به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، امروز اول شهریور ماه در تقویم به نام روز بزرگداشت ابوعلی سینا و روز پزشک نامگذاری شده است. روز پزشک امسال با یاد رشادتها و از خودگذشتگیهای جمع زیادی از پزشکان مدافع سلامت گره خورده است که متعهدانه در جولان کرونا لباس خدمت به تن کردند و دلسوزانه سلامت و جان خود را در راه خدمت به همنوعان نثار کردند؛ پزشکان و پرستارانی که میدانند شاید مبتلا شوند و خدای ناکرده جانشان را هم از دست بدهند اما وظیفه و اخلاق پزشکی برای مداوای مردم را بر زندگی منفعتطلبانه ترجیح میدهند.
یاد میآوریم روزی را که همه میگفتیم راحتترین پول مال پزشکان است، بیدردسر پول زیادی به جیب میزنند، امروز اگر به خیلیهایمان بگویند حاضرید در این شرایط و گرمای شدید تابستان پزشک باشید و ساعتها برای خدمت به مردم در بیمارستانها مشغول به کار شوید، آن هم با لباسهایی که پوشیدن آن حتی برای ساعتی دردآور است! چه پاسخی میدهیم؟ قطعاً خیر جواب خیلی از ما ها است، ما که از ترس کرونا به همه چیز بیاعتمادیم و حتماً از افراد دیگر فاصله میگیریم آیا حاضریم در بیمارستانی باشیم که هر لحظه آن ریسک ابتلا به کرونا هست؟
امروز دیگر فکر نمیکنیم پزشکی راحت و پر پول است، اینها هم مثل آتشنشانان زمانی میآید که سختی و سنگینی کار آنچنان زیاد میشود که تحمل آن برای بسیاری از ما ها دشوار و ناممکن است.
امروز روز پزشکانی است که فداکارانه به میدان خدمت آمدهاند، آنهایی که به جای مرخصی و پناه بردن به مطبهای خصوصی، دل به دریا زدهاند و با حضور در بیمارستانها به داد مردم رسیدهاند.
دکتر حسین کرمانپور متولد ۲۷ شهریور ۱۳۴۹ در شهرضا، مدیر بخش اورژانس بیمارستان سینا تهران و مدیرکل روابط عمومی سازمان نظام پزشکی در عملیات والفجر ۸ کربلای ۵ به درجه جانبازی نائل میشود. وی ۲۶ سال است که در لباس مقدس پزشکی مشغول خدمت به مردم است.
دکتر کرمانپور جزو نخستین پزشکانی بود که در اسفند ۹۸ به کرونا مبتلا شد و تجربه این دوره از بیماری را برای مبتلایان به اشتراک گذاشت.
وی در پرونده پزشکی خود معاونت سازمان قرآنی دانشجویان کشور و خبرنگار خبرگزاری ایکنا، عضو انجمن ام اس ایران و راهاندازی نشریه پیام ام اس، قائم مقام معاونت دانشجویی فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان را دارد.
به مناسبت روز پزشک با رئیس شهرضایی بخش اورژانس بیمارستان سینا و مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل سازمان نظام پزشکی کشور گفتوگویی انجام دادیم تا از سختیهای این روزهای خود و همکارانش و آنچه در این مدت بر آنها رفت برایمان بگوید.
مجروحیت در دفاع مقدس سبب شد پزشک شوم
فارس: ضمن تبریک روز پزشک خدمت جنابعالی، بفرمایید چه شد که رشته پزشکی را انتخاب کردید؟
کرمانپور: اولین بار که علاقمند به رشته پزشکی شدم عملیات کربلای ۵ بود که مجروح شدم و من را به اورژانس عملیاتی در خط مقدم آوردند، آنجا نحوه برخورد پزشکان را با همرزمانم را که دیدم از همان زمان علاقهمند شدم که این هدف را دنبال کنم که بتوانم به دیگران کمک کنم و خدا کمک کرد و بعد از جنگ در رشته پزشکی ادامه تحصیل دادم.
فارس: بهترین حسی که در دوران کاری داشتید چه زمانی بوده است؟
کرمانپور: مواقعی که بیماران خیلی بدحال هستند و با نیم ساعت رسیدگی حال بهتری پیدا میکنند، به ویژه مریضهایی که لب پرتگاه زندگی و مرگ هستند خیلی تأثیر دارد هم بر خود بیمار، همراهان او و هم پزشک و کادر درمان؛ وقتی عکس این اتفاق رخ دهد بسیار دردناک است. علم پزشکی ۷۰ درصد برای مواقعی است که بیماری است و بیمار لب پرتگاه نیست، اما در علم پزشکی لحظاتی داریم که به آن میگوییم خط فاصله مرگ و زندگی، آنجا تصمیم یک پزشک، پرستار و کادر درمان بسیار حیاتی برای خانواده و فرزند و همراهان بیمار است؛ آنجا اگر توفیقی داشته باشیم و بتوانیم فرد را از پرتگاه بیرون بکشیم و به سمت زندگی بیاوریم، اولین و بیشترین لذت را خودمان میبریم، اطرافیان و بیمار هم لذت میبرند اما لذت وصف ناشدنی مربوط به پزشک است و چندین بار برای خودم برگشت به زندگی در بیمارانم اتفاق افتاده است و هم اینکه کاری نشده برای بیمار انجام داد. زمانی که نمیشود کاری کرد و بیمار فوت میکند پزشک آسیب روحی بسیاری میبیند. خیلی این صحنهها را دیدم که پزشک و پرستار همراه با همراهان بیمار گریه میکنند و این از تأثیرات منفی این شغل است و از سوی دیگر حسن آن هم هست و یک لذت معنوی است.
استخوان آدم از غیراخلاقیها در دوران کرونا درد میگیرد
فارس: شما جزو نخستین پزشکانی بودید که کرونا گرفتید و تجربه خود را منتشر کردید. از تجربهها و تلخیهای این مدت بگویید؟
کرمانپور: در این مدت که کرونا در کشور شیوع پیدا کرده است، بیشتر تلخی دیدم تا شیرینی، حدود ۸۰ درصد بیماران خوب میشوند و به زندگی باز میگردند، چون تعداد زیاد است این وضعیت طبیعی جلوه میکند، اما چون بد بودنها تعداد آن کم است و در کرونا قشر جوان و میانسال که دارای فرزند بودند و دیر مراجعه میکردند، تلاشها ثمربخشی نداشت و از این لحظات تلخ بسیار زیاد بوده است. از سوی دیگر از دید درمانی و بیمارستانی کمبودها نیز بسیار تلخ است، این کمبودها را کسانی که در خط مقدم درمان هستند، میدانند و اطرافیان بیماران نمیدانند که کمبود دارو، کمبود کشوری است.
یک پزشک برای نجات بیمار دارویی تجویز میکند تا بتواند بهتر کمک کند و به عنوان آخرین اقدام باشد و همراهان از زیر قله قاف هم پیدا میکردند اما در نهایت منجر به نجات بیمار نمیشد. این صحنههای تلخ بیماری بود از آن طرف هم متأسفانه تلخیهای اخلاقی در جامعه اتفاق افتاد از واکسنفروشیها از آزادفروشیها، از کلاه سر مردم گذاشتنها، از اینکه فرصت برای مافیا شدن عدهای فراهم شد و عدهای فقط به دنبال پول هستند و در این زمینه چند نفر را گرفتند که ویالهای خالی واکسن را پر میکردند و به اسم واکسن به مردم میفروختند این صحنههای غیراخلاقی در وضعیت اپیدمی که خیلی از مردم درگیر و گرفتار و بدبخت و بیچاره هستند، خیلی سخت است. این افراد از خون مردم پول در میآورند، آدم استخوانهایش از این صحنهها درد میگیرد، داغ میشویم که در سنگر کادر درمان خیلیها هستند که جانشان را برای هموطنان میدهند. بیش از ۵۰۰ نفر از کادر درمان تاکنون در راه مبارزه با کرونا جان خود را از دست دادند؛ آن وقت عدهای با همین لباس و تشکیلات به دنبال درآوردن پول به قیمت جان ملت هستند، که یک نوع توحش و خونخواری و وحشیگری در قرن جدید است.
از آن طرف نمیتوانیم واکسن تهیه کنیم که یکپارچه به ملتمان تزریق کنیم و کشوری که ذخایر ارزی و منابع نفتی بسیاری دارد و خیلی توانمند است در چنین چیزی کم بیاورد و از ابتدای واکسیناسیون از فروردین ۱۴۰۰ تا این لحظه هنوز به ۱۰ درصد نرسیدهایم. بیشتر چیزهایی که در دوره کرونا رخ داده منفی است از آن طرف درک میکنیم آغوش گرم مادر و همنشینیها چقدر ارزشمند است و قدر آن و سلامتی را نمیدانستیم و در این دوره واقعاً با یک تیرگی روبه رو شد و کسانی که مجبور هستند کنترل کنند این دیدارها و همنشینیها را تحمل کنند و نروند و با وجود تمام تذکرات و اینکه افراد میدانند اگر در تجمعی حضور پیدا کنند هم خودشان آسیب میبینند و هم به دیگران آسیب میزنند، باز گوش نمیدهند.
امروز عکسی را دیدم که از یک خانه در دو حالت عکس گرفته بود، تصویر اول در خانه عروسی بود و تصویر دوم چند روز بعد از آن فامیل جمع شدند برای عزای کسانی که در عروسی کرونا گرفتند. اینها خاطرات تلخ این دوران است که هر چه فکر به آن کنیم روح و روان آدم بر هم میریزد اینکه هر چه میگوییم بیمارستانها دیگر تخت خالی ندارد و ظرفیت بیمارستانها برای اپیدمی دیده نشده و به صورت معمول برای تعداد جمعیت خاص ساخته شده و خیلی از بیماران درگیر هستند که به خاطر کرونا نمیتوانند به بیمارستان مراجعه کنند اما کمتر کسی گوش میدهد. بیماران کرونایی که گرفتار شدند از اغلبشان که سؤال میکنی در یک مراسم عزا، عروسی، دورهمی و مهمانی حضور داشتند و مبتلا شدند، وقتی هم که به آنها میگوییم چرا تذکرات را گوش نکردید، میگویند دعوت شدیم و نشد نرویم و اینها لحظات تلخ در دوران کرونایی است.
کادر درمان خانوادگی در کارزار کرونا حضور دارند
فارس: اگر بخواهیم ۸ سال دفاع مقدس را با دوران کرونا مقایسه کنیم چه وجه اشتراکهایی بین دفاع مقدس و مبارزه با کرونا است؟
کرمانپور: به نظر من از جهت اینکه شما مواجه هستید با یک حادثه که به قیمت جان شما تمام شود و یا افرادی که بیرون از محوطه درمان هستند، مردمی که کمک میکنند شباهتهای تام دارد با دوران دفاع مقدس اما تفاوتهای بزرگ با آن دوران دارد. اما وجه تمایز آن که مقداری این دوران را دوران ویژهای در تاریخ ایران کنیم و آیندگان قضاوت کنند که چقدر تلخ بوده؛ اینکه در دوران کرونا رزمنده که کادر درمان شود خودش تنها در این صحنه درگیر نیست و با خانواده درگیر است، بعد از شیفت کادر درمان که در خط مقدم هستند به خانه میروند و ویروس را به خانه میبرند. در اصفهان زن و شوهر پزشک بودند و فرزندشان کرونا گرفت و فوت شد کل خانواده در این جنگ حضور دارند، تلخی دیگر آن است که خانوادههای کادر درمان تا این لحظه هیچ حمایتی نشدند و واکسنی به آنها تزریق نشد و کادر درمان واهمه دارند که ویروس به اعضای خانواده منتقل شود که این اتفاق هم افتاده است، این وجه تمایز با دفاع مقدس است و کادر درمان خانوادگی در این جمع حضور دارند. آن زمان من خودم بودم و در جنگ شرکت کردم هر لحظه ممکن بود خبر شهادتم را بیاورند؛ اما الان هر لحظه ممکن است خبر فوت همه اعضای خانواده را بیاورند. خیلی از همکاران به مادر و پدر و خانواده ناخواسته کرونا را منتقل کردند و آنها را از دست دادند.
با ساختارشکنان و کسانی که آب را گلآلود کردند، برخورد شود
فارس: از مشکلات جامعه پزشکی بگویید و برای برطرف شدن این مشکلات چه انتظاری از وزارت بهداشت دارید؟
کرمانپور: یک رزمنده میداند حاکمیت به معنای تام پشت سر او است و از او حمایت میکند در زمان جنگ نه به صورت کامل ولی یک رزمنده وقتی میرفت، می دانست اگر شهید شد بنیاد شهیدی وجود دارد و از خانواده او حمایت میکند در حال حاضر در این وضعیت خیلی از کادر درمان که جانشان را در این مسیر از دست دادند، هنوز تکلیفشان مشخص نیست، خیلیها زندگیشان در حد انفجار نابود شد، نانآور خانواده بودند، الان باید حقوقش دایر میشد و به خانواده او میرسید اما هنوز محقق نشده است. خیلی ضعیف عمل شده، فرمول واکسیناسیون هم اینجا اجرا شده دیر رسیدن، نرسیدن و فاصله داشتن. نکته دوم اینکه اگر چه میگوییم شبیه دوران دفاع مقدس اما اعتقادات هیچ زمانی دیگر مانند دوران دفاع مقدس نیست، دفاع مقدس کسانی که به جبهه رفتند نه به دنبال حقوق بودند و نه امتیاز، بعد از جنگ این تسهیلات محقق شد، وقتی رزمندهای جبهه میرفت به هوای سهمیه و حقوق نمیرفت. آن اعتقاد با امروز متفاوت است. کادر درمان با تمام وجود به همنوع خود کمک میکند در این راه جان خود را فدا میکند، اما انتظار همراهی و همدلی حاکمیت را دارد. باید امتیازی برای کادر درمان حساب شود تا در صحنه احساس خوش داشته باشد تا اگر اتفاقی افتاد بداند از خانواده او حمایت میکنند. حمایت هم دو چیز بیشتر نیست نخست اینکه با ساختارشکنان و کسانی که آب را گلآلود کردند و بیمارستان را به سمتی کشیدند که در بیرون ۶۰ بیمار در صف ایستادند تا تخت خالی شود، جایی سرچشمه گل است که این اتفاق افتاده است. حاکمیت باید نگذارد این اتفاق بیفتد که آدمها اینچنین آلوده شوند. ما این حمایت را احساس نمیکنیم. قوه قضائیه اعلام کند هر کسی عزیزش فوت شد و در مراسمی رفته و آن مراسم متولی داشته خانواده از آن متولی شاکی شوند که این تولد یا عروسی و یا عزا اگر برگزار نمیشد، آن شخص در این مراسم نمیرفت تا آلوده شود و فوت کند، ما این را نمیبینیم. حمایت روحی و مالی هم نمیبینیم، بنده خودم ایثارگر و جانباز هستم و مالیات نمیدهم به دلیل سابقه ایثارگری، الان که کادر درمان در دل ایثار هستند و تا مادامی که کرونا است سازمان امور مالیاتی تمام کادر درمان در حقوق و مزایا مالیات ندهند تا شخص دلخوش باشد. وقتی کسی را جلوی مین میفرستی باید دلخوشی برای او ایجاد کنی، دلخوشی در کادر درمان احساس نمیشود.
فارس: روزانه شاهد فوت بیش از ۶۰۰ نفر از هموطنانمان هستیم. چه انتظاری از مردم دارید؟
کرمانپور: مردم طاقتشان تاب شده و دیگر کشش ندارند که از آنها خواهشی داشته باشم، اما همچنان تمنا میکنم پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند اگر رعایت کنند به ما هم کمک کردند.
رعایت پروتکلهای بهداشتی و پرهیز از حضور در اجتماعات، مهمانیها و سایر مراسماتی که توصیههای بهداشتی را جدی نمیگیرند به نظرم حداقل پاسخی است که میتوان به فداکاری شبانهروزی کادر درمانی داد.
به گزارش فارس، کرونا با بیماری و مرگ و با هراس و بیقراری عجین است و پزشکان میخواهند سایه سیاه این روزها را از سر آدمها کم کنند. آنها زندگی دوباره میبخشند به جان آدمی و هر چند صدای خطر مدام در تنشان طنین میاندازد، اما سینه سپر کردهاند و در مواجهه با بحران مرگ، روزهای بهتری را نوید میدهند. این روزها کم ندیدهایم فیلمها و عکسهایی را از کارکنان پزشکی که تنها یک پیام میدهند: پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنید.
ابتلا و مرگ پزشکان به کرونا هنگام ارائه خدمات به بیماران، در این راه پرتلاطم و خطرناک، خبر تلخی است و آنها روزهای دردآور بسیاری را به چشم دیدهاند، مثل حالا که عملاً تخت خالی وجود ندارد و فقط با مرگ یک بیمار، تخت برای بیمار بدحال دیگر خالی میشود و صدای التماس بیماران و همراهانشان بیش از هر زمان دیگری به گوش میرسد و پزشکان خسته و غمگیناند و دیگر نمیتوانند این همه غصه را یکجا تاب بیاورند.
انتهای پیام/۶۳۱۰۱/ج۲۰/