بر اساس گزارش وبگاه خبری «العهد» لبنان، نصرالله گفت: زمانی که با تحولات و اتفاقات سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی روبهرو میشویم باید ببینیم چه وظیفهای داریم. زمانی که هر کدام از ما در این کشور صحبت میکند این اظهارات، بر سرنوشت و آینده مردم تأثیر میگذارد و تبعات دارد.
وی افزود: همیشه به برادران میگویم آرزو میکردم یک مبلغ میان مردم و در جبهه بودم و مسؤولیتی نداشتم زیرا این مسؤولیت، بزرگ و مهم است. مردم در این اوضاع شریک این مسؤولیت هستند.
نصرالله ادامه داد، در این سی سالی که مسؤولیت مذکور را بر عهده داشته بخوبی از سنگینی آن آگاه است.
وی گفت: در شب و روز و هر موقعیتی باید آخرت جلوی چشم ما باشد زیرا در روز قیامت در برابر خدا میایستیم و درباره تصمیمی که میگیریم سوال میشود و باید جوابگو باشیم. شکی نیست که حزبالله امروز بزرگترین حزب لبنان است و این امری مثبت است اما مسؤولیت هم (به همراه) دارد.
دبیر کل حزبالله ادامه داد: امروز برخی میپرسند ما نسبت به حسین -علیه السلام- کجاییم؟ (کجا ایستادهایم؟) و چگونه بر این وضعیت صبر کنیم؟ حسین -علیه السلام- برای اهداف بزرگی به پا خواست بنابراین نباید (این قیام) را در نبردی کوچک در اینجا و آنجا محدود کنیم؟ برخی گمان میکنند اگر برای [تأمین] سوخت [کشور] شمشیر [سلاح] برنداریم به معنای آن است که حسین -علیه السلام- را رها کردهایم، این درست نیست... امام حسین -علیه السلام- برای اهداف بسیار بزرگ به کربلا آمد برای اینکه اسلام را حفظ و امت را اصلاح کند و نظام را به نظام نبوی اسلامی برگرداند؛ حسین -علیه السلام- در مقطعی بسیار حساس قیام کرد.
نصرالله درباره مقایسههایی که با صلح حدیبیه میشود هم گفت: صلح با اسرائیل حرام است زیرا شما از سرزمینی که مالک آن ملت فلسطین است به نفع اشغالگران شانه خالی میکنی؛ این صلح غیرمنطقی و غیرانسانی است. ربط آن به صلح حدیبیه چیست؟ این حرام است.
وی در پایان بار دیگر از مردم خواست که با توجه به شرایط سخت کنونی تحمل خود را بالا ببرند.
نصرالله در سخنرانی شبهای قبل نیز ضمن اشاره به اینکه عدهای برای بحران در لبنان بازارگرمی میکنند، از حامیان مقاومت خواست جنگ روانی و رسانهای را دستکم نگیرند.
صلح حدیبیه چه بود؟
از صلح حدیبیه بهعنوان بزرگترین فتح سیاسی تاریخ صدر اسلام نام برده میشود. پیامبر(صلی الله علیه و آله) در اول ذیقعده سال ششم هجری با شماری از مسلمانان از مدینه خارج و به قصد انجام عمره مفرده به سمت مکه رفتند. زمانی که خبر حرکت پیامبر(صلی الله علیه و آله) به کفار قریش رسید، آنها در شورای دارالندوه تصمیم گرفتند به هرشکل از ورود پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به مکه جلوگیری کنند، چراکه تاکنون تمامی روابط حاکم بین دو طرف، شرایط جنگی و خصومتآمیز داشت. بنابراین، قریش به کمک قبایل همپیمانش یک گروه سواره دویست نفره جنگی آماده کرد.
در نهایت پیامبر(صلی الله علیه و آله) در مسیر حرکتی خود در منطقه حدیبیه فرود آمد و سواران دشمن نیز در نزدیکی آنها مستقر شدند. در این هنگام قریش «بدیل بن ورقاء» را بهسوی پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرستاد. او گفت قریش آماده جنگ است، اما پیامبر(صلی الله علیه و آله) در پاسخ، پیشنهاد صلح را با فرستاده قریش مطرح نمود.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) «خراش بن امیه» و پس از او «عثمان» را برای تفهیم درخواست صلح، نزد قریش فرستاد. عثمان در بلدح با قریش صحبت کرد و سپس در پناه یکی از کفار بنیامیه وارد مکه شد. حضور او در مکه به دلایلی به درازا کشید و وضعیتش برای مسلمانان مبهم شد.
سرنوشت مبهم عثمان و اصرار قریش برای جلوگیری از ورود پیامبر(صلی الله علیه و آله) به مکه و نیز برخی اخبار نگرانکننده، پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) را بر آن داشت تا جهت تثبیت استراتژی صلح، دست به یک مانور قدرت بزند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) به مسلمانان اعلام آمادهباش داد و سپس تمامی مسلمانان یکبهیک با پیامبر(صلی الله علیه و آله) بیعت نمودند. این مانور قدرت (بیعت رضوان) در حضور مشرکین صورت پذیرفت و در نهایت جهت تثبیت استراتژی صلح کارساز واقع شد.
سران قریش «سهیل بن عمرو» را به نمایندگی نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرستادند. او گفت که ما نیز خواهان جنگ نیستیم و جنگطلبی درخواست سفیهان قریش است. پس از چند دور مذاکره، مقرر شد تا متن مکتوبی برای صلح تهیه شود. این صلح که در محل حدیبیه منعقد شد بهنام صلح حدیبیه معروف گردید.
310 310