جلسه رای اعتماد شبیه به جلسه های خواستگاری است؛ داماد (وزیر پیشنهادی) در مواجهه با سیلی از درخواست ها ممکن است هر قولی بدهد و البته هر حرفی را بپذیرد! حمید سجادی، گزینه رئیسی برای تصدی وزارت ورزش بر خلاف دیگر وزرای پیشنهادی با استقبال خوبی از سوی مجلس روبرو نشد. سجادی که سال ها پیش یک بار طعم " نه شنیدن" را از مجلس چشیده بود و نمی خواست این اتفاق تکرار شود تا توانست حرف های قشنگ زد، قول های دهان پرکن داد تا به اصطلاح دل مجلس را ببرد. از جمله این حرف ها وعده تکمیل پروژه های نیمه کاره ورزشی در سطح کشور بود که وعده ای بسیار عمل نشدنی به نظر می رسد.
قاعدتا سجادی بهتر از هر کسی می داند که حجم پروژه های نیمه تمام به اندازه ای است که اگر بودجه چهار سال وزارتخانه را یک جا به آن اختصاص بدهد، باز هم نمی تواند این کار را انجام دهد. البته اگر قرار باشد پروژه ها به شکل درست و اصولی و نه سرهم بندی شده به مرحله قیچی و روبان برسد!
اگرچه مشکلات اقتصادی، کاهش ارزش پول ملی، افزایش تورم و... به نوعی تمام دستگاه های کشور را تحت تاثیر قرار داده اما ورزش جزو بخش هایی است که لطمه زیادی از این بابت خورده و دونده سال های دور کار دشواری در تامین منابع مالی دارد. در حوزه ورزش بسیاری از هزینه ها به شکل ارزی است و اعتبار ریالی حداقل در شرایط فعلی نمی تواند جوابگوی هزینه ها باشد. اردوهای خارج از کشور، اعزام های برون مرزی، مربیان و عوامل خارجی تماما نیاز به اعتبار ارزی دارد و با توجه به افزایش حدود 8 برابری نرخ ارز نسبت به چهار سال گذشته کمبود بودجه شدیدی برای اداره فدراسیون های ورزشی احساس می شود.
تامین منابع مالی (منهای ردیف بودجه عادی) برای جبران این کسری بودجه یک شاهکار به تمام معنا برای وزیر ورزش خواهد بود. در واقع اگر او بتواند بدون این که اردویی لغو شود، اعزامی منتفی شود، مربی یا مشاور خارجی اخراج شود، پاداشی عقب بیفتد و به صورت کلی اگر بتواند بدون این که در امور جاری زیرمجموعه اش خللی وارد شود، دوران وزارت را سپری کند نمره عالی بابت عملکردش دریافت می کند و دیگر کسی از او انتظار اتمام پروژه های نیمه تمام قبلی که مشخص نیست اعتبار و بودجه اش چیست و از کجاست را نخواهد داشت. بسیاری از پروژه های ورزشی در کشور بدون کار کارشناسی و اصولی و بدون در نظر گرفتن نیازها و ظرفیت های جغرافیایی، ورزشی و بومی در مناطق مختلف کشور کلنگ خورده اند. بسیاری از پروژه های نیمه تمام در کشور به دلیل طولانی شدن روند ساخت و ساز، با پدیده فرسودگی پیش از افتتاح روبرو شده اند و این یعنی همان اعتبار و سرمایه ای که برای پیشرفت فیزیکی آن هزینه شده نیز هدر رفته است.
مجلس در نهایت به حمید سجادی برای رفتن به سئول رای اعتماد داد. البته این اعتماد در حد و اندازه های سایر وزرا نبود و شاید بتوان آن را اعتماد نصفه و نیمه یا به عبارت مناسب تر ناپلئونی تلقی کرد، اما به هر حال روی کاغذ او توانست اعتماد مجلس را جلب کند که البته با توجه به همسو بودن جناحی مجلس و دولت این اتفاق قابل پیش بینی بود.
نکته جالب توجه این است که در مجلس و در بین همه نمایندگان موافق و مخالف یا کمیسیون های مختلف یا کمیته های کارشناسی اش کسی پیدا نشد که از سجادی بپرسد وعده ای که برای اتمام پروژه های ورزشی نیمه تمام داده به چقدر بودجه نیاز دارد؟ اصلا چه تعداد است و چند درصد پیشرفت فیزیکی دارد؟
رای اعتماد به سجادی و شاید سایر وزرای پیشنهادی رئیسی اصطلاح جدیدی به نام "رای اعتماد جناحی" را وارد ادبیات سیاسی ایران کرد. به این معنا که نمایندگان بیش از این که توانایی، شایستگی و کارنامه گزینه مورد نظر را مورد ارزیابی قرار دهند و به این توجه کنند که چه کسی معرفی شده به این توجه کردند که چه کسی معرفی کرده است. البته که رای عدم اعتماد به وزیر آموزش و پرورش منافاتی با این داستان ندارد و به نوعی تلاش برای خالی نبودن عریضه بوده است.