به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، آموزش و پرورش طبق اسناد بالادستی از جمله سند تحول بنیادین، موظف به ارائه آموزش مهارت به دانشآموزان است اما حالا مدتهاست که شاهد تناقض میان تربیت دانشآموزان ماهر در نظام آموزشی بدون مهارت هستیم.
صرف نظر از هدایت دانشآموزان به هنرستانها که تحقق آن هم با اما و اگرهایی همراه است (مثلاً هدایت تحصیلی اجباری به سمت شاخه کاردانش برای دستیابی به هدفگذاری تعیین شده)، نظام آموزشی کشور در آموزش مهارت به سایر دانشآموزان نیز موفقیتی نداشته است.
ماحصل چنین شرایطی باعث شده است تا دانشآموزانی از مدارس فارغالتحصیل شوند که دروس آموزشدیده را به دلیل تکیه صرف بر حافظه محوری فراموش کردهاند و در این میان مهارت خاصی را نیز در مدرسه فرا نگرفتهاند؛ بنابراین فرد برای یافتن شغل چارهای ندارد جز اینکه یکبار دیگر هزینهای را صرف کند تا مهارتی را فرا بگیرد یا اینکه باز هم ادامه تحصیل و اخذ مدرک دانشگاهی را انتخاب کند.
توسعه آموزشهای فنی و حرفهای و مهارتی همواره به عنوان یکی از برنامههای وزرای پیشنهادی آموزش و پرورش مطرح میشود اما تا به امروز مسیر تحقق این هدف هموار نبوده است؛ برخی کارشناسان براین باورند آموزش در هنرستانها به دلیل نداشتن تجهیزات به سطح دبیرستان و آموزشهای نظری تقلیل یافته و رشتههای پرهزینه حذف و رشتههای کمهزینه گسترش یافتهاند همچنین هدایت 50 درصد دانشآموزان به شاخه فنی وحرفهای در حد آرزو و بیان متوقف شده است.
محتوای آموزشی بیفایده
از سوی دیگر بیکیفیتی محتوای آموزشی و عدم ارتباط دروس ارائه شده در مدارس با نیازهای زندگی دانشآموزان چالشی جدی برای نظام آموزشی کشور است و این سوال برای افکار عمومی جامعه مطرح شده که فایده خواندن این کتابهای درسی حجیم چیست؟ آیا محتوای آموزشی ارائه شده در مدارس باعث افزایش مهارت شهروندی دانشآموزان از جمله قانونمداری، کاهش خشونت و ... شده است؟ آیا در مدارس به دانشآموزان مهارتی آموزش داده میشود تا پس از فارغالتحصیلی بتوانند با تکیه بر آن به دنبال شغل باشند؟ راه حل وزیر آینده برای تغییر این فضا چیست؟
در همین رابطه مهدی اسماعیلی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفت: یکی از الزامات مهم در عرصه تعلیم و تربیت، توجه به رشتههای فنی و حرفهای و مهارتی است و برای پشتیبانی به قوانین بالادستی نیاز است تا دستگاههای وادار شوند این موارد را به شکل مطلوب اجرا کنند، در حوزه آموزشهای فنی و حرفهای و کار دانش قوانین بالادستی بسیاری داریم که بر گسترش این رشتهها تأکید دارند از جمله قانون برنامه پنجم و ششم توسعه و سند تحول بنیادین.
وی افزود: قوانین تأکید دارند در دوران تحصیل به همه دانشآموزان یک مهارت آموزش داده شود تا پس از فارغالتحصیلی بتوانند وارد بازار کار شوند؛ 50 درصد از دانشآموزان تا پایان برنامه ششم توسعه باید به رشتههای فنیوحرفهای و کاردانش هدایت میشدند که هماکنون این رقم 35 درصد است، این عقبماندگی پیام آور این رویداد است که نباید به این وضعیت گرفتار میشدیم و با وجود اهمیت موضوع به دلایل مختلف به هدف نزدیک نشدهایم.
کاستیهای برنامهای و مالی
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفت: دلایل این عقبماندگی برنامهای و مالی است، برنامهای که بر اساس آن آییننامه اجرایی را نوشته و در بازههای زمانی مختلف به اهداف میرسیدند، نارسایی داشته است، عدم حمایتهای مالی دلیل دیگر است و دولت نتوانسته از مسئولان آموزش و پرورش حمایت مالی لازم را داشته باشد، بنابراین از توسعه آموزشهای فنیوحرفهای عقب ماندهاند.
همچنین سید مصطفی آذرکیش مدیرکل آموزشهای فنی و حرفهای وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اینکه نگاه ما به مهارت از جنس نگاه تربیتی است و در مهارت آموزی به دنبال شکلگیری شخصیت دانشآموزان هستیم، متذکر شد: مهارتآموزی در برنامه درسی تحت عنوان دروسی در دورههای مختلف مدنظر است و در دوره ابتدایی و متوسطه اول درس کار و فناوری را داریم، در دوره متوسطه دوم که سه شاخه فنی و حرفهای، کاردانش و نظری را داریم در شاخه کاردانش 160 رشته مهارتی در 4 زمینه صنعت، خدمات، کشاورزی و هنر و در شاخه فنی و حرفهای 41 رشته داریم و در مجموع 972 هزار هنرجو در سه پایه تحصیلی دهم، یازدهم و دوازدهم در 7 هزار هنرستان تحصیل میکنند.
افزایش 4 برابری دانشآموزان روستایی در هنرستانها
وی ادامه داد: در 100 درصد مناطق آموزشی کشور حداقل یک هنرستان وجود دارد و میزان حضور دانشآموزان مناطق محروم و روستایی در هنرستانها 4 برابر افزایش داشته است و از 26 هزار نفر به 96 هزار نفر رسیده است همچنین 35.3 درصد دانشآموزان در هنرستانها تحصیل میکنند که از هدفگذاری برنامه ششم توسعه 15 درصد عقب هستیم، دلایل مختلفی برای عدم تحقق وجود دارد اما عمده آن مربوط به قوانینی است که در مجلس یا هیئت وزیران تصویب میشود و ناظر بر اصلاح وضع موجود یا کاهش نرخ بیکاری در دانشآموختگان دانشگاهی است.
آذرکیش مطرح کرد: در ماده 66 قانون برنامه ششم توسعه آمده است که وزارت آموزش و پرورش باید 50 درصد دانشآموزان را به هنرستانها هدایت کند، در ابتدای برنامه برآورد این بود 3218 هنرستان جدید در کشور ساخته میشودو در شاخه کاردانش تعداد دانشآموزان برونسپاری شده یعنی ارائه آموزش توسط ظرفیت بخش خصوصی و بنگاههای اقتصادی به 150 هزار نفر میرسد، این رقم هماکنون 103 هزار نفر است که در خارج از آموزش و پرورش و توسط سازمان فنی و حرفهای و وزارت جهاد کشاورزی و ... در حال آموزش هستند.
منابع مالی لازم در اختیار قرار نگرفت
مدیرکل آموزشهای فنی و حرفهای وزارت آموزش و پرورش بیان کرد: باید منابع اعتباری بیشتری برای توسعه آموزشهای فنی و مهارتی لحاظ شود در چند سال اخیر منابع لازم برای توسعه در اختیار قرار نگرفت البته سال قبل 200 میلیارد تومان از سوی نوسازی استانها و منابع آموزش و پرورش برای خرید تجهیزات بین هنرستانها توزیع شد.
وی با اشاره به فراهم کردن زیرساختهای فرهنگی در بحث منزلت و جایگاه آموزشهای فنی و حرفهای به عنوان یک ضرورت متذکر شد: طبق فصل هشتم سند تحول بنیادین، وزارت آموزش و پرورش باید با همراهی تمام دستگاههای اجرایی برای استقرار و اجرای این سند اقدام کند، در هیچ کجای دنیا آموزش و پرورش به تنهایی توان اجرای آموزشهای فنی و حرفهای و مهارتی را ندارد، سه ساله شدن هنرستانها باعث افزایش زمان آموزش شده است، سالهای قبل 600 هزار دانشآموز در هنرستانها داشتیم که با سه سال شدن و اضافه شدن یک سال به سالهای آموزش مهارت در هنرستانها، 300 هزار دانشآموز دیگر اضافه شد که در همین در وضعیت منابع موجود ساماندهی شدند.
قوانینی که در برنامه هفتم باید مورد توجه باشد
آذرکیش گفت: وضع قوانین و مشوقهای بیمهای، کارفرمایی و مالیاتی برای بنگاههای اقتصادی و بخش خصوصی با هدف حمایت از آموزشهای مهارتی باید در برنامه هفتم مورد توجه باشد، وقتی از واحدهای تولیدی میخواهیم در فرآیند آموزش دانشآموزان هنرستانی همراهی کنند، میگویند قوانین لازم مانند قانون کارآموزی وجود ندارد، وقتی دانشآموزی چند روز در واحد تولیدی کار کند ممکن است تامین اجتماعی بگوید چرا این دانشآموز در اینجا کار میکند و در برخی موارد شاهد هستیم واحدهای تولیدی در کارآموزی و کارورزی دانشآموزان جریمه میشوند در این شرایط یا باید دولت هزینه آموزش را بدهد یا مشوقهای کارفرمایی، مالیاتی و بیمهای ارائه دهند.
وی در پایان یادآور شد: در آموزشهای مهارتی نیاز به عزم و اراده قوی ملی داریم همچنین باید فرزندان را از کودکی درگیر کارکنیم، بیشترین مشوق و تهسیلات را ستاد کل نیروهای مسلح برای فارغالتحصیلان هنرستانها در دروه سربازی لحاظ کرده است، چنین مواردی کمککننده است از سوی دیگر اگر دانشآموزان هنرستانی بخواهند از مشوقهایی همچون تسهیلات بانکی برای ایجاد کسب و کار استفاده کنند چون سربازی نرفتهاند نمیتوانند از آن استفاده کنند بنابراین نیاز به اصلاحاتی در قوانین و مقررات داریم.
همچنین علی موسوی کارشناس آموزشهای مهارتی با طرح پرسشهایی گفت: آیا صحیح است در هدایت تحصیلی بگوییم برخی دانشآموزان به اجبار به شاخه فنی و حرفهای و کاردانش بروند، آیا برنامه آموزشی به درستی طراحی و تدوین شده است و مجموع حرف موجود در بازار کار دستهبندی شده است؟ میگویند سرفصل دروس براساس حرفهها نوشته شده است اما آیا این حرفهها را در سطح ملی داریم؟ فردی که نمیداند حرفه را نداریم، اعلام میکند دروس براساس حرفهها نوشته شده است، آیا استادکاران هنرستانها در خارج از مجموعه آموزش و پرورش از عهده انجام کار در آن رشته برمیآیند؟ آیا تمام نظامهای آموزشی هدفشان این است صرفاً عدهای از هنرستانها فارغالتحصیل شوند آن هم بدون ارتباط با بازار کار، چه میزان از هزینههایی که در آموزشهای فنی و حرفهای میکنیم به چرخه اقتصاد برمیگردد؟
انتهای پیام/