او که از درگذشت دوست جوان خود بسیار متاثر است، در گفتگو با ایسنا ادامه میدهد: تا به حال هم خدا ارشا را نگه داشته بود چون در کار بدلکاری هیچ امکاناتی برای تامین امنیت نداریم.
فتوحی میگوید: بدلکاری اصولا خطرساز و خطرناک است و بعید است در ایران به این زودی بتوانند امنیتی برای کار بدلکاران ایجاد کنند. هرچند که ارشا در خارج از کشور دچار حادثه شد ولی ما بدلکارانی مانند پیمان ابدی و امیرحسین خنجری را در ایران از دست دادهایم.
او که سابقه هفت هشت سال دوستی با ارشا اقدسی دارد، اضافه میکند: تا جایی که شنیدهام ارشا در آخرین پروژه خود ارتفاعش را یک متر بالاتر برده بود ولی اگر شرایط ایمنی وجود داشت، هرگز چنین اتفاقی رخ نمیداد چون چپ کردن تخصصش بود. همچنانکه در هالیوود و تا حدودی در بالیوود این همه فیلم اکشن ساخته میشود ولی این گونه نیست که در هر پروژهای یک بدلکار جان خود را از دست بدهد.
فتوحی که سابقه فیلمسازی دارد، ادامه میدهد: قرار بود در یکی از کارهای من صحنه چپ کردن داشته باشیم ولی از آنجا که شرایط ایمنی فراهم نبود، از خیر این صحنه گذشتم و فیلمنامه را تغییر دادم چون میترسیدم که جان کسی را به خطر بیندازم.
او تاکید میکند: جان آدمیزاد با ارزشترین موهبت است که متاسفانه در کشور ما قدرش بدرستی دانسته نمیشود. بنابراین وقتی زیرساخت و امکانات لازم برای تامین شرایطی امن فراهم نیست، خود ما باید از جان یکدیگر مراقبت کنیم و منِ نوعی به عنوان کارگردان، وقتی نمیتوانم امنیت بدلکار را تامین کنم، باید از یکسری ایدههایم چشمپوشی کنم. من هم دوست دارم صحنههای اکشن در کارم داشته باشم ولی وقتی تهیهکننده حاضر به تامین امکانات نیست و در شرایط فعلی حتی حاضر به تامین ماسک و آب معدنی نیست، چگونه میشود این ایدهها را اجرا کرد. به هر حال کسانی مانند ارشا این هیجان و بیقراری را دارند ولی کارگردان باید مراقبت لازم را داشته باشد و فکر کند جان خودش در بین است.
این بازیگر با بیان اینکه بدلکاری مثل ریاضی و معادله میماند، ادامه میدهد: باید ببینیم چه چیزی را میخواهیم در چه ظرفی بریزیم و آیا این گنجایش وجود دارد. کسانی مانند ارشا تا به امروز بدون کوچکترین امکاناتی کار کردهاند و واقعیت این است که تا به حال هم خدا ارشا را نگه داشته بود. خوب به یاد دارم در بعضی پروژهها حتی بعد از چپ کردنش، فقط بچههای گروه بدلکاری، هوایش را داشتند ولی معمولا سازندگان پروژهها چنین مراقبتی ندارند. در حالیکه در کشورهای دیگر این مراقبت وجود دارد چون بدلکاران نه تنها صنف مهمی هستند، بلکه از آن بالاتر انسان هستند و مراقبت از جانشان مهم است.
فتوحی با ابراز تاسف از جای خالی بدلکاری در داوریهای جشنواره فیلم فجر میافزاید: وقتی شغلت را به رسمیت نمیشناسند، وقتی امنیت شغلی نیست، وضع، همین میشود که هست. ارشا آرزو داشت بدلکاری هم در جشنواره فیلم فجر مورد داوری قرار بگیرد. باز جای شکرش باقی است که زنده یاد علی معلم و خانوادهاش در جشن حافظ بخشی را به بدلکاری اختصاص دادند. وقتی شغلی به رسمیت شناخته نشود، معلوم است که امنیتش هم فراهم نمیشود .گویی بدلکاران قاچاقی به این کار میپردازند.
او در ادامه از تلاشهای ارشا اقدسی برای ارتقای سطح بدلکاری کشورمان یاد میکند و میگوید: واقعا سطح بدلکاری ایران را بالا برد. نوآوریهای بسیاری کرد که در سینمای ما بیسابقه بود. باید قدرش را بیش از این میدانستند ولی مایه تاسف است که همه بعد از مرگ یکدیگر قدر هم را میدانیم.
فتوحی که علاوه بر ارشا اقدسی با علی انصاریان هم دوستی داشته است، از او هم یاد میکند و میافزاید: یک بار بدی از آنان ندیدم و در این سالها همیشه پشتم به این دو دوستم گرم بود. ارشا کسی بود که ترسم را از ارتفاع ریخت. با او بود که بلندترین ارتفاع زندگیام را پریدم و آنقدر حواسش به همه چیز بود که پیش از پریدن، سیبی به من داد تا قند خونم را بالا بیاورد. اما حالا به هیچ کس دیگری چنین اعتمادی ندارم و دیگر از هیچ ارتفاعی نخواهم پرید.
فتوحی با ستودن اخلاق خوش ارشا اقدسی اضافه میکند: هرگز بد کسی را نمیگفت. درددلهای بسیاری داشت ولی لب به سخن نمیگشود و اگر کسی پیش او شکایتی میکرد، میکوشید که آرامش کند.
او در پایان تاکید میکند: جان آدمها با ارزشترین چیز است. کافی است هرکسی در کار خود احساس مسئولیت کند، خیلی مشکلات حل خواهد شد. ارشا و پیمان ابدی را که از دست دادیم ولی امیدوارم دیگر شاهد این اتفاقهای تلخ نباشیم، خودمان به خودمان رحم کنیم و مراقب هم باشیم.