محرم که می شود باید در خلوت خویش حساب و کتاب کنیم ، چرتکه یکسال زندگی را بیاندازیم تا بدانیم سالی که گذشت در چه مسیری بوده ایم ؟ در اردوی کدام جناح ، حق یا باطل ، زرق و برق کدام وعده دل ما را ربوده است ، مامور و معذور فرمان که بوده ایم ، وعده گندم ملک ری؟، یا جایگاه و عاقبتی که شب عاشورا امام به یاران صدیقش نشان داد ،کام خود را از چه شیرین کرده ایم و انتظار کدام شیرینی را می کشیم.
تصویر ظهر عاشورا را بیاد بیاوریم که هنگام ظهر هر دو جناح به نماز ایستادند، اما هر جناح به امامت کدام امام؟، یک سو لشکری که نماز می خواندند ، بعضی فرماندهان آنان سابقه جهاد داشتند، اما در سال 61 هجری به دنبال جدا کردن سر امام زمان خویش بودند و با پینه های بر پیشانی نشسته از عبادت ظاهری، خود را بر حق می دانستند و چشم بر روی خورشید حقیقت پیش رو بر هم نهاده بودند و در دیگر سو نماز می خواندند به امامت امام سوم شیعیان ، فرزند پیامبری که نماز را ستون دین میشمرد و پدرش در محراب مسجد کوفه در نماز به فیض شهادت رسید. کسی که جدش محمد مصطفی (ص) ، پدرش علی (ع) و مادرش فاطمه (س) است، کسی که برای احیا امر به معروف آمده است تا آخرین حجت باشد برای مردمانی که گم کردگان راه حقیقت بودند.
عاشوراست و دو راهی ذلت و عزت، همان حربن یزید ریاحی که اول بار راه را بر امام بست و اجازه حرکت به هیچ سمت و سویی را به وی نداد ،درست در آخرین لحظه نادم از گذشته خویش ، به جهت توبه خود را به امام رسانید و امام چه زیبا او را پذیرفت و حر به سبب ادب و معرفتی که داشت از موانست با امام در آن روزها فیض کافی کسب کرد و توانست یک شبه ره صد ساله را طی کند و هنگام شهادت امام خود را بر بالین او رساندند ، اینجا تفاوت راهی که انتخاب می کنیم و عاقبت آن معلوم می شود .
امام با تمام حجت بر حق بودنش آمده بود، با تمام خانواده اش ، از کودک شش ماهه شیرخوارش که نانجیبانه تیر بر گلوی نازکش نشاندند تا حبیب بن مظاهر که مسن ترین یار امام در آن واقعه به شمار می رفت ، امام آمده بود با برادرش عباس ، علمدار سپاه عشق ، با زینب، بانویی که پیام آور کربلاست و در مجلس یزیدیان یک تنه دشمن را خوار و ذلیل کرد ، حتی ادامه سلسله ولایت حضرت سجاد علیه السلام را که آن روزها کسالت داشت با خود آورد ، در واقع اگر ابراهیم اسماعیلش را در راه خدا قربانی کرد امام تمام آنچه را که داشت در راه خدا در پیشگاه عدل الهی قرار داد و خود را تسلیم رضای حق نمود.
محرم هر سال باید خود را در آینه امام و یارانش بنگریم و بدانیم که عاشورا در سال 61 هجری به پایان نرسیده و برای مومن هر سال تکرار عاشورا ، یعنی یادآوری مشق وفاداری ، عزت ، سربلندی ، معرفت، امام شناسی، سرسپردگی در راه خدا ، صبر و استقامت و مقاومت ، پاسخ به ندای هل من ناصر ینصرنی ، امر به معروف و نهی از منکر و کوشیدن به جهت قرب الهی و عاقبت بخیری.
دانش آموخته دکترای ارتباطات و فعال فرهنگی