به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دنیای اقتصاد؛ با این حال هنوز بسیاری از سهمها از ضرر خارج نشدهاند و همچنان در ضرر هستند. در این میان اما صنایعی هم بودند که توانستند ضررهایی که سال گذشته به دلیل ریزش بازار متحمل شدند را جبران کنند یا به زودی از ضرر خارج میشوند. به اعتقاد کارشناسان در صورت تداوم شرایط، صنایع فلزی و پتروشیمی جزو آن دسته صنایعی هستند که در زمان کمتری ضرر سال گذشته خود را جبران میکنند و چه بسا بخشی از آنها این ضرر را هم جبران کرده باشند. صنایع خودروسازی، دارویی، غذایی و همچنین صنایعی که سایه قیمتگذاری دستوری بر سر آنهاست هم جزو صنایعی هستند که به اعتقاد کارشناسان زیانده باقی میمانند.
«پتروشیمیها پیشرو هستند»؛ این تحلیل بهمن فلاح، کارشناس بازار سرمایه است که معتقد است با توجه به متغیرهای کلان اقتصادی و همچنین روندی که بازار سرمایه تاکنون در پیش گرفته است صنایع پتروشیمی در زمان کمتری میتوانند زیان سال گذشته را جبران کنند و از ضرر خارج شوند و چه بسا تاکنون از ضرر هم خارج شده باشند. او میگوید: قبل از اینکه تحلیل کنیم کدام صنایع میتوانند پیشرو باشند باید ابتدا تحلیلی از شرایط بازار و شرایط اقتصادی کشور و همچنین وضعیت بازارهای جهانی داشته باشیم. با توجه به متغیرهای کلان اقتصاد کشور و استناد به رشد نقدینگی و کسری بودجه دولت، میزان تورم رسمی اعلام شده (که چیزی حدود ۴۳ درصد تورم نقطهای داریم) و بلاتکلیفی برجام و مشخص نبودن چشمانداز مذاکرات هستهای، شرکتهای صادراتمحور وضعیت مناسبی دارند و بخشی از زیانهای سال گذشته خود را جبران کردهاند. بنابراین باید به سمت شرکتهای صادراتمحور و شرکتهایی که درآمد ارزی دارند و از این محل میتوانند تسریع ارز خوبی داشته باشند، حرکت کرد.
فلاح با اشاره به وضعیت صنایع پتروشیمی میگوید: صنعت پتروشیمی یکی از صنایعی است که هم در بورس کالا و هم محصولات صادراتیاش با دلار قیمت میخورد. از سوی دیگر این صنعت گزارشهای سه ماه خوبی نیز داشته است بنابراین پیشبینی میشود که این صنعت در شرایط فعلی صنعت پیشرو بازار باشد. علاوه بر این از نظر P/ E هم کمترین P/ E بازار را دارد. به عبارت دیگر صنعت پتروشیمی صنعتی است که حتی افراد ریسکگریز هم میتوانند در آن سرمایهگذاری کنند و P/ E آن میتواند دو تا سه واحد رشد کند.
این کارشناس بازار سرمایه، صنایعی مانند خودروسازی را نقطه مقابل صنایع پتروشیمی میداند و میگوید: طبیعتا صنایعی که فروش داخلی دارند اما ارزبر هستند، یعنی مصارف ارزی دارند، و همچنین قیمتگذاری دستوری بر آنها اعمال میشود صنایع مناسبی برای سرمایهگذاری نیستند و نمیتوانند به این زودی ضرری را که سال گذشته از ناحیه ریزش بازار متحمل شدند، جبران کنند. او اضافه میکند: مثلا صنعت خودرو صنعت ارزبری است و مصارف ارزی دارد. با توجه به فضای عدماطمینانی که وجود دارد قطعا بهای تمام شده آن رشد میکند اما چون قیمتگذاریاش دستوری است، نمیتواند هزینههایش را پوشش دهد و قطعا زیانده باقی میماند. بنابراین نمیتواند صنعت مناسبی برای سرمایهگذاری سهامداران باشد. فلاح معتقد است صنایعی مانند صنعت خودرو که با قیمتگذاری دستوری مواجهند نمیتوانند به این زودی ضرر سال گذشته خود را جبران کنند. به گفته او صنایعی مثل صنایع دارو، صنایع سیمان یا غذایی یا با تبعات عدمحذف ارز ۴۲۰۰ مواجه هستند یا قیمتگذاری دستوری و این دست مسائل مانع رشد آنها میشود. این کارشناس بازار سرمایه در ادامه به منش فکری تیم اقتصادی معرفی شده رییس دولت سیزدهم اشاره میکند و میگوید: با توجه به افرادی که به عنوان تیم اقتصادی دولت جدید معرفی شدهاند و اظهاراتی که تاکنون داشتهاند به نظر میرسد که در سیاستهای اقصادی دولت آقای رییسی هم تا حدودی سیاست قیمتگذاری دستوری و کنترلی وجود داشته باشد. قطعا صنایعی مانند خودرویی و دارویی، سیمان، غذایی و صنایعی از این دست از قیمتگذاری دستوری آسیب میبینند. بنابراین امروز با توجه به شرایطی که وجود دارد تنها صنعتی که میتواند رشد کند، صنعت پتروشیمی است چون درآمد آنها ارزی است و بهای تمام شده داخلی آنها کمتر از دو درصد است و همچنین حجم معاملاتی که این صنعت در این روزها داشته نشان میدهد که صنایع پتروشیمی پتانسیلهای زیادی برای رشد دارند. البته این به آن معنا نیست که بقیه بازار رشد نکند اما صنایع پتروشیمی در صدر هستند و ضررهای سال قبل را زودتر جبران میکنند. فلاح سپس رشد غیرهمگن بازار را یادآور میشود و میگوید: خوشبختانه در مقطع فعلی با رشد غیرهمگن بازار مواجه هستیم و این میتواند اتفاق خوبی باشد. پس از سالها که شاهد رفتار دستهجمعی در بازار بودیم و همه صنایع یا با هم رشد میکردند یا همه با هم افت، این چارچوب ذهنی و رفتاری تغییر کرده است. اکنون چارچوب ذهنی غالب در بازار عینیگرایی است که خروجی آن رشد ناهمگن بازار است؛ یعنی بازار بر اساس تحلیل حرکت میکند، نه بر اساس هیجان.
او میافزاید: نتیجه نگرش عقلایی در بازار این میشود که بازار غیرهمگن به رشد و روند صعودی خود ادامه میدهد. اگر بازار به صورت غیرهمگن رشد نمیکرد نمیتوانستیم تحلیل کنیم که کدام صنعت پیشرو خواهد بود و کدام صنایع پتانسیل رشد دارند. در روندهای هیجانی نمیشد چنین تحلیلی کرد چون همه سهمها یا با هم رشد میکنند یا با هم افت اما خوشبختانه اکنون اینگونه نیست و با این روند عقلایی که در بازار شکل گرفته صنایع ارزمحور که پیشرو آنها صنعت پتروشیمی است قطعا پیشتاز خواهند بود.
پیمان حدادی، یکی دیگر از کارشناسان بازار سرمایه هم نظری مانند بهمن فلاح دارد و معتقد است صنایع پتروشیمی میتوانند به زودی ضرر خود را جبران کنند. او گروه فلزات اساسی را هم در لیست صنایعی که به زودی از ضرر خارج میشوند، میآورد و در همین حال تاکید میکند که گروه معدنی یعنی کانیهای فلزی از ضرر خارج شدهاند. او توضیح میدهد: برخی از سهمها ضرر سال گذشته را جبران کردهاند مثل گروه معدنی یعنی کانیهای فلزی که میتوان ادعا کرد این گروه تا حدودی ضرری که سال گذشته از ناحیه ریزش بازار متحمل شده بود را جبران کرده است. گروههای دیگر که پتانسیل رشد دارند و به زودی میتوانند ضرر خود را جبران کنند، گروه فلزات اساسی و پتروشیمی است و بعضا گروه پالایشی.
این کارشناس بازار سرمایه اضافه میکند: به نظر میرسد گروههایی که جزو گروههای بزرگ بازار هستند و تاثیر بیشتری در شاخص کل میگذارند مورد اقبال بیشتری قرار دارند. چون از یکسو از لحاظ بنیادی وضعیت بهتری دارند و از سوی دیگر نقدشوندگی خوبی. استقبال بازار هم در هفتههای گذشته به این نمادها خوب بوده و به نظر میرسد این استقبال در ادامه هم خوب باشد بنابراین این گروهها میتوانند به زودی به سقف تاریخی قیمتی خود در مرداد ماه سال گذشته برسند.
حدادی نرخ ارز و همچنین قیمتهای جهانی را دلایل پیشرو بودن این صنایع میداند و توضیح میدهد: عاملی که بر فروش این صنایع و در نتیجه سودآوری آنها اثر میگذارد قیمت ارز و قیمت جهانی است که هر دو از یک ثباتی برخوردارند و کفسازی انجام دادهاند. از سوی دیگر هم نرخ ارز و هم قیمتهای جهانی با شیب ملایم رو به رشد هستند. اگر بخواهیم به گزارش ماهانه و صورتهای مالی سه ماه ابتدای سال این گروهها نگاه کنیم، میبینیم که فروش آنها روند صعودی داشته و سودآوری معقولی هم داشتهاند.
او در ادامه به نقش حقوقیها در پیشرو بودن این صنایع اشاره میکند و میگوید: حقوقیهای بازار که بخش قابلتوجهی هم هستند و نقدینگی بازار را در اختیار دارند عمدتا تمایل به سرمایهگذاری در این نوع سهمها و این گروهها دارند. بنابراین خیلی سخت میتوان قبول کرد که اگر قرار باشد پولی از خارج از بازار سهام وارد بازار شود به سمت سهامهای کوچک یا متوسط برود. در نتیجه این ورود پول به سهمهای بزرگ خواهد بود مگر اینکه در قیمتهای جهانی و همچنین در قیمت ارز یک اصلاح قیمتی قابلتوجه داشته باشیم که با توجه به شرایط فعلی خیلی بعید به نظر میرسد.
حدادی با تاکید بر اهمیت گزارشهای ۶ماهه ابتدایی شرکتها در روند رشد آنها میگوید: گزارشهای ۶ماهه یعنی گزارشهای پایان تابستان شرکتها بسیار مهم است ولی اکنون به نظر میرسد صنایعی که در یکی دو ماه گذشته بازدهی خوبی داشتند همین بازدهی را در ادامه هم خواهند داشت و ضررهای سال گذشته را جبران کنند.
این کارشناس بازار سرمایه به تاثیر احیای برجام بر این روند اشاره میکند و توضیح میدهد: اینکه برجام احیا شود یا نه تا اینکه چگونه و در چه زمانی احیا شود، بسیار مهمتر است. به عبارت دیگر اینکه برجام وقتی دلار ۲۲ هزار تومان است احیا شود یا اینکه با دلار ۲۵ هزار تومانی از سر گرفته شود تاثیر متفاوتی روی کلیت بازار سرمایه و همچنین صنایع مختلف میگذارد.
فلاح تاکید میکند: اینکه برجام تحت چه شرایطی احیا شود هم بسیار مهم است؛ یعنی اینکه برجام با همان شرایط قبلی از سرگرفته شود یا توافق جدید شود هم مهم است و اثر متفاوت بر روی بازار خواهد داشت. ممکن است زمانی که برجام احیا شود، اخباری در بازار وجود داشته باشد که خیلی مهمتر و غالبتر در بازار باشد؛ مثل تغییرهای خاص در قیمتهای جهانی یا کسری بودجه دولت و چشمانداز افزایش تورم. بنابراین صرفا از روی برجام نمیتوانیم نظر بدهیم که برای بازار چه اتفاقی میافتد و همین صنایعی که الان در حال رشد هستند در آن زمان و با آن شرایط چه میشوند.