برخی از کارشناسان و فعالان اکوسیستم استارتاپی، می گویند موضوع عرضه سهام تیمهای فناورانه در بازار سرمایه، تنها در حد حرف بوده و هنوز هیچ اقدام عملیای در این زمینه انجام نشده است.در این میان پرسشهایی نیز در مورد شرایط قانونی ورود استارتاپها به بازار سرمایه مطرح شده؛ اینکه آنها به چه صورت و در کدام بازار میتوانند حضور داشته باشند.
واقعیت این است که یک فاصله بین بازارهای اولیه و ثانویه ما وجود دارد که معمولاً در کشورهایی دارای بازارهای سرمایه محور ، این فاصله کم است. ما در دنیا دو دسته اقتصاد داریم، اقتصاد بانک محور و اقتصاد بازار سرمایه محور، به عنوان نمونه می توان از ژاپن و آلمان به عنوان کشورهای بانک محور و انگلیس و آمریکا به عنوان اقتصاد بازار سرمایه محور اسم برد، در این دو مدل بازار، وضعیت استارت آپ ها خیلی متفاوت است.
نکته قابل توجه این است که تعداد استارتآپ هایی که در آلمان یا ژاپن وجود دارد بسیار کمتر از امریکا و انگلیس است، زیرا استارت آپها نمی توانند بر اساس تسهیلات بانکی فعالیت کنند و اهرم حرکت این شرکت ها برای پیشرفت بیشتر، توجه به حضور این شرکت ها در بازار سرمایه است، به عنوان مثال در کشور امریکا شرکتی به صورت سهامی عام تأسیس می شود و در لیست خرید سهامهای صورتی قرار می گیرد و به مرور صعودی می شود و سرمایه گذاران به اصطلاح جسور در آن سرمایه گذاری می کنند و نهایت به شرکتهای اصطلاحاً«اسب شاخدار» تبدیل می شوند و بعد به رشد بیشتری میرسند.
اما در کشور ما چون تأسیس شرکتهای سهامی عام بسیار دشوار است، و از طرفی نیز بازار سهامهای اولیه ما محدود است، فرآیندی که بتوان یک استارت آپ را از بازار سرمایه عرضه کرد بسیار سخت است، به همین علت جوانانی که قصد ایجاد شرکتهای استارت آپی را دارند مجبورند از تسهیلات بانکی استفاده کنند و از آنجایی که ضریب شکست استارتآپ ها بسیار بالاست، و از هر ۱۰ استارت آپی که ایجاد می شود، ۹ تای آن با شکست روبرو می شود، جوانان ما بعد از مدتی که استارتآپ شان شکست می خورد، تبدیل به بدهکاران بانکی می شوند و از مدار کسب و کار خارج می شوند یا راهی اقتصادهای بازار محور دیگر همانند امریکا، کانادا یا کشورهای اروپایی و حاشیه خلیجفارس می شوند، ناگفته نماند که کشورهای حاشیه خلیج فارس سرمایه گذاری کلانی برای به دست آوردن استارت آپ های ایرانی کرده اند.
به همین علت ما نیاز داریم که اصلاحاتی را به عمل آوریم تا محیط به گونه ای شود که شرکت ها در مرحله اول از طریق سهامی عام شروع کنند و سپس در هر مرحله از بازار مورد معامله قرار گیرند، و در نهایت زمانی که تبدیل به شرکتهای بزرگ شدند در بازار ثانویه یا همان بورس اوراق بهادار درج شوند، این امر بسیار مهمی است که ما بتوانیم محیطی ایجاد کنیم تا شرکت ها رشد کنند و جون فاصله بین بازار اولیه و ثانویه زیاد است ما با چالشی روبرو هستیم که شرکت های خوب استارت آپی ما به صورت سهامی عام نیستند و سهامشان در بازارهای سرمایه نیست.