به گزارش «دنیایاقتصاد» نتایج بررسیها نشان میدهد که سهم اصلی صادرات محصولات کشاورزی مربوط به اقلامیاز قبیل هندوانه، سیبزمینی، سیب، شیر و فرآوردههای لبنی، پسته و خرما است و محصولاتی مانند زعفران و چای سهم کمتری در سبد صادراتی ایران دارند. بیشترین سهم ارزشی صادرات محصولات کشاورزی ایران به ترتیب مربوط به پسته، شیر و فرآوردههای لبنی، انگور (انگور خشکشده)، زعفران و خرما است. با این حال، روند کلی نشان میدهد که اخیرا سهم محصولات صادراتی اصلی کاسته شده است. از طرف دیگر، ایران در بازارهایی مانند پسته، زعفران و خرما که خود در آنها قدرت انحصاری داشته است، اکنون وضعیت متزلزلی دارد و ادامه روند موجود منجر به کاهش قدرت بازاری ایران شده است.
به عقیده صاحبنظران سیاستگذاری یکسان برای صادرات محصولات کشاورزی، موجب بروز اختلال در صادرات این محصولات شده است. این وضعیت احتمال نوسان قیمتهای صادراتی را برای صادرکنندگان ایرانی در مقابل قیمتگذاری انحصارگران اصلی بازار به همراه خواهد داشت. در بازارهای دارای ساختار انحصاری که ایران سهم چندانی از آنها نداشته است، ضریب خطر و احتمال نوسان قیمتهای صادراتی در آینده برای صادرکنندگان ایرانی بیشتر خواهد بود. چرا که صادرکنندگان ایرانی در این بازارها، قدرت زیادی ندارند. برآوردها نشان میدهد که نتایج در مورد محصولات مختلف یکسان نیست. لذا سیاستگذاری یکسان برای تمام محصولات صادراتی نمیتواند در بلندمدت راهگشای مشکلات تمام واحدهای صادرکننده باشد. بررسی آثار شوکهای وارده به قیمتهای صادراتی محصولات ایران نشان میدهد که در اغلب محصولات، چنانچه شوکی به قیمتهای صادراتی ایران در بازارهای جهانی وارد شود، آثار این شوک تقریبا طی دو دوره تعدیل خواهد شد. به این ترتیب، آثار شوک در بازارهای هدف ایران تا دو دوره وجود خواهد داشت. از این حیث سرعت تعدیل شوکهای وارده به قیمتهای سیب و پس از آن خرما، سریعتر از آثار شوک در سایر محصولات تعدیل میشود. همچنین آثار شوکهای وارده به قیمتهای صادراتی در مورد محصولات چای و پیاز دیرتر از سایر محصولات، طی سه دوره تعدیل خواهد شد.
بر اساس این گزارش، عوامل موثر بر نوسان قیمتهای صادراتی، از دو جنبه شامل دیدگاه صادرکنندگان و کارشناسان قابل بررسی است. از دیدگاه صادرکنندگان، چالشهای موجود در این زمینه به ترتیب اهمیت شامل «عدم برنامهریزی تولید برای صادرات»، «فروش فلهای محصولات»، «تعرفه بالای کشورهای هدف»، «صادرکننده نبودن تولیدکننده» و «کم بودن آگاهی صادرکننده از قوانین تجاری بینالمللی» است. همچنین به عقیده کارشناسان این چالشها به ترتیب شامل «عدم برنامهریزی تولید برای صادرات»، «تحریمهای بینالمللی»، «افت کیفی تولیدات»، «صادرکننده نبودن تولیدکننده» و «برندسازی» است. به این ترتیب، مساله «عدم برنامهریزی تولید برای صادرات» مهمترین مانع در مسیر موفقیت صادرات و همچنین یکی از علل اصلی نوسان قیمتها از نظر هر دو دیدگاه است. بنابراین به نظر میرسد که برنامهریزی در جهت تولید با هدف صادرات، همواره منجر به آثار مناسبی در صادرات خواهد شد، چرا که اگر تولیدکننده نسبت به صادرات اقدام نکند، این مساله منجر به افزایش واسطهگری و درنتیجه افزایش قیمت تمام شده محصولات در بازارهای صادراتی خواهد شد و به این ترتیب محصولات ایرانی توان رقابت با محصولات خارجی را از دست میدهند. اما قبل از آنکه نسبت به صادرات محصولات کشاورزی اقدام شود، لازم است یکسری زیرساختها فراهم و معیارهای اولیه برای این منظور پیشبینی شود. به طور نمونه باید توجه کرد که پیش شرط اصلی صادرات محصولات کشاورزی، فراهم ساختن زیرساختهای لازم جهت عرضه محصولات به صورت بستهبندی مطلوب است تا در جذب بازارهای خارجی موفق عمل کند. در غیر این صورت بدون توجه به بستهبندی مناسب این محصولات، در عین اینکه مشتری خارجی برای آنها وجود نخواهد داشت، همچنین موجب از بین رفتن و فساد محصولات کشاورزی میشود. به طوری که در صادرات فلهای ۳۰درصد محصول طی فرآیند بارگیری، حمل و نقل از مبدا تا مقصد به ضایعات تبدیل میشود. در عین حال یکی از مهمترین دلایل افت کیفیت تولید کشاورزی، انبارداری نامناسب این محصولات است و برای رفع این معضلات لازم است که استانداردسازی انبارهای نگهداری محصولات و بهبود کمیو کیفی ظرفیت انبارها مورد توجه قرار گیرد.
در این میان با توجه به اینکه ایران عضو سازمان تجارت جهانی نیست، بنابراین ملزم به رعایت بسیاری از توافقنامهها در حوزههای مختلف از جمله استانداردهای تولید نیست. این در حالی است که کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی ملزم به رعایت استانداردهای بینالمللی مختلف در حوزه سلامت و ایمنی، رعایت روشهای استاندارد تولید و نظارتهای مختلف در آزمایشگاههای تولید موجود در کشورهای اروپایی و موارد دیگری از این قبیل استانداردها هستند.
بنابراین یکی از مشکلات جدی در حوزه صادرات محصولات کشاورزی و غذایی ایرانی، آن است که این محصولات با استانداردهای بسیاری از کشورهای دنیا انطباق ندارند. به طور مثال اختلاف استانداردها در ایران و اروپا و حتی برخی کشورهای منطقه اوراسیا و... باعث شده توفیق چندانی در کسب این بازارها نداشته باشیم.
این موضوع اثرات منفی خود را بر صادرات محصولات کشاورزی ایران به دنبال داشته است. به طوری که در شرایط کنونی تصاحب سهم بازار محصولات و فرآوردههای کشاورزی در کشورهایی که از جایگاه پایداری در بازار برخوردارند، دشوار است. عوامل متعددی در ناکامی صادرات محصولات کشاورزی به کشورهای دیگر وجود دارد که از جمله آنها میتوان به نبود برنامهریزی، مدیریت بازرگانی منسجم و بازاریابی بهینه اشاره کرد؛ اما به هر حال با وجود تمام این مسائل فعالان اقتصادی باید فرصتهای خوب موجود در بازارهای جهانی را بشناسند و از آن حداکثر استفاده و بهره را ببرند.
با این اوصاف، شناسایی، تسلط و شناخت کافی از بازارهای مختلف و مخصوصا آگاهی از الزامات و استانداردهای کشورهای هدف در مقصد نهایی مصرف محصولات کشاورزی و دستیابی به این حداقلهای حوزه استانداردسازی محصولات کشاورزی، یکی از راهکارهای توسعه صادرات و ارزآوری این گروه بزرگ و متنوع از محصولات خواهد بود؛ بنابراین با توجه به اینکه در حال حاضر در این بخش وضعیت مطلوبی نداریم، باید با برنامهریزی دقیق و کارشناسی الزامات تدوین و رعایت شود و در عین حال نظارت مستمر بر نحوه استفاده بیرویه از کودها و سموم دفع آفات کشاورزی اعمال شود و درنهایت روشهای جایگزین جهت بهبود استاندارد و کیفیت محصولات مورد استفاده قرار گیرد.