی خواهد شد. چرا که تجارت به مشکل می خورد. بخشی از بازاری که ایران در اختیار دارد را از دست خواهد داد. اما جدا از این مسائل، برداشت من این است که نیروهایی در افغانستان در حال کنترل مرزها هستند که بخشی از آنها با ایران مشکل دارند و طبیعتا برای ما می توانند مساله ساز باشند. در آینده ار حضور طالبان تثبیت شود، خطراتی وجود دارد به اضافه اینکه منطقه هلمند هم نود و پنج درصد تریاک دنیا را تامین می کند و یکی از مسیرها هم ترانزیت از ایران است که برای ما مشکل ساز خواهد بود تا بتوانیم در این وضعیت مرز ها را کنترل کنیم.
وضعیت هرات نشان می دهد که طالبان حمله به شهرهای بزرگ را اغاز کرده است،در توافق دوحه میان طالبان و خلیل زاد قرار بود که طالبان به شهر های بزرگ حمله نکند با این حال از هفته گذشته این گروه حمله به قندهار و لشگرگاه در ولایت هلمند و حالا هرات سه شهر بزرگ را اغاز کرده تحلیل شما چیست ایا به این معناس که طالبان زیر توافق زده است و به دنبال تمامیت افغانستان است؟ اگر شمال را بگیرد چه اتفاقی خواهد افتاد؟
طالبان اگر فرصت پیدا کند که تعهداتش را بهم بزند این کار را می کند. طالب گروهی ایدئولوژیک است و پایبند به توافقاتش به آن شکل نیست. یک بخشی از این توافق این بوده که آنها مراکز استان ها و شهرهای بزرگ را نگیرند اما خیلی از جنبه طالبان نمی تواند کار آمد باشد و حتی ممکن است بخشی از آن حتی یک پروژه میان خلیلزاد و این گروه باشد. یعنی به گونه ای باشد که یک جنگ داخلی تمام عیار در افغانستان ایجاد شود و تبدیل به یک جنگ نیابتی با حضور دیگر کشورها شود و بحرانی با حضور کشورهای همسایه باشد. نمی شود قطعا گفت که طالب دارد خارج از چارچوب عمل میکند. ممکن است که بخشی از پروژه ای باشد که می خواهد به دولت مرکزی فشار بیاورد تا کناره گیری کنند . دولت موقت ایجاد شود که طالبان نقش اصلی را بازی کنند و بعد بر راس قدرت بیایند. ما خبری از پشت پرده توافقات نداریم. آنچه اعلام شده بود با اتفاقاتی که در حال رخ دادن است تفاوت هایی دارد. آنچه الان عملی می شود ممکن است مربوط به بخش محرمانه توافقات باشد.
پس از اعلام وضعیت اضطراری هرات شهروندان افغنستان در توئیتر خواستار دست کشیدن ایران از حمایت سیاسی از طالبان شده اند و می گویند ایران باید به ما کمک کند. انها می گویند ایران باید با اینها بجنگد. تحلیل شما چیست؟
مردم افغانستان و به ویژه شیعیان و تاجیک ها انتظار دارند که ایران حمایت جدی کند و به مناسبات خود با طالبان پایان دهد. اما اینکه ایران امادگی این را داشته باشد که دخالت کند در وضعیت افغانستان بعید می دانم و به نظرم نمی آید که مجموعه حاکمیت در کشور ما به چنین نتیجه ای رسیده باشد. دو امکان وجود دارد. یکی اینکه ایران دخالت مستقیم کند و نیرو بیاورد که این خطرات جدی دارد و حتی ممکن است دامی باشد که امریکایی ها برای ایران پهن کرده باشند و مشکلات جدی برای ما ایجاد کند. یک بحث دیگر هم این است که ایران در یک جنگ نیابتی شرکت کند و نیروهای فاطمیون را به سمت این مناطق هدایت کنند تا مقابل طالبان قرار بگیرند. این هم خطراتی دارد. هر چند خطراتش کم تر است. به ویژه اینکه گروه فاطمیون شیعه مذهب اند و ممکن است جنگ در این کشور به سمت جنگ شیعه و سنی پیش برود. شاید هم این دامی باشد که ایالات متحده پهن کرده است. ایرانی ها باید احتیاط کنند. البته من نسبت به نگاه بخش نظامی اطلاعاتی ندارم و شاید آنها برداشت دیگری از این موضوعات داشته باشند.
در تازه ترین وضعیت امنیتی مرزهای اسیای قفقاز فعال شدن داعش در مرز ایران و تاجیکستان است امری که روسیه و ایران را نگران کرده. ایا ایران و روسیه در صورت فعال شدن داعش بار دیگر مدلی مانند سوریه را پیاده میکنند یا اوضاع وخیم تر از این گمانه زنی هاست؟
چین الان در منطقه مرزی با افغانستان نیرو وارد کرده است. اگر این اتفاق افتاده باشد فضا را باز می کند تا بقیه کشورها هم دخالت کنند. گفته می شود که ترکیه هم نیروهای خود را در قالب ناتو و... می خواهد به افغانستان اعزام کند. اما اینکه روس ها به شکل جدی وارد افغانستان شوند، به نظرم شدنی نیست. آنها تجربه شوروی را دارند و یک بار گزیده شده اند و شکست در افغانستان باعث فروپاشی آنها شد. یک احتمال وجود دراد که ایران و روسیه و چین و هند هماهنگ شوند و کمک های موثری را در اختیار نیروهایی قرار دهند که علیه طالبان می جنگند. مثلا این خیزش مردی نیروی خوبی است که می شود تربیتش کرد مشروط بر اینکه در کنار ارتش عمل کند. وگرنه ممکن است هر فرمانده ای در گوشه ای قدرت بگیرد که حتی خطرات این نوع رفتار ها می تواند برای کشورها بیشتر از طالبان باشد. بنابراین این احتمال وجود دارد که این کشورها حمایت هایی را داشته باشند.
نقش پاکستان و شخص عمران خان را در قائله افغانستان چه طور تحلیل میکنید نخست وزیر این کشور با مواضع روزانه خود گاهی به نعل میزند و گاهی به میخ از سویی از طالبان حمایت میکند از سوی دیگر می گوید اقدامات این گروه به ما ربطی ندارد. این وسط پاکستان به دنبال چه هدفی است؟
عمران خان کاره ای نیست. اصل ارتش و اژانس اطلاعاتی پاکستان است که طالبان را تجهیز می کند و پول و سلاح می دهد. نیروهای پاکستانی الان کنار طالبان می جنگند. لشکر طیبه و... هستند که عاملان اصلی پاکستانند و کنار طالبان. طبق اطلاعات دولت افغانستان خود ارتش پاکستان هم نیرو فرستاده و افسرانشان می جنگند. بنابراین اسلام اباد درگیر است. این درگیری با عمران خان نیست. او یکی به نعل و یکی به میخ می زند و سیاست دوگانه ارتش را پیش می برد که می گوید خواهان صلح و ثبات است. اما از آن طرف می خواهد طالبان به هر وسیله ای که امکان پذیر است آنها را حاکم کند. چون فکر می کند که اگر این گروه بر سر کار بیایند می توانند نفوذ هند را کاهش داده یا به طور کلی در افغانستان از بین ببرند. این رفتار از رقابت های بین هند و پاکستان سرچشمه می گیرد. نشانه هایی وجود دارد که هند هم می خواهد نیروهای نظامی را تجهیز کند. بنابراین عمران خان ناچار به این کار است.
این روزها تحلیل قدرت گرفتن طالبان در همسایه شرقی ایران داغ است مهمترین و قابل توجه ترین تحلیل ها این بوده است که پس از 20 سال امریکا طالبان را تقویت کرد برای امروز. روزی که منطقه را ترک میکند و دو طرف شرق و غرب ایران را درگیر گروه های تروریستی میکند. نظر شما چیست؟
طالبان را باید با دو جریان دید. یکی طالبان شورای کویته که نمی خواهد با ایران مشکل بسازد. اما بخش دیگری از آن شبکه حقانی است که با داعش هم متحد شده . داعش انگیزه دارد که برای ایران مشکل ایجاد کند. آنها انگیزه دارند و می دانند که علت اصلی شکستشان ایران و روسیه بوده اند. بنابراین انگیزه اش را دارند که علیه ما عمل کنند. نیروهای قومی ازبک و چچن و ... که با داعش کار می کردند همگی الان در افغانستان فعال هستند. مرز مشترک اسیای مرکزی با افغانستان را هم در دست دارند و بعید نیست که از طریق دره فرغانه به طالب ها نزدیک شوند. طالبان می گوید که می خواهد با ایران و چین و روسیه روابط برقرار کند. اما بعید نیست که یک بخشی از توافق دوحه در ارتباط با داعش و گروه های قومی باشد تا در آنجا فعال شوند. اما نه علیه امریکا بلکه روسیه و چین و ایران.
برای جمع بندی؛ مذاکرات دوحه به بدون حضور دولت غنی و زد و بند زلمای خلیل زاد با طالبان و ازادی زندانیان این گروه نشان از این میدهد که جو منطقه چه غرب اسیا و چه شرق اسیا در ده سال اینده ظاهرا با بحران بی ثباتی و نا امنی جدی روبه رو خواهد شد. پیشبینی شما مشخصا وضعیت کشورمان ایران در این وضعیت چه خواهدبود و تهران چه تدابیری برای ان دارد و باید انجام دهد؟ خطر این وضعیت را به طور کلی برای تهران و امنیت کشورمان چه طور ارزیابی میکند.
اگر واقعیتش را بخواهید ایران تاکنون خیلی مسیر درستی را انتخاب نکرده. با طالبان روابطی را برقرار کرده و نیروهایی که با ایران نزدیک بودند را ازرده کرده. از آن طرف هم اطمینانی وجود ندارد که طالبان بخواهد به تهران وفادار بماند. اینکه ایران چه کار کند، به نظر من دو چیز است. یکی اینکه وضعیت را در شرق کشور رسیدگی کند تا احساس تبعیض نداشته باشند.برنامه ریزی برای توسعه این مناطق باعث می شود تا پای نفوذ دیگران در آن قطع شود. ایرانی ها علیه هر نوع دخالت خارجی حساسند. حاکمیت در مرکز ایران نگاهشان را باید کمی تصحیح کنند نسبت به شرق کشور و به نگاه توسعه ای روی بیاورند.در این صورت مردم مقابل هر وضعیتی مقابله خواهند کرد.