در ابتدای برنامه تلویزیونی باربد بابایی مجری این برنامه عیدانه توضیحاتی را درباره نظر افسانه بایگان پیرامون کرونا که حاشیههای فراوانی در فضای مجازی به همراه داشت، ارائه داد و گفت: مسئولیت نظرات مهمانان برنامه بر عهده خودشان است، اما منظور خانم بایگان درمان بیماری نبود بلکه صحبتهایشان در جهت جلوگیری از ترس بیماری کرونا بود. بهتر است در این دوران کرونا با هم مهربانتر و مؤدب تر باشیم.
چهره دیگری که شب ششم میهمان عید همدلی بود داریوش ارجمند، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون بود.
این هنرمند گفت: من دوست داشتم پیش از ۵۰ سالگی به سفر مکه بروم اما شرایطش پیش نمیآمد. تا اینکه محمدعلی نجفی من را برای بازی در نقش حضرت ابراهیم انتخاب کرد و به بهانه آن قسمت شد که به مکه بروم. برای فیلمبرداری صحنههایی در صفا و مروه دوربین را در ساکی قرار دادیم. اما دوربین را از ما گرفتند. این دوربین را با هزینه زیاد از ژاپن سفارش داده بودند و در نهایت با تلاش زیاد دوربین را پس گرفتیم.
وی درباره انتخاب و حضورش در سریال امام علی در نقش مالک اشتر نیز گفت: «داوود میرباقری بازی من را در فیلم جستجوگر دیده بود و من را برای این نقش انتخاب کرد. پیش از آن در مسیر ساخت کوچک جنگلی به کارگردانی ناصر تقوایی قرار گرفته بودم که میسر نشد. بالاخره قسمت شد که من در این سریال ۱۹ ماه تمام نوکری امام علی را کنم.
ارجمند درباره خاطره از حضورش در نجف اشرف گفت: بعد از سریال امام علی از سمت استاندار نجف دعوت شدم که به آنجا بروم. همسرم را هم با خود بردم. در آنجا همسرم گفت میخواهد به سامرا هم سفر کند. اما استاندار نجف مخالفت کرد و گفت خطر بمب گذاری وجود دارد. من به او گفتم دلم میخواهد مرگ قشنگی داشته باشم و اگر در اینجا شهید شوم خیلی قشنگ است. استاندار نجف برایم قطعه سنگی از مزار اصلی و قدیمی امام علی آورد و گفت این را به تو میدهم. این سنگ همیشه با من است.
این بازیگر پیشکسوت سینما درباره گزیده کاریاش در سینما در سالهای اخیر و شرایط سینما نیز گفت: متأسفانه سفره سینما در ایران کوچک است و کسانی که دور سفره نشستهاند زیاد هستند. بنابراین همدیگر را هل میدهند تا رقیب را از سفره بیندازند بیرون. از طرفی بسیار کپی کار شدهایم. بنابراین به نظر من آدمی که معتقد است و برای خودش ارزش قائل است، باید صبوری کند تا نقش برگزیدهای به او پیشنهاد شود. من ۲۵ سال در مشهد نشستم و در صحنه تئاتر بودم و درس میخواندم. اما منتظر ماندم چون معتقد بودم شرافت تئاتر بیشتر است. اما تئاتریهای بزرگ ما آمدند و سینما را احیا کردند و اولین نقش سینمایی من یعنی ناخدا خورشید در سن ۳۷ سالگی به من پیشنهاد شد.