عدهای سیاستهای نادرست بانک مرکزی را علت ریزش بورس در سال گذشته میدانند، استدلال این افراد این است که رئیس کل بانک مرکزی از دو جهت میتواند در بورس اثر بگذارد هم به عنوان عضوی در شورایعالی بورس و هم با گرفتن تصمیمات پولی، چراکه همیشه بین بازار پولی و مالی یک ارتباط بوده که با اتخاذ تصمیمات درست میتوان این پل ارتباطی را به بهترین صورت بین دو بازار برقرار کرد.
حال سوالی که اینجا مطرح میشود این است که رئیس کل بانک مرکزی و رئیس سازمان بورس باید چه ویژگیهایی داشته باشند، تا بتوانند این پل ارتباطی را به بهترین صورت برای تعامل با یکدیگر بسازند، برای پاسخ به این پرسش با چند کارشناس اقتصادی گفتوگو داشتهایم.
عباسعلی حقانی نسب کارشناس بازار سرمایه، به این پرسش که رئیس کل بانک مرکزی باید چه ویژگیهای داشته باشد و چه سیاستهایی را برای بهبود بازار سرمایه اتخاذ کند؟ پاسخ داد: مهمترین ویژگی روحیه استقلالپذیری است به این معنی که بداند جریان نقدی و مالی مستقل از دولت است و رئیس کل بانک مرکزی باید تا جایی که میتواند دست درازی دولت به جیب مردم را کنترل کند.
وی افزود: رئیس کل بانک مرکزی باید تلاش کند لایحه قانون بانک مرکزی را به مجلس بدهد و استقلال بانک مرکزی را ایجاد کند، رئیس بانک مرکزی باید دانش مالی بسیار خوبی داشته باشد، ولی متاسفانه بسیاری از بانکدارهای ما اقتصاد و جریان نقدی را نمیشناسند و از آن طرف نیز اقتصاد دانهای کشور ما، بانکداری را نمیشناسند.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: افرادی که دانش و تجربه مالی دارند بر جریان اقتصاد و بانکداری آگاه هستند و بهترین گزینه برای این جایگاه نیز به شمار میروند.
حقانی نسب راجع به وظایف رئیس کل بانک مرکزی بیان کرد: رئیس کل بانک مرکزی وظایف متعددی مثل حفظ ارزش پول، نظارت بر بانکها و تنظیم مقررات دارد، اما مهمترین وظیفه رئیس کل بانک مرکزی کنترل تورم است.
این کارشناس بازار سرمایه عنوان کرد: تورم به عنوان بزرگترین برداشت بدون اجازه از جیب مردم است. بانک مرکزی باید با جلوگیری از خلق نقدینگی، انضباط مالی و هدایت منابع به سمت تولید، در کنترل تورم نقش خوبی را ایفا کند.
حقانی نسب بیان کرد: اهمیت کنترل نقدینگی بسیار بالا است و زمانی که رئیس کل بانک مرکزی میخواهد نقدینگی را کنترل کند به این نتیجه خواهد رسید که روش بانکداری و نظارت بر ترازنامه و ساختار بانکداری کشور ما غلط است و باید اقدام به اصلاح آنها بکند. به علت اینکه بانکهای متخلف عامل نقدینگی هستند، به طور قاطع میتوانیم بگوییم تمام روسای بانک مرکزی تا به حال در این راستا بسیار ضعیف عمل کردهاند.
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که رئیس سازمان بورس باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ پاسخ داد: ایجاد بازار شفاف و عادلانه برای دفاع از حقوق سهامداران در جهت افزایش کیفیت، تجهیز و تخصیص بهینه منابع، وظیفه اصلی رئیس سازمان بورس است. ساختار اقتصادی یک کشور باید منابع خرد مردم را تجمیع کند و به صورت بهینه و صحیح اختصاص بدهد و باید فردی در راس سازمان بورس قرار بگیرد که این ساختار را که اسمش را بازار میگذاریم به بهترین صورت مدیریت کند.
وی در پاسخ به این پرسش که اگر فردی که به عنوان رئیس بانک مرکزی انتخاب میشود سابقه فعالیت در بازار سرمایه را داشته باشد میتواند به مدیریت بهتر بورس کشور کمک کند؟ عنوان کرد: قطعا این امر میتواند برای بازار سرمایه و اقتصاد کشور مفید باشد. به این دلیل که اکثرا افرادی که در بازار سرمایه کار کردهاند سابقه و تخصص مالی دارند و میتوانند به بهبود اوضاع کمک کنند.
حقانی نسب ادامه داد: در اقتصاد بسیاری از عوامل به نرخ بهره بستگی دارد و ایجاد بازار عادلانه برای نرخ بهره در دست بانک مرکزی است. این نکته را نباید فراموش کنیم که بسیاری از مشکلات سال گذشته بورس به علت تصمیمات بانک مرکزی بوده است بنابراین اگر فردی که به ریاست کل بانک مرکزی منصوب میشود سابقه بورسی درخشانی داشته باشد بسیار کمککننده است.
مصطفی صفاری کارشناس بازار سرمایه گفت: معمولا فردی که به عنوان رئیس کل بانک مرکزی انتخاب میشود، اقتصاد کلان خوانده و چندین وظیفه مثل تعیین نرخ بهره، کنترل تورم و رشد نقدینگی را برعهده دارد.
وی در رابطه با مسئولیتهای رئیس سازمان بورس بیان کرد: باید فردی که برای ریاست این سازمان انتخاب میشود سابقه بورسی و دید اقتصاد مالی داشته باشد و جایگاه بازار سرمایه و نقش آن در کمک به تولید را به خوبی درک کند.
صفاری بیان کرد: بازار سرمایه و بورس دو رقیب هستند مانند دو کفه ترازو و جهت حرکت پول با نرخ بهره تعیین میشود. هر جا سود بیشتر باشد پول به همان سمت حرکت میکند، حال اگر فردی که به عنوان رئیس بانک مرکزی انتخاب میشود، با بازار سرمایه آشنا باشد میتواند در قیمتگذاری نرخ بهره کمک کند.
مهدی میرزایی در پاسخ به این پرسش که رئیس بانک مرکزی باید چه ویژگیهایی داشته باشد و باید چه سیاست هایی را اتخاذ کند؟ بیان کرد: برنامه فردی که قرار است در راس بانک مرکزی قرار بگیرد، باید با وضعیت موجود سیستم بانکی (یعنی مشکلاتی که سیستم بانکی با آن مواجه است) و اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور (به ویژه مواجه با شرایط جنگ اقتصادی) در تناسب باشد.
وی افزود: سیستم بانکی در حکم قلب اقتصاد است و جایگاه راهبردی دارد. امروز نظام بانکی کشور با دو دسته مشکل کلی مواجه است. دستۀ اول وضعیت کلان اقتصادی و سیاسی است که به هرحال موجب بروز تکانههایی در اقتصاد کشور شده و فردی که قرار است در راس بانک مرکزی قرار بگیرد، باید تسلط لازم بر راهکارهای بهینۀ اقتصادی در جهت رونق تولید و کاهش تکانهها را داشته باشد و از طرفی تسلط بالایی به تحلیل رفتار عوامل اقتصادی در عرصۀ اقتصاد کشور نیز داشته باشد تا بتواند نسبت به بازخورد سیاستگذاریهای بانک مرکزی، چشمانداز و پیشبینی مطمئنی کسب کند. در واقع به الزامات سیاستگذاری اقتصادی در شرایط جنگ اقتصادی و جنگ ارزی واقف باشد.
میرزایی ادامه داد: دستۀ دوم، وضعیت خود سیستم بانکی است. امروز سیستم بانکی ایران با مشکلات مهمی مثل بدهی بانکها به بانک مرکزی، بنگاهداری بانک ها، رفتارهای مخرب بانکها مثل سوداگری، خلق بیرویه نقدینگی، مطالبات معوق و... مواجه است. برای همین، فردی باید به عنوان رئیس بانک مرکزی انتخاب شود که توان مقابله با این نوع رفتارهای مخرب را داشته باشد.
این کارشناس بازار سرمایه در رابطه با ویژگیهای رئیس سازمان بورس اظهار کرد: بازار سرمایه در ایران با وجود قدمت طولانی که داشته است، اما در این چندین سال اخیر عمق بیشتری نسبت به قبل پیدا کرده، یعنی اولا تعداد افراد بیشتری داخل این بازار فعال هستند، ثانیا تعداد بنگاههای بیشتری هم در این بازار پذیرفته شدهاند. برای همین تاثیرپذیری و تاثیرگذاری بازار سرمایه در اقتصاد ایران نسبت به چند سال قبل، افزایش بیشتری پیدا کرده است.
وی افزود: نکته قابل توجه این است که بازار سرمایه میتواند یکی از مهمترین مجاری تامین مالی بنگاهها باشد. در واقع در یک اقتصاد سالم، بازار سرمایه یکی از ارکان تامین مالی است و رفتارهای سفته بازانه رنگ کمتری باید در چنین بازاری داشته باشد. اما هم اکنون دیده میشود که بازار سرمایه نمیتواند به صورتی که باید، تامین مالی فعالیت بنگاههای غیردولتی را انجام بدهد؛ بنابراین کسی که در راس این سازمان قرار میگیرد، باید به طرف نقطۀ مطلوب که پررنگتر شدن نقش بازار سرمایه در تامین مالی بنگاهها است، حرکت کند. این موضوع، علاوه بر بازار سرمایه، بر بهبود وضعیت سیستم بانکی هم میتواند تاثیر مثبت بگذارد.
این کارشناس بازار سرمایه به این پرسش که اگر رئیس بانک مرکزی، فردی با سابقۀ بورسی باشد، چقدر میتواند به وضعیت فعلی بازار سرمایه کمک کند؟ عنوان کرد: امروز بازارها در پیوستگی کامل با یکدیگر قرار دارند و این ارتباطات گسترده میان بازارها و بخشهای مختلف، منجر به بروز پدیدۀ "پیچیدگی"در سطح اقتصاد میشود. بنابراین باید دقت شود که هر تصمیمی در نظام بانکی اتخاذ شود به نحوی بر وضعیت سایر بخشهای اقتصاد، از جمله بازار سرمایه موثر است.
وی تشریح کرد: اگر تصمیمات درستی در نظام بانکی اتخاذ شود که در راستای ایجاد ثبات در اقتصاد کلان و ارتقاء وضعیت تولید در کشور باشد، تاثیر مثبتی بر سایر بخشها نیز میگذارد، در غیر این صورت تاثیرات مخربی به همراه میآورد.
میرزایی در پایان عنوان کرد: فردی باید در راس سیستم بانکی قرار بگیرد، که کامل به مباحث پولی، ارزی و بانکی و مدیریت کلان سیستم بانکی مسلط باشد و از توان اجرایی لازم نیز برخوردار باشد.اگر فردی با این ویژگیها به ریاست بانک مرکزی منصوب شود، میتواند برای بازار سرمایه مفید باشد، ولی لزوما به این معنی نیست که اگر یک فردی با سابقۀ فعالیت در بازار سرمایه در راس بانک مرکزی قرار بگیرد میتواند برای بازار سرمایه مفید باشدو حتی ممکن است، نتیجۀ مخرب نیز به بار بیاورد. فردی که در بازار سرمایه مدیریت کلان بر عهده داشته است، به دلیل عدم آشنایی با الزامات سیاستگذاری و اجرایی در بخش پولی و بانکی، منجر به ایجاد هزینه و تاثیرات مخرب در سیستم بانکی میشود و در نهایت آسیب آن به سایر بخشها و بازارها از جمله بازار سرمایه هم سرایت میکند.
در انتها با توجه به نظر کارشناسان میتوان نتیجه گرفت فردی که ریاست بانک مرکزی را بر عهده میگیرد باید مجموعهای از دانشهای پولی و بانکی را بداند و به وضعیت اقتصادی کشور نیز به طور کامل آگاهی داشته باشد، تا بتواند بهترین تصمیم را بگیرد، حال اگر فردی که برای این مقام انتخاب میشود سابقه بورسی نیز داشته باشد میتواند تا حدودی هماهنگی بهتری بین بازار پول و سرمایه شکل بدهد، که این امر منجر به بهبود وضعیت هر دو بازار میشود.