تردیدی وجود ندارد که دشمن از طریق جنگ اقتصادی، سعی در ناامید کردن مردم ایران دارد؛ در این شرایط وظیفه هر نخبه و سازمان این است که برای پاسداشت میراث کشور، به دنبال راهحلهای هوشمندانه، کارآ و موثر برای بهبود شرایط اقتصادی باشد. شرکت دانشبنیان تحلیلگر امید، سالهاست که با ماموریت جمعآوری سرمایههای گسترده و پراکنده مردم برای ارائه خدمات مالی، تامین سرمایه و تقویت تولید ملی در بازار سرمایه، گامهای موثر و بلندی برداشته است.
تاکنون محصولات و خدمات زیادی در این مسیر ارائه شده که یکی از این محصولات و خدمات «مانو» مشاور مالی دیجیتال برای عموم مردم است. از دیگر خدمات میتوان به بازارگردانی الگوریتمی اشاره کرد که در راستای کمک به شفافسازی و افزایش عمق معاملات بیش از ۱۳۰ شرکت بزرگ بورسی را به ارزش بازار بیش از ۱۵۰ «همت» داشته است. همچنین سبدگردانی الگوریتمی که برای کمک به سبدگردانها و نهادهای مدیریت دارایی برای افزایش کیفیت و سرویس ارائه شده به مشتریان و تقویت سرمایهگذاری غیرمستقیم ایجاد شده است.
از خدمات دیگر تحلیلگر امید طی سالهای فعالیت، معاملات الگوریتمی است که ابزارها و تکنولوژیهای مختلف برای افزایش بهرهوری و کیفیت معاملات معاملهگران و سرمایهگذاران در بازار سرمایه را شامل میشود.
و در آخر میتوان به احراز هویت با هوش مصنوعی اشاره کرد که این بخش از خدمات، کمک شایانی به ورود بیشتر مردم بدون نیاز به حضور فیزیکی در بازار سرمایه کرده است.
در بورس نزدک، بیش از ۵۰۰ شرکت مجوز معاملات الگوریتمی روی سهام دارند و مقالات متعددی از جمله مقاله وکتارمن در سال ۲۰۰۷ به سادگی اثبات میکنند که مثلا بازارگردانی الگوریتمی از ایجاد شوکها و تنشهای هیجانی در بازار جلوگیری میکند. در تمامی بازارهای برتر بورس دنیا حداقل یک بازارگردان الگوریتمی روی هر سهم فعال است.
یکی از نتایج بهکارگیری معاملات الگوریتمی برای سهامداران و سرمایهگذاران خرد و مردم، هزینه کمتر معاملاتی برای سرمایهگذاران است. تعداد بالای سفارشها در سمت عرضه و تقاضا باعث میشود هر وقت که اراده کنیم برای فروش، سفارشی باشد که به آن بفروشیم.
از دیگر نتایج میتوان به افزایش حجم معاملاتی و نقدشوندگی اشاره کرد. هر چه حجم معاملات یک سهم بیشتر باشد امکان دستکاری در قیمت کمتر است و این باعث تحلیلپذیری بیشتر میشود.
همچنین نوسانپذیری کمتر، افزایش عمق بازار، روند منطقی حرکت سهم، سخت شدن دستکاری قیمت و حداقل شدن تاخیر در اجرای سفارشها نیز از نتایج شایان ذکر هستند.
رویکرد شرکت تحلیلگر امید بهعنوان پیشرو در تکنولوژی معاملات الگوریتمی بازار سرمایه ایران، همواره حمایت از بازار و تعمیق آن بوده است و در راستای فرهنگسازی استفاده از تکنولوژی معاملات الگوریتمی قدم برداشته است. مثالی از این اقدامات میتواند جلسات متعدد با مدیران سازمان و شرکتهای بورس و فرابورس و شرکتهای سرمایهگذاری و هلدینگها باشد که در دوران اصلاح بازار به صورت همهجانبه و با حداکثر توان از تمامی الگوریتمها در جهت افزایش نقدشوندگی و حمایت از بازار استفاده کردهاند.
در ابتدا باید گفت بازار سرمایه ما شبیه بازارهای دیگر دنیا نیست، مشکلات ساختاری در ابتدای مسیر به عنوان اصلیترین مانع شناخته میشود. مهمترین موضوع این است که در بورسهای پیشرفته، توجه بر ابزار مشتقه زیاد است و در عین حال هزینههای معاملاتی مانند کارمزد، در مقایسه با هزینههایی که در ایران است، بسیار پایین است.
دامنه نوسان محدود، شناوری کم سهام، تورم بالا در اقتصاد و دولتی بودن بخش زیادی از بازار سرمایه از مشکلات دیگر ساختاری بازار است.
نهاد ناظر به جای گاردریلگذاری درصدد ریلگذاری است. نهاد ناظر همواره فکر میکند باید همه چیز را تحت کنترل بگیرد و در همه جزئیات نقشآفرینی کند. در صورتی که به جای سختگیری در مجوزها، باید روی نظارت سختگیرانه تمرکز کند و اجازه بدهد بازار و نهادها بتوانند خلاقیت به خرج دهند و به شکلی منجر به توسعه بازار سرمایه شوند.
در چندماه اخیر، شاهدیم که از زمانی که تیمی از جنس بخش خصوصی در سازمان بورس مستقر شد، مشکلات نهادها و بازار یک به یک در حال حل شدن است. متاسفانه تا چندی پیش درک درستی از میلیاردها تومان سرمایهگذاری نهادها روی توسعه بازار وجود نداشت و با نامه شبانه ممنوعیت اعلام میشد.
اینکه شرکتهایی مثل تحلیلگر امید، چه راهحلی در سال گذشته برای عبور از این بحران داشتند را فقط میتوان اینطور گفت که ضرر کردند، تحمل کردند و سعی کردند با توسعه زیرساختها و ابزارها منتظر کاهش هیجان در بازار بمانند!
یکی از مهمترین اقدامات این است که بازارگردانی را به شکل درست انجام دهد. عجیب نیست که صندوق توسعه که برای حمایت از بازار شکل گرفته، حجم معاملاتش نسبت به وظیفهاش اندک است. چون فقط میخرد و فروشش بسیار کمرنگ است. به مرور قدرت منابعش کم میشود. ماهیت این صندوقها سود گرفتن نیست، بلکه خرید و فروش و بیشتر کردن حجم معاملات است. همچنین منابع جدید باید تزریق شود و روش سنتی و دستی کنار گذاشته شود و از بازارگردانی الگوریتمی استفاده شود.
دولت باید حمایت دوطرفه داشته باشد، زیرا هیچ منبعی بینهایت نیست. دولت منابعی را که برای حمایت دارد فقط سفارش خرید ارسال میکند و این سرمایه تمام میشود. در تجربه ما، در بازارگردانی الگوریتمی در بازار سرمایه ایران، میتوان با یک منابع A میلیارد تومانی، حداقل ۱۰A گردش معاملاتی در سهام ایجاد کرد و این همان نقدشوندگی بازار و نجات بازار از قفل شدن در صف خرید یا فروش است. هر سهم باید حداقل ۱۰ بازارگردان و سهامدار عمده داشته باشد و حتما باید مجهز به ابزارهای نوین مثل معاملات الگوریتمی باشند که خستگیناپذیر و بدون بایاس فقط به نقدشونده بودن سهم فکر کنند.
همچنین دولت باید سرمایهگذاری غیرمستقیم را ترویج دهد. اکنون که نرمافزار معاملاتی آنلاین برای سرمایهگذاران تازهوارد راهاندازی شده، دیتایی به افراد داده نمیشود که بتوانند ریسک را ارزیابی کنند یا بر اساس اطلاعات پردازش شده، مولفههایی برای تصمیمگیری خود در نظر بگیرند. درصد ریسک معلوم نمیشود و مهمتر از همه به دلیل آنکه فرهنگسازی سرمایهگذاری هنوز کامل نشده، بسیاری از مشارکتکنندگان جدید نیز در سطح اولیه الفبای سرمایهگذاری درجا میزنند یا هنوز آن را قبول نکردهاند. نباید به این شکل اجازه بدهیم مردم وارد بازار شوند؛ این باعث تحت فشار قرار گرفتن هسته معاملات میشود و همچنین آسیب جدی به اعتماد عمومی میزند. یک مقایسه ساده لازم است تا ببینیم نسبت قیمت به سود در بازار ملک، حداقل دو برابر بازار سرمایه است (شایان ذکر است در مقایسه این دو سادهسازیهایی لحاظ شده است). شرایط قیمتهای جهانی مطلوبتر از گذشته، سود و فروش شرکتها تقویت شده، اصلاح قیمتی به اندازه کافی رخ داده و هنوز هم خریداری وجود ندارد، زیرا ورود اشتباه مردم به صورت مستقیم به بازار باعث سلب اعتماد شد و نقدینگی که در حال حاضر بازار سرمایه دارد در حال خارج شدن است. خیلی واضح سرمایه به سمت بازارهای تورمزا حرکت میکند و این تازه شروع یک اتفاق تلخ است.
دولت باید صدور مجوز سبدگردانی، بازارگردانی، کارگزاری و صندوق را تسهیل کند. بازار سرمایه ایران کمعمق است و در نتیجه توسعه مدیریت سرمایه هزینه دارد و به همین دلیل کمعمق مانده است. دولت نباید در افزایش سقف صندوقها آنقدر تعلل کند و صدور مجوز سبدگردان از سمت نهاد ناظر نباید چندین ماه طول بکشد.
از دیگر انتظارات کاهش کارمزد است. مشکلات ساختاری به عنوان اصلیترین مانع رشد بازار شناخته میشوند. مهمترین موضوع این است که در بورسهای پیشرفته، توجه بر ابزار مشتقه زیاد است و در عین حال هزینههای معاملاتی در مقایسه با هزینههایی که در ایران است، بسیار پایین است. ابزارهای مشتقه باید تقویت شوند و کارمزد و مالیات معاملات را کاهش دهیم.
دولت باید فرهنگسازی درست انجام دهد. بورس شغل دوم و درآمد اول نیست. سرمایهگذاری یک موضوع حرفهای است و مردم باید بدانند بدون مشاوران و به صورت غیرمستقیم وارد بازار سرمایه نشوند.
تقویت سامانههای معاملاتی از دیگر موضوعات مهم بازار سرمایه بوده و لازم است بخش قابل توجهی از بودجه صرف تقویت سختافزارها و سامانهها از قبیل هسته معاملات، سامانه پس از معاملات و راهکارهایی مثل کلیرینگ، ستلمنت و رجیستری شود. قطعیهای مکرر هسته معاملاتی به بازار آسیب زد. باید تقویت سختافزار و نرمافزارها را با جدیت دنبال کنیم.
تصمیمات ناگهانی و دخالت نهادهای دیگر در بازار سرمایه، باعث ایجاد بخش زیادی از ریزشهای سال گذشته بازار بود. جایگاه بازار سرمایه در تصمیمات دولت و نهادها باید مشخص باشد و بدانیم که اگر قرار باشد هر روز نهادی برای بازار و قوانینش تصمیم بگیرد دیر یا زود سرمایهگذار از بازار خارج خواهد شد.
باید دامنه و ابزارها را گسترش دهیم. تلاش کنیم یک سامانه سوشال تریدینگ جای کانالهای تلگرامی و مشاوران بدون مجوز اینستاگرامی را بگیرد. تلاش کنیم به افراد فعال دارای فالوور مجوز نوع ۲ مشاوره بدهیم. تلاش کنیم بازارهای مشتقات را عمق بدهیم. صندوقهای جدید تعریف کنیم. ابزارهای بازارهای دیگر مثل املاک و مستغلات، سکه و طلا و حتی خودرو را بیشتر به بازار سرمایه نزدیک کنیم.
مهمترین هدف ما ایجاد بستری برای حضور مردم در بازار سرمایه به شکل درست است. ماموریت ما این است که دارایی مشتریانی که در مانو ثبتنام میکنند (که اکثرا دانش یا زمان کافی برای سرمایهگذاری مستقیم ندارند)، را بیش از تورم رشد دهیم. مشاوره مالی دیجیتال برای همه مردم و نه فقط برای مشتریان ویژه بانکها و کارگزاریها!