خودکشی به معنی آسیب مرگبار به خود و تلاشی آگاهانه به منظور خاتمه دادن به زندگی است. موضوع خودکشی به عنوان یک اختلال روحی-روانی که باعث برانگیختن عواطف به نفع یا علیه اقدام کننده میشود و به نظر میرسد که میتواند همچون یک معظل اجتماعی بیان شود. طبق اعلام معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، آمار سالانه مرگ بر اثر خودکشی در ایران به ۴۱هزارنفر رسیده است و شواهد نشان از افزایش نگران کننده میزان خودکشی در بین نوجوانان، جوانان و دانشجویان را میدهد. خودکشی پدیدهای جهانی و همهجاگیر است که در دنیای معاصر به علت تغییرات عمده در زمینههای مختلف اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی، در نتیجه دگرگونی اساسی در سبک و شیوه زندگی و کمرنگ شدن ارتباط و پیوند بین فرد و جامعه شتاب فزایندهای پیدا نموده و به مثابه یک مشکل عمده اجتماعی و بهداشت روانی در بسیاری از کشورها مطرح شده است.
حال سوال اساسی این است که چه چیزی رفتار یک شخص را به رفتاری خودکشانه تبدیل میکند و چه عواملی باعث میشود که انسان برخلاف ذات خود که میل به بقا و حفاظت از خود دارد، اقدام به این عمل میکند؟ انگیزههای چنین رفتاری کدامند؟ آیا جامعه مقصر است یا فرد؟ علل روانشناختی و جامعه شناختی خودکشی چه چیزی است و... قطعا در سایه یک شناخت علمی میتوان در جهت چارهجویی و رفع یک معظل اقدام کرد.
ایسنا در میزگردی با موضوع "خودکشی" با حضور حامد بخشی، جامعه شناس و علیرضا گل، روانشناس بالینی، از منظر جامعه شناختی و روان شناختی به تحلیل پدیده خودکشی و تبیین عوامل مختلف اجتماعی و روانی موثر و ابعاد مختلف این معظل پرداخته است.
آنچه افراد را به سمت آسیبهای فردی، رفتارهای تکانشی یا افسردگی و... سوق میدهد، عوامل اجتماعی است
حامد بخشی، جامعهشناس و عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی خراسان رضوی در این میزگرد در خصوص موضوع خودکشی از منظر علم جامعهشناسی اظهار کرد: موضوع خودکشی از رویکردهای مختلف قابل بررسی است. از سطح زیستشناسی و ژنتیک گرفته تا سطوح روانشناختی و جامعه شناختی و... میتوان خودکشی را مورد بررسی قرار داد، اما تمامی این علل را باید در طول یکدیگر دید. هنگامی که نقش عوامل اجتماعی و فرافردی مثل انسجام اجتماعی، بحرانهای اجتماعی و... را در خودکشی مطرح میکنیم این موارد کاملا در ارتباط با عوامل روانشناختی خواهند بود. عوامل اجتماعی و غیر فردی، عواملی است که منجر به شکلگیری سندرومها و آسیبهای روانی در افراد میشود و پیامد این آسیبها میتواند منجر به خودکشی و نظایر آن شود. آنچه افراد را به سمت آسیبهای فردی، رفتارهای تکانشی یا افسردگی و ... سوق میدهد، عوامل اجتماعی است.
وی ضمن بیان اینکه آمارهای مربوط به خودکشی اصلا منتشر نمیشود، گفت: خودکشی همواره جزو خطوط قرمز بوده است. به ندرت بررسی منظم خودکشی به عنوان یک آمار در دفاتر آمار سالیانه آسیبهای اجتماعی موجود بوده است. آمارهای خودکشی در پزشکی قانونی به جز مواردی که خیلی بارز و واضح بوده، در مابقی موارد مشخص نیست. موارد مشکوک به خودکشی مثل پرتاب از بلندی و... با توجه به اینکه اطرافیان و خانوادها نیز تمایلی ندارند که علت مرگ خودکشی ثبت شود، هیچگاه ثبت نمیشود؛ بنابراین هیچ برآورد دقیقی از آمارخودکشی در پزشکی قانونی نیز وجود ندارد. اقدام به خودکشی که اصلا مطرح نمیشود. بخش زیادی از اقدام به خودکشی از نوع اوردوز دارویی و سم خوردن است که سریعا معده بیمار شستوشو داده میشود و بیمار را مرخص میکنند. موضوع خودکشی چون از ابتدا محرمانه است درنتیجه بر روی آن حتی پژوهشی نیز انجام نمیشود.
این جامعهشناس با بیان اینکه در هر حوزهای تشخیص، پیشنیاز تجویز است، گفت: برای اینکه بتوانیم برای معضلات اجتماعی چاره اندیشی کنیم، در ابتدا بایستی تشخیص درست بدهیم و نسبت به موضوع و مسئله اجتماعی شناخت کامل به دست آوریم. شناخت کامل نسبت به آمار و اطلاعات خودکشی پیشنیاز تجویز است و نمیتوان در مسائل اجتماعی چشم بسته و بدون آمار و رصد دقیق، اقدام کرد.
افزایش نرخ خودکشی براساس شواهد
وی افزود: در دوسال اخیر شواهد بیانگر افزایش نرخ خودکشی در جامعه است. شاخصهای موجود و افزایش نرخ خودکشی بین سلبریتیها، اشخاص برجسته، خودکشیهای علنی در فضای عمومی و ... بیانگر افزایش آمار خودکشی است.
بخشی در خصوص علل و زمینههای اجتماعی افزایش نرخ خودکشی در جامعه گفت: شرایط اجتماعی بسیاری در این موضوع تاثیرگذار است که شیوع ویروس کرونا و بحرانها و تلاطمهای شدید اقتصادی مهمترین آنها است. این عوامل اجتماعی منجر به آسیبها و سندرومهای اجتماعی و درنهایت منجر به خودکشی میشود.
در شرایط قرمز اجتماعی به سر میبریم
وی افزود: درحال حاضر جامعه ما در بحران به سر میبرد و چند سالی است که کشور ما در شرایط قرمز اجتماعی قرار دارد. اصلیترین نحوه مدیریت ما فقط کنترل جامعه است، نه بهبود جامعه و تضمین سلامت مردم. در این حالت اولین شرایط و پیشنیازهای لازم برای بهبود وضعی و مسائل اجتماعی را در کشور نداریم.
عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی خراسان رضوی با اشاره به اینکه امیل دورکیم، جامعهشناس چهار نوع خودکشی را مطرح میکند که هرکدام ناشی از یک شرایط اجتماعی هستند، گفت: در بحرانهای اقتصادی-اجتماعی مردم با تغییرات شدید اوضاع اجتماعی مواجه میشوند و در این حالت نرخ خودکشی بالا میرود. به طور کلی در فضای بحرانها و تغییرات سریع اجتماعی، اقتصادی و... زندگی غیر قابل پیشبینی میشود و این شرایط را بسیار سخت میکند؛ مثلا فردی با کلی تلاش میخواهد خانهای بخرد و تنها ۱۰ درصد پول باقیمانده که پرداخت کند، اما ناگهان قیمت خانه دوبرابر میشود و این اتفاق قطعا کل برنامهای که فرد برای زندگیاش ریخته بود را برهم میزند.
وی افزود: در دهه ۶۰ ما بحرانهایی شدیدتر از وضعیت حاضر را تجربه میکردیم. شرایط اقتصادی-اجتماعی نامیزان بود؛ مثلا قطعی برق بسیار بیشتر از الان بود، ولی زندگی پیشبینیپذیر بود و مردم میدانستند که در چه شرایطی قرار دارند. از طرفی انتظارات مردم نیز به لحاظ اجتماعی زیاد نبود. مردم وضعیتی که در آن قرار داشتند را پذیرفته بودند و در آن شرایط زندگی میکردند.
شرایط متلاطم اجتماعی یکی از علل افزایش نرخ خودکشی در جامعه است
بخشی ضمن تاکید بر اینکه در شرایط امروز نه تنها مردم وضعیت فعلی را نپذیرفتهاند، بلکه معتقدند که شایسته این وضعیت نیز نیستند، گفت: ما در سال اخیر درگیر تلاطمهای شدید اجتماعی-اقتصادی بودهایم. مردم به هر سمتی که میروند، زمین میخورند. سال گذشته قشر وسیعی از افرادی که هیچ آگاهی درخصوص بورس نداشتند، سرمایه های خود را آنجا بردند و بعد ضرر کردند و دوباره رفتند سراغ ارزهای دیجیتال آنجا نیز شکست خوردند و این شرایط متلاطم اجتماعی یکی از علل افزایش نرخ خودکشی در جامعه است.
مسئولیت مدیریت کرونا به دوش مردم انداخته شده است
وی با بیان اینکه در دوسال اخیر شاهد موج گستردهای از افسردگی به جهت شیوع ویروس کرونا و تغییر سبک زندگی بودهایم، گفت: در کشور ما، مسئولیت مدیریت کرونا به دوش مردم انداخته شده است و انتظار میرود که مردم از خانههایشان بیرون نیایند و با دیگران تعاملی نداشته باشند تا به کرونا مبتلا نشوند. در این شرایط بیماری و فوتی ناشی از کرونا کمتر خواهد شد ولی قطعا فوتیهای ناشی از افسردگی بیشتر میشود.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه کرونا تنظیم روابط اجتماعی را بر هم زد، گفت: کرونا به دو صورت وضعیت روانی افراد را بر هم زد؛ از یکسو دایره تعاملات اجتماعی را محدود ساخت و از طرف دیگر تنشهای خانوادگی را زیاد کرد. در شرایط عادی افراد خودشان انتخاب میکنند که با چه کسانی بیشتر و با چه کسانی کمتر رابطه داشته باشند ولیکن در این وضعیت ناخواسته تعامل افراد با یکدیگر محدود شد. کرونا انزوای اجتماعی را به مردم تحمیل کرد.
این جامعهشناس افزود: از سوی دیگر اکثر افراد متاهل غالبا فقط با یکدیگر سَر میکنند. افراد یک خانوار را با یک میزان مشخصی از با هم بودن تشکیل میدهند و قطعا اگر آن میزان بیشتر شود رابطه برهم میخورد و اگر کمتر بشود مشکلساز خواهد بود. افزایش اجباری حضور در منزل، بر هم خوردن وضعیت اقتصادی، از دست دادن بسیاری از تعاملات و روابطی که تنظیمکننده سلامت نسبی روانی افراد است و... باعث شد که در وضعیت فعلی اختلافات زناشویی، همسرآزاری، کودک آزاری و... افزایش یابد. تمامی این موارد باعث افزایش رفتارهای تکانشی، نارضایتی، افسردگی و به طبع خودکشی بوده است.
شیوه خودکشی افرادی که در ردههای اجتماعی بالا هستند، متفاوت است
بخشی خاطرنشان کرد: ما طبق تفاهمنامهای که با نظام پزشکی داشتیم، بر روی دادههای سرشماری کل پروندههای خودکشی از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۶ ، تحقیق میکردیم. در این پروندهها فقط یک نفر دارای تحصیلات دکتری خودکشی کرده بود. حال سوال اینجاست که چرا نرخ خودکشی در افراد دارای تحصیلات بالا کم است؟ پاسخ این است که شیوه خودکشی افرادی که در ردههای اجتماعی بالا هستند، متفاوت است. به همین دلیل جزو موارد مشکوک قلمداد میشوند و گزارش نمیشود. از طرفی خانوادههای انها نیز به دلیل آبروداری تمایلی به افشای این موضوع ندارند.
وی با بیان اینکه شیوه خودکشی ارتباط و همبستگی زیادی با موقعیت اجتماعی و اقتصادی افراد دارد، گفت: به طور مثال خانمهای طبقه بالا قاعدتا از طریق پرتاب از بلندی خودکشی میکنند و زنان طبقه پائین به طریق خودسوزی.
عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی خراسان رضوی ضمن مقایسه مقوله خودکشی در جامعه مدرن و سنتی، گفت: نرخ خودکشی در جوامع مدرن بیشتر است؛ زیرا افسردگی محصول جامعه مدرن است. همانطور که گفتیم نرخ بالای افسردگی در جوامع جدید با خود نرخ خودکشی بالا را رقم میزند. نوع خودکشی در جوامع مدرن طبق تقسیم بندی دورکیم از نوع خودکشی آنومیک و خودخواهانه است. در جامعه سنتی نرخ خودکشی کمتر بوده است و نوع خودکشی دگر خواهانه و قضا و قدری است.
این جامعهشناس با اشاره به خودکشی اخیر دانشجوی مقطع پسا دکتری دانشگاه فردوسی، گفت: در مقطع کارشناسی، تعاملات اجتماعی دانشجویان بیشتر است. کلاسهای بیشتری میروند، در گروههای اجتماعی بیشتری عضویت دارند، فعالیتهای داوطلبانه، تفریحی و...زیادی دارند، اما در مقطع ارشد و دکتری و ... افراد به دلیل فشار زیاد کار پژوهشی و تحقیقاتی در هیچ گروه فوقالعاده و فعالیتهای اجتماعی شرکت ندارند و میزان تعاملات اجتماعی آنها به شدت محدود است و عمدتا تنها میمانند. گروه خاصی از نخبگان که درگیر کار ذهنی میشوند به دلیل اینکه فعالیت ذهنی زیادی دارند غالبا در دنیای خود هستند و منزویتر از دیگرانند. این افراد جزو گروههایی هستند که ریسک خودکشی در آنها بالاتر است.
ریسک خودکشی در افرادی که پیوند اجتماعی کمتری دارند، بیشتر است
بخشی با بیان اینکه افسردگی علت بلافصل خودکشی است، گفت: اگر بتوانیم بیماری افسردگی را کنترل کنیم قطعا نرخ خودکشی نیز کم میشود. ما بالطبع انسانهای اجتماعی هستیم و به روابط اجتماعی نیاز داریم. آدمها به صورت مقطعی ممکن است به تنهایی نیاز داشته باشند اما نه به صورت مستمر. بنابراین ریسک خودکشی در افرادی که پیوند اجتماعی کمتری دارند، بیشتر است.
وی با بیان اینکه دانشجوی خوابگاهی از بافت زندگی خود جدا شده، جزو گزینههای دارای ریسک بالا است، گفت: دانشجویی که در منزل است پدر و مادر و اعضاء خانواده مراقب او هستند و هنگامی که این دانشجو منزوی شود مدام پیگیر احوالات و شرایط او میشوند ولی درخصوص دانشجوهای خوابگاهی این شرایط وجود ندارد و این دانشجو جزو گزینههای ریسک بالا تلقی میشود و بایستی مراقبتهای بیشتری از آنها انجام بگیرد.
این جامعهشناس افزود: درحال حاضر یک دانشجوی مقطع پسا دکتری خودکشی کرده و سابقه خودکشی ناموفق نیز داشته است. متاسفانه فرهنگ پذیرش مسئولیت و انجام رفتارهای متناسب با آن همچنان جا نیفتاده است. در این وضعیت انتظار میرود که افراد مسئولیتپذیر باشند. یک نفر خودکشی کرده و این نقص بر علم روانشناسی نیست، بلکه نقص بر رفتار روانشناس است. زمانی که یک پزشک خطا میکند، علم پزشکی زیر سوال نمیرود بلکه عملکرد آن پزشک خطا است و انگشت اشارهها به سمت اوست. وقتی ما در پروتکلها داریم که یک نفر که خودکشی کرده باید مورد بررسی، حمایت و پیگیری و .. قرار بگیرد بعد ما او را در خوابگاه رها میکنیم، این قطعا ناشی از عملکرد اشتباه روانشناس است. در این شرایط باید یک نفر استعفا دهد یا حداقل عذرخواهی کند.
به طور میانگین، سالانه ۱۲۰ دانشجو بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند
علیرضا گل، روانشناس بالینی درمورد موضوع خودکشی، مخصوصا خودکشی نخبگان اظهار کرد: براساس آمار سازمان پزشکی قانونی در سال ۱۳۹۶ در ۵ سال اخیر به صورت میانگین سالی ۱۲۰ دانشجو بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند. اطلاعات به دست آمده از پایشهای ملی (طرح سیمای زندگی دانشجویان) که بر روی نمونهای حدود ۹۵ هزار نفر از بیش از ۳۰۰ واحد دانشگاهی تحت پوشش وزارتین علوم و بهداشت انجام گرفته، مشخص شده که حدود ۶/۲ درصد از دانشجویان اقدام به خودکشی میکنند و حدود ۱۹ درصد فکر یا نقشهای برای خودکشی داشتهاند (۱۳ درصد فکر خودکشی و ۶درصد نقشه خودکشی).
شرایط دانشجوهای دکتری و فوق دکتری اسفناک است
وی در خصوص دانشجوی مقطع پسا دکتری دانشگاه فردوسی که در داخل خوابگاه خودکشی کرده بود، گفت: عوامل مختلفی در خودکشی یک فرد تاثیرگذار است. ایشان دانشجوی مقطع فوق دکتری بودند. شرایط دانشجوهای دکتری و فوق دکتری واقعا اسفناک است. نه بیمهای دارند، نه حقوقی به آنها تعلق میگیرد، نه امنیتی و... . تمام این عوامل تاثیرگذار است. این شرایط برای اکثر آنها وجود دارد و حتی زمانی که مدرکشان را میگیرند نیز این مسائل همچنان باقی است. من مراجعین بسیاری دارم که دانشجو دکتری و پسادکتری هستند و اصلا واقعیت با انتظارات آنها همخوانی ندارد.
بیکاری یکی از عوامل تاثیرگذار بر اقدام به خودکشی است
گل با بیان اینکه بیکاری یکی از عوامل تاثیرگذار بر اقدام به خودکشی است، گفت: تحقیقی در سال ۲۰۱۲ در یونان که تحت ریاضت اقتصادی از سمت جامعه اروپا قرار داشت، انجام شد، این تحقیق مشخص کرد که یک پنجم خودکشیها ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم با بیکاری دارند. طبق این تحقیقات بین میزان خودکشی و بیکاری همبستگی مثبتی وجود داشت. در جامعه ما و در شرایط فعلی نیز درصد بیکاری بالا است.
خودکشی قابل پیشبینی است اما قابل پیشگویی نیست
وی افزود: خودکشی قابل پیشبینی است اما قابل پیشگویی نیست و نمیتوان به صورت قطعی گفت که این فرد اقدام به خودکشی میکند یا خیر، اما با توجه به نشانهها، خلقیات و افکاری که فرد دارد اقدام به خودکشی قابل پیشبینی است. خودکشی یکسری علائم خطر دارد و در مورد دانشجوی مقطع پسا دکتری دانشگاه فردوسی مشهد این فرد واضحا قبلا اقدام به خودکشی کرده بود؛ بنابراین اقدام بعدی او قابل پیشبینی بوده است.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه ریسک فاکتورها و عوامل خطر درخصوص دانشجوی مقطع پسا دکتری دانشگاه فردوسی کمتر بوده است، گفت: اگر یک انسان هیجانی و در سن پایینتر مانند یک دانشجوی مقطع کارشناسی میبود قطعا حساسیتها بیشتر میشد. سن در قضاوت بالینی نقش دارد.
وی با بیان اینکه این اتفاق باعث شد بسیاری از هجمهها متوجه مرکز مشاوره دانشگاه فردوسی شود، گفت: عوامل بسیاری در این موضوع نقش داشتهاند و یکی از عوامل در این ماجرا میتواند مرکز مشاوره باشد، اما نقش مرکز مشاوره بیش از آنچه که باید، پررنگ شده است. مرکز مشاوره در این ماجرا چند درصدی مقصر بوده ولی هجمهها تماما به سمت دانشگاه است. سهلانگاری اتفاق افتاده است، اما اگر بخواهیم نقش مرکز مشاوره دانشگاه را بیشتر در نظر بگیریم، قطعا کم لطفی و ندیدن واقعیت است. خودکشی یک انتخاب شخصی است؛ بنابراین برای دیدن واقعیت باید چندعاملی دید تا بتوان کل واقعیت را تشخیص داد.
گل افزود: متاسفانه در پی این اتفاق بیاعتمادی نسبت به خدمات روانشناسی افزایش یافته است. شاید اگر در این خصوص بهتر و بیشتر توضیح داده میشد این مسئله اتفاق نمیافتاد.
وی خاطرنشان کرد: درخصوص خودکشی مددکار باید پیگیر ماجرا باشد و این یک سیر معمول است و جان خیلیها نیز از این طریق نجات داده شده است. در مواردی که اطلاع داریم که فرد میخواهد اقدام به خودکشی کند باید با شماره تماس ۱۲۳ اورژانس اجتماعی تماس گرفت. آنها مراجعه و در صورت لزوم فرد را بستری میکنند.
این روانشناس با بیان اینکه به طور کلی خودکشی در سه سطح افکار خودکشی، برنامهریزی برای خودکشی که فقط در سطح فکر کردن است و اقدام به خودکشی قابل بررسی است. تمام اینها سه موضوع جدا هستند.
افکار خودکشی مهمترین فوریت روانپزشکی است
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه افکار خودکشی چه زمانی نگران کننده است، گفت: افکار خودکشی مهمترین فوریت روانپزشکی است. هنگامی که کوچکترین گزارشی درخصوص خودکشی داده میشود باید اقدامات جدی انجام شود. روانشناسها به محض اینکه متوجه شوند مراجعی افکار خودکشی دارد باید براساس شدت آن اقدام کنند. روان درمانگر به صورت کلی موظف است که یکسری از کارها را انجام دهد. حتما باید پیگیری انجام شود، به مددکار اطلاع داده شود، تعهدنامه بگیریم و... بنابراین درخصوص افکار یا هرچیزی که مربوط به خودکشی است، ما کاملا جدی هستیم.
افزایش افکار خودکشی بین مراجعین
گل افزود: آنچه که ما در مراجعین مشاهده میکنیم بیانگر این است که افکار خودکشی بسیار افزایش داشته و این مختص جامعه ما نیست. در اغلب جوامع آمار خودکشی چندین برابر شده است.
این پژوهشگر با بیان اینکه عوامل بیرونی و اتفاقات مختلف روی هر شخصیتی به گونهای متفاوت تاثیر میگذارد، گفت: به عبارتی یک شرایط یکسان میتواند روی هر آدمی به گونهای مختلف تاثیرگذار باشد و قطعا روی فردی که به لحاظ شخصیتی آسیبپذیر است؛ مثلا شخصیت افسرده دارد تاثیر بیشتری میگذارد؛ بنابراین در شرایط یکسان افکار خودکشی و ریسک خودکشی در یک نفر میتواند ۱۰ درصد افزایش یابد و در فرد دیگری باعث برهمریختگی شخصیتی او شود و ریسک خودکشی در او بسیار بالا رود.
وی با اشاره به اینکه خانمها بیشتر اقدام به خودکشی میکنند ولی مردان بیشتر بر اثر خودکشی میمیرند، گفت: معمولا خانمها از روشهای نرمتری برای خودکشی استفاده میکنند که قابل بازگشت است مثل خوردن قرص و... اما مردان روشهای خشنتری را برای خودکشی انتخاب میکنند مثل پرت کردن خود از ارتفاع، دار زدن و... بنابراین برای مردان خودکشی خطر بیشتری دارد و مردها خودکشی موفق بیشتر انجام میدهند.
گل با بیان اینکه خودکشی یک موضوع چند عاملی است، گفت: داشتن بیماریهای روانشناختی و سابقه اقدام به خودکشی عامل خطر محسوب میشود. بعضی از اختلالات شخصیتی مثل اسکیزوفرنی وافسردگی و... ریسک اقدام به خودکشی را افزایش میدهد. بحرانهای شخصی که افراد در طول دوران زندگی با آن مواجه میشوند عامل خطر محسوب میشود. فقدان یک فرد مهم در زندگی، از دست دادن شغل، استرس مداوم، افسردگی و... در خصوص اقدام به خودکشی را بالا میبرد.
طبق آمار جهانی خودکشی هفدهمین عامل مرگو میر است
وی افزود: در خصوص خودکشی دانشجویان، سن یک عامل خیلی مهم محسوب میشود. طبق آمار جهانی خودکشی هفدهمین عامل مرگو میر است، اما در سنین بین ۱۵ تا ۲۹ سال خودکشی دومین عامل مرگ ومیر است. سنینی که عموما درصد زیادی از افراد دانشجو هستند؛ بنابراین سن نیز عامل خطر محسوب میشود؛ سن افراد در قضاوت بالینی ما نسبت به آن شخص تاثیرگذار خواهد بود.
انزوا معمولا سطح بسیار بالایی از استرس و ناایمنی را به فرد میدهد
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه در دوران کرونا خیلی از منابعی که به ما احساس شادمانی، خوشحالی و سرزندگی میدادند را از دست دادهایم، گفت: محدود شدن روابط اجتماعی یکی از عوامل مهم در شیوع افسردگی است. طبق تحقیقات انجام شده افرادی که تعاملات و روابط اجتماعی بیشتر و با کیفیتتری دارند تا ۵۰درصد شانس بقای آنها بیشتر است. ما موجودات اجتماعی هستیم. همین که فرد در جمعی قرار میگیرد حتی ضربان قلب نیز منعطفتر است. انزوا معمولا سطح بسیار بالایی از استرس و ناایمنی را به فرد میدهد. کرونا خیلی از روابط و منابعی که باعث تعاملات میشود مثل استخرها، باشگاهها، دانشگاه و... را از بین برده است.
وی با بیان اینکه افراد منزوی بیشتر در معرض خطر خودکشی قرار دارند، گفت: انزوا با تنهایی فرق دارد. انزوا یعنی فرد به لحاظ روانی با کسی در تعامل نیست. اینکه فرد با کسی تعامل نداشته باشد و مرزهای سفت و سختی وضع کرده باشد تا کسی ورود نکند، نشانه بسیار بدی است. نیاز به تنهایی خوب است. فرد گاهی تنهایی را ترجیح میدهد و گاهی نیز با دیگران در تعامل است. تنهایی مثل انزوا بلندمدت نیست بلکه کوتاه مدت است. حتی گاهی تنهایی به مثابه یک نیاز تلقی میشود. اینکه من با خودم تنها باشم و سکوت و سکونی داشته باشم.
گل افزود: در انزوا بی ارتباطی نه تنها با دنیای بیرون بلکه با خود فرد هم وجود دارد؛ یعنی فرد با خودش نیز ارتباط ندارد. فرد حتی نمیداند که چه نیازهایی دارد، اما تنهایی اینگونه نیست. ممکن است فرد با بقیه در تعامل نباشد اما با خود خلوت میکند و با خودش در تعامل است.
وی با بیان اینکه احساس شادمانی و رضایت از زندگی یک عامل بسیار مرتبط با سطح انتظارات است، گفت: یعنی من زمانی از زندگیام رضایت دارم که واقعیات با انتظاراتم همخوانی داشته باشد؛ مثلا زمانی که من انتظار حقوق یک میلیون تومانی دارم و همان میزان هم دریافت میکنم در این حالت رضایت خواهم داشت، اما زمانی که حقوق دریافتی در واقعیت با انتظاراتم همخوانی نداشته باشد، احساس رضایت نخواهم داشت.
با بهبود شرایط اغلب اوقات احساس رضایت نداریم زیرا انتظاراتمان نیز بالاتر میرود
این پژوهشگر دوره فوق دکتری خاطرنشان کرد: یک موضوع مهم این است که هرچقدر شرایط زندگی بهتر شود، انتظارات نیز بالاتر میرود یعنی من هرچقدر افزایش حقوق داشته باشم به همان نسبت نیز انتظاراتم بالا میرود و این میشود که با بهبود شرایط اغلب اوقات احساس رضایت نداریم زیرا انتظاراتمان نیز بالاتر میرود. این اتفاق در سطح جهانی و در همه فرهنگها وجود دارد. کمالگرایی در سطح جهانی افزایش پیدا کرده است و این میشود که سطح زیادی از نارضایتی را داریم و هرچه جلوتر میرویم میزان خودکشی نیز بیشتر میشود.
وی با بیان اینکه عوامل فرهنگی یکی از عوامل تاثیرگذار بر خودکشی هستند، گفت: هنگامی که آمار کشورهای دیگر درخصوص عوامل خودکشی را بررسی میکنیم، عاملی تحت عنوان شکست عشقی را مشاهده نمیکنیم ولی در تحقیقی که سیمای زندگی دانشجویی وزارت علوم انجام داده است، شکست عشقی یکی از عوامل اصلی خودکشی در بین دانشجویان بوده است. بنابراین عوامل خطر در اقدام به خودکشی در بافتهای فرهنگی مختلف، متفاوت است.
انتهای پیام