به گزارش گروه فرهنگی ایرنا، افسانههای شیرین و پندآموز از هندوستان که بهتازگی در هشت جلد با عنوان هشت نهر به روایت مژگان شیخی و از سوی موسسه نشر و تحقیقات ذکر به چاپ رسیده، مجموعهای داستانهایی از کتاب دریای اسمار (دریای افسانهها) است.
این هشت مجلد که برای رده سنی کودک و نوجوانان تنظیم شده است از دل قصههای هندی از دریای اسمار میآید.
مردم هند از گذشتههای دور، ذوق قصهگویی داشتند و به شکل زیبا و پررمزورازی مقصودشان را در قصهها و شعرها بیان میکردند. کتاب کَتاسَرِت یا دریای اسمار به معنی دریای افسانههاست. این کتاب همانطور که از اسمش پیداست افسانههای شیرین و پندآموزی از هندوستان دارد.
در مقدمه این کتاب به یک اثر داستانی بزرگ به نام برهت کتا اشاره شده است. اثری که آن را در ردیف دو اثر مشهور هندوان یعنی مهابارات و راماین به شمار آوردهاند.
از این اثر بهعنوان گنج گرانمایهای ادبی نام میبرند. میگویند برهت کتا، هفتصد هزار قطعه است که بهاحتمالزیاد توسط گنادیه، در قرن سوم یا چهارم میلادی سروده شد.
اکنون از این اثر بزرگ هنری، سه خلاصه به زبان سانسکریت وجود دارد. در هرکدام بخشهایی از کتاب خلاصه شده است. یکی از آن کتابها، کتاسرت ساگر یا همان دریای اسمار است.
این کتاب، اولین بار در قرن نهم، به دستور پادشاه کشمیر، سلطان زینالعابدین به زبان فارسی آمیخته به عربی به نثر نوشته شد. سپس در زمان اکبرشاه، به دستور او، خالقداد عباسی آن را به زبان فارسی قدیم درآورد.
سازمان یونسکو و همچنین مرکز فرهنگی سازمان ملل متحد، این کتاب را درمجموعه آثار بزرگ و مهم جهان به شمار آوردهاند.
دریای اسمار داری نه فصل است. در ترجمه فارسی خالقداد عباسی این تقسیمبندیها با عنوانهای نهر و موج آمده است که ترجمه لنبک و ترنگ است.
در سال ۱۹۹۷ میلادی، از طرف دانشگاه اسلامی علگیره و با همکاری مرکز تحقیقات فارسی رایزنی فرهنگی ایران در هند، این کتاب به چاپ رسید.
این کتابها با توجه به زیبایی و بکر بودن افسانه و در دسترس نبودن کتاب (نسخهای که از آن وجود دارد با متنی سنگین و در برخی موارد پیچیده است که در هندوستان به چاپ رسیده)، برای رده سنی کودک و نوجوان بازآفرینی شدهاند و اسم شخصیتها و شهرها مطابق با کتاب آمده و بازآفرینی آن، با توجه به این گروه سنی انجام شده است.
ازآنجاییکه بازآفرینی دریای اسمار برای گروه سنی کودک انجام شده است داستان هایی انتخاب شدهاند که مناسب این گروه سنی باشد.
بنابراین تعداد نهرها و موجها با کتاب اصلی یکی نیست. در این کتابها انتخاب کلمه نهر و موج به مفهوم بخش و داستان و به منظور همخوانی با کتاب اصلی است.
افسانههای شیرین و پندآموز از هندوستان در هشت مجلد با عنوان هشت نهر: نهر اول: پسر شیرسوار و نُه افسانه دیگر از دریای اسمار؛ نهر دوم: جادوگری در غار و نُه افسانه دیگر از دریای اسمار؛ نهر سوم: دختری در صندوق و نُه افسانه دیگر از دریای اسمار؛ نهر چهارم: سیمرغ و پادشاه مارها و نُه افسانه دیگر از دریای اسمار؛ نهر پنجم: پسری که دیو شد و نُه افسانه دیگر از دریای اسمار؛ نهر ششم: ماری زیرخاکستر و نُه افسانه دیگر از دریای اسمار؛ نهر هفتم: مجسمهٔ جادویی و نُه افسانه دیگر از دریای اسمار؛ نهر هشتم: ترنجی پر از جواهر و نُه افسانه دیگر از دریای اسمار تدوین شده است.
نهر اول در ۱۰ موج، نهر دوم در ۹ موج، نهر سوم در ۹ موج، نهر چهارم در ۶ موج، نهر پنجم در ۷ موج، نهر ششم در ۱۰ موج، نهر هفتم در ۷ موج و نهر هشتم در ۹ موج تنظیم شدهاند؛ این هشت مجلد در مجموع ۶۷ موج یا داستان را در برمیگیرند.
در موج سی و نهم (از نهر پنجم) با عنوان «فیل و داماد ترسو» آمده است:
روزی روزگاری عروسی در کجاوهای نشسته بود و از جنگلی میگذشت. شوهرش و جمعیت زیادی دور او را گرفته بودند، میگفتند و میخندیدند و شادی کنان میرفتند.
ناگهان صدای بلندی به گوش رسید؛ فیلی وحشی از بین درختها دوید و بهطرف کجاوه عروس و جمعیت رفت. همه از ترس، فریادی کشیدند و هرکدام با پریشانی به طرفی دویدند. رهگذری ازآنجا میگذشت واین چیزها را دید. دلش به حال عروس سوخت که در کجاوه تنها مانده بود و راه بهجایی نداشت. با خود گفت:
«باید کاری کنم!»
پس فریادی کشید و بهطرف فیل حمله برد.
فیل وحشی از عروس و کجاوه او دست برداشت و بهطرف مرد حمله کرد. مرد رهگذر بهعمد دوید و از جلوی فیل دور شد تا فیل از عروس بگذرد و به دنبال مرد برود. مرد، شاخه پربرگ درختی را گرفت و بعد هم به شاخه دیگری آویخت. شاخهها را یکییکی میگرفت و میرفت. فیل خشمگین، اول شاخه پربرگ را در هم شکست و ریزریز کرد و مدتی با آن مشغول بود. بعد به میان درختان دوید و رفت.
مرد رهگذر وقتی از دورشدن فیل مطمئن شد، از لابهلای درختان برگشت. نزد عروس رفت و گفت: «خداراشکر که خلاص شدیم!».
عروس هم به خاطر نجات جانش از مرد تشکر کرد. او شرمسار و غمگین بود که در چنین موقعی شوهرش به دادش نرسید و او را با فیل تنها گذاشت.
در این موقع داماد و بقیه از اینطرف و آنطرف بیرون آمدند. عروس با بغض گفت: «تو چه شوهری هستی که در هنگام خطر تنهایم گذاشتی و رفتی! خوب شد که انقدر زود توانستم تو را بشناسم».
داماد و بقیه با شرمندگی سرشان را پایین انداختند. عروس گفت: «دیگر مرا با تو کاری نیست!»
رهگذر به راه خود رفت و آنها به راه خودشان (ص.۲۳ و ۲۴).
افسانههای شیرین و پندآموز از هندوستان در هشت جلد با عنوان هشت نهر به روایت مژگان شیخی بهتازگی از سوی موسسه نشر و تحقیقات ذکر به چاپ رسیده است؛ هرکدام از هشت مجلد در ۴۸ صفحه و شمارگان هزار نسخه روانه بازار کتاب شده است.