به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، شاید به همین دلیل او را تبلور هنری یک دوره در حوزه داستاننویسی فارسی خواندهاند که ادبیات داستانی بومی و روستایی را به اوج شکوفایی هنری خود رسانده است. محمود دولتآبادی که خود زاده روستا است، رنج و مشقت مردمان روستانشین را دیده و لمس کرده است. بنابراین بهتر از هرکسی توانسته این مرارتها را در زندگی شخصیتهای داستانیاش، به نمایش بگذارد.
به دیگر سخن، جانمایه و مضمون تکرار شونده بیشتر داستانهای نویسنده، توصیف فقر، رنج و مشقتهای مردمان روستانشین است. چنانچه شمس لنگرودی شاعر و پژوهشگر در مراسمی به محموددولتآبادی گفته بود: «هر چند گفتنش درست نیست، اما خوشحالیم که در زندگی رنج کشیدید! چون رنجی که کشیدید منجر به آفرینش آثاری شد که به ما زندگی آموخت و تحمل مشکلات را برایمان آسان کرد.»
همچنین زمینههای تاریخی و اجتماعی در آثار این نویسنده، انعکاس ملموسی دارد و به قول برخی محققان خواننده با مطالعه داستانهای او، به جزئیات زندگی روستانشینان و چادرنشینان ایلیاتی خطه خراسان پی میبرد. بیشتر آثار دولتآبادی همچون کلیدر و جای خالی سلوچ، حقیقت زندگی مردمان روستاهای این سرزمین، بهخصوص خراسان را بازتاب میدهد. گویی خواننده در متن زندگی این افراد حضور دارد و از نزدیک مسائل خاص زندگی آنان را لمس میکند.
به باور بزرگان ادب و فرهنگ، این نویسنده زاده سبزوار، نمونه برجسته ادیبی است که در آثارش هم میتوان رد پای جدال بر سر تجدد و نوآوری در داستاننویسی و هم میراث گذشتهای دوردست را مشاهده کرد. او در سال ۲۰۱۳ برگزیده جایزه ادبی یان میخالسکی سوئیس شد و در سال ۲۰۱۴ جایزه شوالیه ادب و هنر ایران را از سفیر دولت فرانسه در تهران دریافت کرد.
اما این روزها که نویسنده شهیر کشورمان پا در هشتاد و یکمین سال زندگی اش می گذارد و هشت دهه از عمرش را در سرزمین اجدادی اش پشت سر گذاشته است، دیگر دستش به نوشتن و قلم فرسایی برای مردم قبیله اش نمی رود.
محمود دولتآبادی در مراسم افتتاحیه نمایشگاهی باعنوان «بزرگداشت بیهقی زمان» ادای دین نقاشان و مجسمهسازان که به مناسبت تولد هشتادو یک سالگی محمود دولت آبادی که زادهٔ ۱۰ مرداد ۱۳۱۹ است، برپا شده بود، سخن بسیار کوتاه گفت و دلیل آن را چنین برشمرد: در این روزها از خودم بارها پرسیدهام که چرا نه هیچ چیز میتوانی بگویی و نه هیچ چیز بنویسی. خیلی فکر کردم پاسخ این بود که نویسنده، شاعر، ادیب، پژوهنده، مترجم و اهل اندیشه وقتی سخنی میگوید یا متنی مینویسد، اساس این گفت و سخنها چه هست؟ به خودم پاسخ دادم، اساس آن یک سلسه ارزشهای اخلاقی است. یک اصل قانونی، حقوق انسانی است، یک اصل آن جامعه مدنی است، اصل دیگرش اخلاق است. در اخلاق شرم و انصاف هست، در قانون قاعده هست و پایه دیگر آن دلدادگیهایی است که آدمها نسبت به آنچه که میهن، کشور و سرزمین گفته میشود، دارند.
دولتآبادی درادامه تصریح کرد: سکوت میکنم زیرا که برای سخن حرمت قائل هستم، من را ببخشید و بسیار متشکرم.
دولت آبادی در پاسخ به این سوال که حداقل چه پیامی به مناسبت سالروز تولدتان به مخاطبان آثار و دوستدارانتان در این زمانه سخت دارید، به خبرنگار ایرنا اظهار کرد: پیام دادن به این مناسبت، مسئولیت سنگینی است که بر دوش آدم بار میشود و من خود را در جایی نمیبینم که پیام بدهم، فقط آرزو میکنم که فرهنگ و هنر دوباره به رونق برسند، برای اینکه کار فرهنگ در جامعه ما بسیار فرود آمده است که امیدوارم که بهتر شود.
این نویسنده مطرح که از سخن گفتن بیشتر در مراسم و در این گفتوگو امتناع کرد، در این باره گفت: سنگینی مسایل آنقدر زیاد است که قلم و زبان نمیتواند جوابش را بدهد.
قبیله هنر در ایران تنهاست
ناصر پلنگی، از پیشکسوتان هنرنقاشی درباره نمایشگاه آثار تجسمی که به مناسبت بزرگداشت محمود دولتآبادی در گالری سرزمین هنر برپا شد، به ایرنا گفت: قبیله هنر در ایران تنهاست و این قبیله بیشتر از گذشته تنها شده و اینکه افراد این قبیله در حوزه فرهنگ و هنر به یاد هم افتاده اند، یک حرکت تاریخی و ماندگار است. اینکه هنرمندان قبیله تجسمی به یاد ادبا و پشکسوتان و قلهها افتاده و از آنها یاد می کنند، نشان میدهد که این تنهایی را احساس کرده و به این فکر افتاده اند که خودشان از خودشان، یادی و تجلیلی کنند.
او افزود: از این منظر، این یک حرکت ماندگار و تاریخی در مسیر حوزه هنرهای تجسمی است. آثار نمایشگاه هم آثار فاخری از نسل جوانی است که از نسل گذشته قدردانی میکند و به نوعی سنت ایرانی نمک شناسی است. هنرمند نقاش با قلم و حرکتش به صورت فرمهای دوبعدی و سه بعدی از استاد یاد می کند که این حرکت با توان قلم بالا و سبک و سیاق هر شخص بسیار دیدنی است.
پلنگی خاطر نشان کرد: با توجه به اینکه مدتی از ایران دور بودم، وقتی آثار هنر معاصر را می بینم، درمی یابم چقدر جایگاه ویژه ایران در حوزه طراحی و همراهی و هموزنی با هنر معاصر جهان و هنرخاورمیانه، برجسته و شاخص است.
این هنرمند درباره دولت آبادی گفت: محمود دولتآبادی آنچه را نوشته، زیسته است و این زیستن را در چین و چروک چهرهاش و ادراک خاصی که یک انسان میتواند از زمان و اجتماع خود بگیرد و انرژی آن را در قالب کلمات ماندگار کند، می توان دید. درک من از حضور و مهمتر از همه آنچه که به عنوان یک نقاش از چهره ایشان میگیرم، این است که آنچه را نوشته، خود زیسته است. این موضوع در ماندگاری اثر یک ادیب مهمترین مساله است و به قول سهراب ایشان دچار بوده است.
دیالوگی بین نقاشی و هنرهای دیگر
عدنان مصلایی، نقاش و گرافیست که یکی از آثارش در این نمایشگاه گروهی به نمایش گذاشته شد، در این باره گفت: در نوع خود این رویداد، رویداد بی نظیری است، یکی به این دلیل که سایه استاد هنوز بالای سرمان هست و دوم اینکه در این شرایط کرونا، کار سختی است که بتوان هنرمندان را دورهم جمع کرد.
وی افزود: مهمترین اصل این است که یک هنرمند در حوزه هنرهای تجسمی، هنرمند و خالق دیگری را در حوزه ادبیات تعریف میکند. ایشان به عنوان نویسنده در صفحات مختلف کاراکترهای مختلفی را خلق کرده، حال نقاشان احساس خود را نسبت به استاد بیان می کنند که در نوع خود اتفاق فرهنگی،هنری زیبایی است. استاد در این نمایشگاه شاهد ۳۵ اثر است که درباره خودش خلق شده و هر کس با تکنیک و دید خود به این موضوع پرداخته است.
این هنرمند نقاش خاطرنشان کرد: بین هنرهای مختلف در ایران دیالوگ برقرار نمیشود، این اتفاقها میتواند، دیالوگی را بین این هنرها ایجاد کند. یعنی آنقدری که نقاشان متاثر از ادبیات و سینما هستند، ادبیات و سینما و موسیقی ما متاثر از نقاشی نیست. در حالی که در دنیا هنرمندانی همچون کاندیسکی از موسیقی الهام میگرفتند و همچنین موسیقی از آنها. این مناسبتها علاوه بر بزرگداشت و احترام گذاشتن و دیده شدن افراد، باعث پیوند میان هنرها می شود و اتفاقهای بهتری را در این حوزه رقم می زند.
بیشتر آثار به نمایش در آمده در این نمایشگاه فیگوراتیو و پرتره هایی بودند که از سوی هنرمندان با دو دهه اختلاف با دهه تولد استاد خلق شده بودند.
این نمایشگاه لبخندی از سوی هنرمندان بود
سعید بابایی، طراح و گرافیست درباره غلبه سبک فیگوراتیو در آثار این نمایشگاه گفت: در چنین نمایشگاههایی اولین چیزی که هنرمندان معمولا به آن میپردازند، چهره هنرمند است، طبیعتا وقتی برای بزرگداشت شخصی نمایشگاه برگزار می شود، هنرمندان هم سعی میکنند، چهره زیبایی از آن شخص تصویر کنند و شاید خیلی در بند معناگرایی نباشند. اگر چه در بعضی آثار این نمایشگاه تلاشهایی شده که جنبههای معناشناختی را نیز به آثار اضافه کنند ولی این نمایشگاه بیشتر یک جشن و بزرگداشت برای دولت آبادی است و خیلی بنا نبوده که کارهایی باشد که جنبههای عمیق معنایی در آن ایجاد شود.
این منتقد هنری افزود: «در همین حد نقاشان و مجسمهسازانی که شرکت کرده اند به ارایه اثر پرداختهاند که بعضی خیلی خوش تکنیک نقاشی کردهاند و بعضی هم توانسته اند یک لایه عمیقتر شوند و جنبههای درونی دولت آبادی را به عنوان یک نویسنده چپگرا نشان دهند. آثار بسیار خوش تکنیک و همان طور که رویکرد امروز هنر نیز رویکرد فیگوراتیو است، کمتر به سمت آبستره رفته بودند.»
بابایی درباره این نمایشگاه خاطرنشان کرد: گاهی لازم است، هنرمندان با آثارشان لبخندی به هم بزنند و این نمایشگاه در واقع همان لبخند بود.
ادای دینی در قالب یک نمایشگاه تجسمی
رضا رازقندی، هنرمند نقاش و نمایشگاهگردان نیز درباره این رویداد هنری گفت: محمود دولت آبادی یکی از مفاخر بزرگ دوران ماست که با آثار ارزشمندی که در حوزه ادبیات داستانی خلق کرده، سهم بسزایی در اعتلای فرهنگ ما داشته است.از این رو به عنوان یک هنرمند وظیفه خود می دانستم که خدمات او را ارج نهم.
او افزود: سال گذشته به مناسبت ۸۰ سالگی محمود دولتآبادی قصد داشتم مراسم بزرگداشتی برای ایشان درزادگاهش سبزوار برگزار کنم و از مجسمهای که برای او ساخته بودم، رونمایی کنم. اما بنا به دلایلی شرایط برگزاری این مراسم میسر نشد؛ از این رو امسال تصمیم گرفتم به مناسبت ۸۱ سالگی ایشان بزرگداشتی برای او در قالب یک نمایشگاه تجسمی برپا کنم.
این هنرمند نقاش و مجسمهساز ادامه داد: در این راه سعید امکانی به عنوان نمایشگاه گردان با من همکاری کرد و جمعی با حضور نقاشان، مجسمه سازان و دو عکاس و دو گرافیست شکل گرفت تا هر یک براساس دیدگاه خود، اثری برای بزرگداشت محمود دولت آبادی خلق کنند.