سید مرتضی احمدپور-همشهری آنلاین:
درسالهای اخیر اقدامهای گستردهای برای احیای دریاچه ارومیه انجام شد که در مقاطعی با موفقیتهای نسبی نیز همراه بود و توانست امیدها را برای بازگشت این زیستبوم چشمنواز همچنان زنده نگه دارد. با وجود این بهنظر میرسد روزهای تلخ دریاچه ارومیه به پایان نرسید و بررسیهای انجام شده ازسوی سازمان نقشهبرداری کشور نشان میدهد تراز آب این دریاچه ارومیه در ۳ماه نخست سالجاری،۳۰سانتیمتر نسبت به مدت مشابه سالگذشته کاهش داشتهاست.
اینها درحالیاست که اگرچه کاهش سطح آب دریاچه ارومیه خبر ناخوشایندی است و نگرانیهای جدی نیز بهدنبال دارد، اما در وضعیت کنونی هم این دریاچه نقش بیبدیلی در زندگی مردم منطقه دارد و ظرفیتهای موجود دراین زیستبوم بهحدی گستردهاست که حتی میتواند به تأمین معیشت و همچنین رونق گردشگری بهویژه در حوزه گردشگری سلامت کمک قابلتوجهی کند.
از گذشته تاکنون علاقهمندان زیادی دریاچه ارومیه را برای بهرهمندی از امکانات «لجندرمانی» و استفاده درمانی از نمکهای تازهای که در کف دریاچه وجود دارد و حاوی مواد معدنی و املاح است، انتخاب میکنند؛ موضوعی که در مقاطع کاهش سطح آب دریاچه بیشتر دیده میشود.
یک عادت قدیمی
لجندرمانی و درازکشیدن زیرآفتاب در کنار دریاچه، صحنهای آشنا برای بیشتر مردم آذربایجانغربی است؛ آنان این کار را پدران و اجداد خود یاد گرفتهاند و بهصورت سنتی و تجربی میدانند که با استفاده از این لجنهای سیاه و بدبو، میتوان از درد مفاصل و استخوانها کاست و اندکی آرامش گرفت.
در گذشته که آب دریاچه ارومیه بیشتر بود، جوانان و نوجوانان به شنا و آبتنی مشغول بودند و مسنترها ترجیح میدادند خود را در لابهلای انبوهی از لجنها و نمکها پنهان کنند و از خواص درمانی این مواد طبیعی بهره ببرند، اما درحالحاضر که امکان آبتنی کمتر شده، درعوض شرایط بهتری برای لجندرمانی و نمک درمانی فراهم شدهاست.
در روزهای آخر هفته تعداد قابلتوجهی از مردم شهرهای تبریز، ارومیه، شبستر، بناب و دیگر شهرهای استانهای آذربایجانغربی و آذربایجانشرقی و حتی از استان کردستان برای لجندرمانی و نمکدرمانی به دریاچه ارومیه میآیند.
کارشناسان معتقدند، لجن و نمک دریاچه ارومیه با داشتن املاح فراوان معدنی بهویژه کلر، سولفات، گوگرد، مواد رادیواکتیو، ید، آهن و موادآلی متعدد، یکی از مرغوبترین لجنهای طبی بهشمار میآید و در درمان بسیاری از بیماریها مانند بیماریهای پوستی و روماتیسمی موثر است.
ضعف اطلاعرسانی
در حاشیه دریاچه ارومیه بهویژه در اطراف پل شهد کلانتری، میتوان تلهای بزرگی از نمک را مشاهده کرد که افرادی درحال بستهبندی نمکها در کیسههای بزرگ نایلونی هستند؛ نمکهایی که از بستر دریاچه ارومیه بهصورت دستی جمعآوری میشوند و در بستهبندیهای یک تا 20کیلویی به فروش میرسند. قیمت این بستهها حدود 10 تا 100هزارتومان است و میتوان از آنها برای مصارف درمانی بهویژه برای التیام استخوان درد و رماتیسم استفاده کرد.
«هادی باقری» یکی از فروشندگان اینگونه نمکهاست که درباره فروش آنها به خبرنگارهمشهری میگوید: البته اینجا فرایند تصفیه نمکها صورت نمیگیرد و ما خودمان برای خوردن، این نمکها را توصیه نمیکنیم، اما برخی دوست دارند این نمکها را بهعنوان «نمک دریایی» به مصرف غذایی هم برسانند.
وی میافزاید: با خشک شدن بیشتر دریاچه ارومیه، نمکهای تازه و تمیزتری برای بستهبندی و فروش مهیا شده، اما فروش چندان زیادی نداریم و مردم رغبت کمتری برای نمکدرمانی دارند که علت آنهم بیاطلاعی و ضعف اطلاعرسانی تخصصی دراین زمینه است.
باقری ادامه میدهد: شیوهای درمانی با نمک وجود دارد که نام آن «هالوتراپی» گفته میشود و درمانی است که در آن فرد بیمار در اتاقی ساختهشده از سنگ نمکهای مختلف قرار میگیرد و بدن او با نمک پوشانده میشود و هوای دارای ذرات نمک را استشمام میکند. از نمک دریاچه ارومیه برای این کار هم میتوان استفاده کرد.
وی همچنین درباره لجندرمانی در دریاچه ارومیه با بیان اینکه نگهداری و انتقال این لجنها ممکن نیست، ادامه میدهد: لجندرمانی باید در کنار خود دریاچه صورت گیرد، چون بوی نامطبوعی دارد و درصورت نگهداری در فضای خانه، بوی آن غیرقابل تحملتر میشود.
استقبال از لجندرمانی در حاشیه دریاچه
«سعد بیاتی» که کانکس کوچکی در کنار دریاچه برای استحمام پس از لجندرمانی تدارک دیده نیز به خبرنگارهمشهری میگوید: روزهای جمعه به اینجا میآیم و کانکس را که دارای چند واحد کوچک استحمام است، اجاره میدهم و استقبال مردم هم بد نیست. لجندرمانی در کنار دریاچه ارومیه میتواند به جاذبهای برای جذب گردشگران از سراسر کشور تبدیل شود، بهشرطی که اقدامهای لازم برای فراهم کردن زیرساختهای موردنیاز انجام شود.
وی ادامه می دهد: بهجز من، فرد دیگری دراین زمینه فعالیت نمیکند. این درحالیاست که ظرفیت مناسبی برای سرمایهگذاری و کسب درآمد دراین زمینه فراهم است. مسئولان مربوط اگر برنامهریزی مدونی داشته باشند، میتوان با فعال کردن قابلیتهای موجود، به ارتقای سطح معیشت مردم منطقه هم کمک کرد.
سرمایهگذاران چشمبهراه حمایت
ظرفیتهای درمانی موجود در دریاچه ارومیه درحالیاست که بهنظر میرسد تاکنون آنچنان که باید در حوزه جذب سرمایهگذاران باهدف تقویت زیرساختها، اقدامهای کافی انجام نشدهاست. اگرچه سالگذشته خبر رسید که قرار است نخستین مجتمع نمکدرمانی کشور در ارومیه راهاندازی شود، اما بررسیها نشان میدهد دراین عرصه از سرمایهگذاران حمایت کافی نمیشود.
«اصغر سلامی» یکی از افرادی بهشمار میرود که به گفته خودش، مدتهاست بهدنبال سرمایهگذاری دراین منطقه است، اما موانع اداری موجود او را ناکام گذاشته. وی دراین باره میگوید: بیش از 2سال است که برای دریافت مجوزهای لازم بهمنظور ساخت مجتمع نمکدرمانی و لجندرمانی دراین منطقه تلاش میکنم، اما درنهایت موفق به انجام این کار نشدم و موانع زیادی ازسوی ادارههای مختلف ایجاد شده، نا امیدم کردهاست.
وی اظهار میکند: ادارههای میراث فرهنگی، حفاظت محیط زیست، فرمانداری و منابع طبیعی هریک قوانین ویژه خود را دارند که برای گذر از آنها باید فرایند خاصی را طی کرد که البته در بیشتر مواقع مانع از پیشرفت کار میشود. ازسویدیگر رسیدن به سودآوری دراین مجتمعها نیازمند حمایت ویژه مسئولان مربوط است.
فرصتی برای ارزآوری
مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آذربایجانغربی هم دراین باره میگوید: سرمایهگذاری و ارزآوری از این منبع طبیعی، یکی از دغدغههای مدیریت میراث فرهنگی دراستان است و با توجه به اینکه هزینه مواد اولیه هم وجود ندارد، ازنظر سرمایهگذاری، فرصت ارزشمند است.
«جلیل جباری» میافزاید: این ادارهکل از چند سال قبل برای جذب گردشگر به دریاچه ارومیه برنامهریزی کرده تا گردشگران از قابلیتهای متعدد لجندرمانی و نمکدرمانی و مزایای دیگر دریاچه بهرهمند شوند.
وی ادامه میدهد: با وجود محدودیتهای بودجهای موجود، عملیات ساخت جاده دسترسی، کمپینگ گردشگری «گورچین قلعه» و همچنین سرویس بهداشتی مناسب از سالگذشته آغاز شده و فیلمهای کوتاه تبلیغی نیز از طریق صداوسیما و فضایمجازی با هدف اطلاعرسانی به مردم درباره جاذبههای این منطقه، پخش شدهاست.
جباری اضافه میکند: بدون حضور سرمایهگذاران بخشخصوصی امکان توسعه همهجانبه وجود ندارد. برهمین اساس حمایت از سرمایهگذاران، در قالب اعطای تسهیلات و حمایت از ساخت اقامتگاههای بومگردی و لجندرمانی، صورت میگیرد، اما تحقق این حمایتها مستلزم همکاری بین بخشی سایر دستگاهها و تأمین زیرساختهای مورد نیاز است.