برخی شنیده ها از شکایت از متخصصان آب خوزستان در خصوص ابراز نظرهای فنی در وقایع اخیر بخصوص مباحث مرتبط با انتقال آب حکایت دارد.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که انتقال آب خوزستان به فلات مرکزی ایران از جمله مهمترین عوامل کم آبی این روزهای خوزستان است. مردم این استان نیز از انتقال آب خوزستان به استان های دیگر گله دارند. البته باید توجه داشت که انتقال آب خوزستان از سال 1332 آغاز شد و با تداوم این روند در دولت های پس از انقلاب، اکنون به اندازه 8 میلیارد متر مکعب طرح صنعتی و کشاورزی برای انتقال آب خوزستان تعریف شده است. این در حالی است که به باور کارشناسان مدیریت آب، انتقال آب خوزستان عملا نه برای خوزستان مفید بوده است و نه برای استان های مقصد انتقال آب.
به گزارش رکنا، اینکه فرد یا گروهی از کارشناسان در هر پست و جایگاهی به سبب نظر علمی و فنی خویش مورد سوال و بازخواست قرار گیرند، عجیب و باور نکردنی است . مشکل از جایی آغاز می شود که بطور عام ما نظری را علمی و کارشناسی می دانیم که منطبق با عقیده و دلخواه ما باشد. گسترش این فرهنگ متاسفانه در کشور موجب می شود که دیگر کسی رغبت به بیان دیدگاههای علمی و نقدهای کارشناسی خود نداشته و در بهترین حالت بی تفاوتی را پیشه سازد.
تبادل اندیشه و آگاهی از نقطه نظرات مهندسی در خصوص طرح ها در جهان امری کاملا آشنا و پذیرفته شده تلقی می شود. منع گفتگو ، ممنوعیت مصاحبه یا قلم زدن علمی، یا جلوگیری از شرکت سمینارهای مختلف نوعی از دیکتاتوری علمی محسوب می شود که دیری است برچیده شده و مقبول هیچ اندیشمندی نمی باشد. یادآوری تاریخ و بررسی علل توسعه و پیشرفت مردمان در گوشه ای از جهان به ما خواهد گفت که این اتفاق، محصول فرو ریختن این نوع نگاه بسته است.
نگرانی از اینکه مردم عادی ممکن است با شنیدن این گفتگوها، تهییج و یا برآشفته شوند و یا آنکه جایگاه این مباحث دانشگاهها و یا مراکز آکادمیک است ، دلیلی قانع کننده برای برخورد هرگز نمی تواند باشد. برعکس تصور رایج این حق مردم است که به زبانی قابل درک همگان از دلایل موافقت یا مخالفت با یک طرح که به سرنوشت آنها گره خورده است آگاه شوند.
نگرش و یا تصور از آگاهی ها و دانش مردم بر مبنای سال های دور و یا حتی همین چند سال قبل اشتباهی است که بسیاری مرتکب می شوند. امروزه به مدد نفوذ اینترنت، شبکه های مجازی و توسعه آموزش عالی، خانواده ای بدون کارشناس یافت نشده و درک و اطلاعات عمومی و حتی تخصصی مردم رشد چشمگیری یافته است. از این رو، تصور آنکه عامه مردم توانایی درک مطالب را نداشته و دچار خشم و یا خطا می شوند، به نظر برداشتی اشتباه وکم لطفی به ایران امروز است.
نکته دیگر که باید اشاره کرد این است که اظهار نظر متخصصان نیست که موجب آشفتگی می گردد بلکه دقیقا این دخالت و نظرات افراد غیر متخصص است که عرصه را برهمگان تنگ کرده و بی نظمی را دامن می زند. کارشناسان با حدود و مرزهای گفتمان های علمی آشنایی کامل داشته و آنچه که بیان می دارند بر مبنای مستندات و محاسبات است، اما در آنسو احساسات و یا اهداف متفاوت است که در تقابل با این آرا علمی مشکل ساز می شود. گفتگو از اینکه بستن منافذ نقد و پنجره های گفتمان های انتقادی موجب می شود هیچ گاه اشتباهات مشخص نگردیده و شرایط برای رشد و پویایی یک جامعه با خلل و خدشه روبرو شود، حرفی جدید به نظر نمی رسد اما گویی نیاز است این موضوع بارها تکرار شود.
باور کنید که ما بیش از همیشه نیازمند این تبادل نظرهای علمی و کارشناسی هستیم، حتی اگر نتایجش خوشایند و یا مورد قبول ما نباشد. به هر شکل مردم ، مهندسان و یا کارشناسان اصفهان و خوزستان هیچگاه در برابر همدیگر نبوده و راضی به عقب ماندگی و نابسامانی در هیچ شهر و روستایی از این دو دیار نمی باشند. این سیاست و برنامه ریزی های نادرست دقیقا دور از چشم و نقد اصحاب دانش و فن بوده که این روزها به شکل تقابل بروز کرده است . راه را بر دانش و نظرات فنی نبندیم . این نکته ای است که همه باید به آن اهتمام ورزیم.